خانه
3.75K

.......روانشناسی بسیار جالب ارایش کردن دخترها وانواع مطالب

  • ۲۳:۳۹   ۱۳۹۳/۴/۱۹
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|17092 |8177 پست

    http://www.pars98.com/wp-content/themes/rooz/images/post.jpeg);background-color: #ffffff; background-position: 100% 0%; background-repeat: no-repeat no-repeat; ">
    http://www.pars98.com/wp-content/themes/rooz/images/post.jpeg);background-color: #ffffff; background-position: 100% 0%; background-repeat: no-repeat no-repeat; ">

    روانشناسی بسیار جالب آرایش کردن دختر ها


     




    شناخت و پذیرفتن ظاهر و تغییرات جسمانی، یکی از موضوعات مهمی است که هر نوجوان دختر در حدود ۱۰ سالگی تا ۱۴ سالگی، با آن دل مشغولی ذهنی بسیاری پیدا می کند . به همین خاطر، بسیاری از دختران در این برهه سنی، به طور محسوسی دچار کمبود اعتماد به نفس می شوند، مدام تصویر بدنی خود را زیر سوال می برند و در مورد چگونگی پذیرش آن شک و تردید بسیار دارند.


    همیشه از لوازم آرایشی استفاده می‌کند

    یکی از مهمترین دغدغه های والدین در دوران بلوغ ، آرایش کردن دختران است. بسیاری از والدین از استفاده فرزندشان  از لوازم آرایشی شاکی هستند و می گویند ما نمی دانیم با این علاقه فرزندمان چگونه باید برخورد کنیم؟!


    با افزایش شناخت و آگاهی درباره بلوغ و ویژگی های این دوران می توان علت علاقه مندی دختران به استفاده از لوازم آرایشی را مشخص نمود. توجه بیش از حد به وضعیت ظاهری و اندام، عمده ترین دلمشغولی ذهنی  نوجوانان به خصوص دختران نسبت به خویش است. جنبه های منفی ظاهر، رشد نابرابر اندام ها، بزرگ شدن بینی و… به علت تغییرات نا بهنگام بلوغ است.


    دختران با گرایش به استفاده از لوازم آرایشی می خواهند عیوب خود را بپوشانند و جلب توجه و ابراز وجود کنند. به هر میزانی که اعتماد به نفس کمتر باشد شدت تمایل به استفاده از این وسائل بیشتر خواهد بود. به دیگر سخن، اعتماد به نفس مولفه ای است که می تواند ریشه این نوع رفتار دخترانه باشد.


    و اینجاست که نقش والدینی پررنگ می شود…


    والدین عزیز می توانند:

    با شناخت فرزند و با در نظر گرفتن توانمندی های او، الگوهای رفتاری مطلوبی را در فرزندشان ایجاد کنند و اعتماد به نفس آنها را افزایش دهند.


    برای افزایش اعتماد به نفس دخترتان، راهکارهای زیر را به کار گیرید:

    با دخترتان صحبت کنید: دوران بلوغ، دوران حساسی از زندگی است. در این دوره فرزند تان نیازمند توجه ویژه و بیشتری است. سعی کنید روابط عاطفی عمیق تری با آنها برقرار کنید. بهتر است ساعاتی از روز را به گفتگو با فرزندتان اختصاص دهید و درباره وقایعی که در طول روز اتفاق افتاده و یا درباره مسائلی که با آنها مواجه شده و یا متمایل به گفتگو راجع به آنهاست، صحبت کنید. در نشستی صمیمانه و صد البته دوستانه، درباره بلوغ و  تغییرات جسمانی این دوران، با دخترتان صحبت کنید. به او کمک کنید به خود باوری برسد و تصویر بدنی مثبتی از خود داشته باشد.


