رامونا جان همسرت از اول ازدواجتون همین مسائل رو داشته؟!
هر آدمی فقط یکبار زندگی میکنه و نباید طوری زندگی کنی که فقط بخوای بگذره و خطری تهدیدت نکنه!
صبر تو قابل تحسینه اما اگر واقعا شرایط سخته دیگه وقت تحمل کردن تموم شده و باید سامانی به زندگیت بدی. تو قراره سالهای سال کنار همسرت زندگی کنی یه حرکتی کن تا زندگیت از این حالت دربیاد! نمیتونی یدفه همسرتو و یا خودتو اصلاح کنی.به نظرم نقش بازی کردن تو برای اینکه یه حریم امن واسه خودت داشته باشی لذت زندگی مشترک رو ازت میگیره. تغییر رو از خودت شروع کن و اجازه بده همسرت این تغییرات مثبت رو احساس کنه!
زندگی میشترک و یا هر رابطه ای مثل ترازو می مونه! اگه یکطرف بیشتر محبت کنه بیشتر انرژی بزاره بیشتر تلاش کنه تعادل زندگی به هم میخوره و اونجاست که اون شخص احساس میکنه سرکوب شده و نادیده گرفته شده.
انرژی و ذوق سرشارت رو واسه قوی کردن خودت هزینه کن نه سوپرایز کردنای پشت سر هم همسرت. اصلا لازم نیست تلاش کنی همسرت رو بشناسی و بفهمی توو فکرش چی میگذره! مردها خیلی ساده تر از اونی هستن که فکرشو میکنی. مواظب باش از اون دست زن ها نشی که دیگه خودشو فراموش میکنه و فقط به این فکر میکنه که چطور همسرشو راضی نگه داره.
حقیقت اینه که تنها قلبی که توو دنیا فقط و فقط واسه تو میزنه قلب خودته پس خیلی مواظب خودت باش و اولویت اول زندگیت خودت باش بعد همسرت و خانوادت
هر چقدر به خودت بیشتر ارزش بدی دیگران هم ارزش بیشتری برای تو قائلن!