خانه
کاور elham khajoi
elham khajoi
عکس پروفایل elham khajoi

 


mona mona  marmar marmar  مهرمینا  مریم مهرسا مهرسا ارغوان lidaa1 لیلا64 بهزاد لابی مهرنوش نرگس z مامان رهام جون نازلی جون 

NE DA ronak n شراره سعیدپور metalik 

مامان مانیا   مرمری مهرمینا mona mona ronak n  نازنین جون  تینا۱۳۹۳ رومین metalik بابای شنگول نازلی جون نازگل 

سارا منصوری ساناز افشار ماهی سیاه کوچولو مهندس غریب  آهو آلما فاطمی دریاااا شهرزاد2   نارینه دختر نازم نفس روشنک ا el.sa    Komo ASEMAN NE DA کژال رومین مریم  پرستو ♥ 

مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت.
عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آن ها بزرگ شد.
در تمام زندگیش همان کارهایی را انجام داد که مرغها می کردند؛ برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز می کرد.
سالها گذشت و عقاب خیلی پیر شد. روزی پرنده با عظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید.
او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد.
عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است. سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم.
عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکرمی کرد یک مرغ است.


+
نظرات کاربران:

بهزاد لابی

خیلی جالب بود واقعا هم که اینطوره خیلی از توانایی های ما با ترمزهای خودمون از بین میره ...

4     ۱۳۹۴/۱۱/۶   ۱۱:۵۷
بهزاد لابی
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان