mona mona :
سلام دوستان واما چالش اين هفته ....سلام :)
كژال جان arnina جان فرک (Ferak) جان elham khajoi جان و آهو جان و محسن 125
موفق باشيد
اوفییییییییییی.....بابا دمتون گرم :)شعر همه بچه رو خوندم ...همتون باحالید :)
این همه استعداد چطور یع جا جمع شد ه؟؟!!:)...واقعا پدیدست :)...بی نظیره :)
مونا مونا ....اول ترجیع بندم رو بخون ...بعدش توضیح میدم چرا این طور نوشتم :)
با اجازه اساتید و ادبا :)
صدای هم همه با دود قلیان
هوای دودی و سنگین وبد فام
شنیده میشود از هر کجایی
صدای نعلبکی با رقص فنجان
صدای بم ،بلند و پر ز پر خاش
یکی دیزی ،یکی املت دو تا نان
چرا دیر شد ،بجنب دختر، سریع باش
حاجی ببخشیندا ،
نخورد اس دخترک گویا کمی نان
حاجی گفتش آسد میرزای قماش
مونا خوب می پزی دیزی ،متین باش
حاجی چی چی میگوی خبر نداری
همش اینترنت س ،فضای مجازی
شنید و مغتنم دانست فرصت
همین حین و همین حال ، همین وقت
مونا گفتش دیگه بسته س، باید رفت
پ .ن : آسد =آقا سید
پ.ن : قماش ....پارچه فروش
اون تیکه ای که های لایت کردم با لهجه اصفهانی بخونید :)
و اما ...مونا ی عزیز امید وارم از شوخیم کیف کرده باشی :)
من توی چند تا کامنت که از شما دیدیم ...تصویر چند تا سینی چای بود (البته ترکیب خوشگل )
و از صحبت بچه ها مطلع شدم که اصفهان زندگی میکنید
خوب سعی کردم که این تصور رو پرورش بدم که مثلا شما دختری هستی که در قهوه خونه در
قسمت اشپزخونه کار میکنی :)