    دخترتان را با واقعیت آشنا کنید: گاهی نوجوان دچار آرمان گرایی می شود و تصویر بدنی ایده آلی از خود تصور می کند که چندان به واقع نزدیک نبوده و فرسنگ ها از حقیقت به دور است. دخترتان را با ماهیت واقعی تصاویر تبلیغاتی و مانکن ها آشنا کنید. به آنها بگوئید که بسیاری از عکس های روی مجلات ساختگی، دستکاری شده و محصول برنامه های فتوشاپ هستند. به آنها تفهیم کنید که تناسب اندام دلخواه آنان، نمادی از استانداری غیر واقعی است و تنها شاید درصد اندکی از مردم چنین تناسب اندامی داشته باشند.


    خودباوری دخترتان را تقویت کنید: به او یاد دهید که  خودش را به مقدار بسیار زیاد دوست داشته باشد. او باید بتواند چه درونی چه ظاهری، آن گونه که به نظر می رسد و یا متمایل است، خود را دوست داشته باشد.  به او کمک کنید تا به خود اعتماد داشته باشد و به باور دوست داشتن برسد .  اگر دخترتان به چنین خودباوری دست یابد هرگز تحت تاثیر اظهار نظر دیگران و تبلیغات  قرار نخواهد گرفت.


    ویژگی های مثبت دخترتان را بزرگ نمایی کنید: فرزند شما، در دوران حساس بلوغ، برای کسب اعتماد به نفس نیازمند توجه و حمایت عاطفی والدینش است. از سوی دیگر، شما آن هنگام تاثیر گذار هستید که بتوانید ویژگی های مثبت فرزندتان را ببینید و بگوئید. لذا، با تائید ویژگی های مثبت دخترتان می توانید تغییرهای بنیادینی در شخصیت او ایجاد کنید.


    زیبایی دخترتان را تحسین کنید : زیبایی های ظاهری و باطنی او را تشویق کنید. با تمجید از زیبایی دخترتان، نه تنها حس توجه طلب او را اغناء می کنید بلکه وجود او را سرشار از امید و انرژی می کنید. این عبارات مثبت را به دخترتان هدیه کنید:


    “از این که امروز توی جمع خوب صحبت کردی، به تو افتخار می کنم”، “این مدل مو بسیار بهت میاد” ،” امروز فوق العاده زیبا شده ای” و…


    دخترتان را در آغوش بگیرید:  اکنون همچون کودکی اش، دست نوازش بر سرش بکشد و هر از چند گاهی در آغوش تان بفشاریدش. با توجه و بذل محبت می توانید اعتماد او را به خود جلب کنید و در این دوران برزخی که برایش هنوز معنادار نشده است، همراهیش کنید.


    سرزنش ممنوع!: نصیحت های مدام، انتقاد، سرزنش، عبارات گزنده و تحقیر کننده، نه تنها منجر به کاهش اعتماد به نفس می شود بلکه باعث خشم، لجاجت و دوری فرزند از شما می شود. پس به افکار، عقاید، باورها و کلام فرزندتان احترام بگذارید و از بیان هر کلام تند و کوبنده پرهیز کنید.


    http://www.pars98.com/wp-content/themes/rooz/images/post.jpeg);background-color: #ffffff; display: inline !important; background-position: 100% 0%; background-repeat: no-repeat no-repeat; ">

    اگر می خواهید دخترتان به جای استفاده از لوازم آرایش به دنبال زیبایی های دیگر باشد ،باید کمی در نحوه ی تربیتی تان تجدید نظر کنید.





  • leftPublish
  • ۲۳:۴۲   ۱۳۹۳/۴/۱۹
    avatar
    MHANjOon
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|17092 |8177 پست

    http://www.pars98.com/wp-content/themes/rooz/images/post.jpeg);background-color: #ffffff; background-position: 100% 0%; background-repeat: no-repeat no-repeat; ">

    عشق و عاشقی‌های نوجوانانه


     




    گرایش به جنس مخالف و حتی تمایل به برقراری رابطه با وی بخشی از فرآیند رشد نوجوان است.


    نوجوانان بر اساس گروه اجتماعی که به ان تعلق دارند، ممکن است در مورد نحوه ارتباط با جنس مخالف، دارای دیدگاههای شخصی بسیار محکمی باشند مثلا کلا با برقراری این دست رابط مخالف باشند و یا اینکه تصور کنند این دست روابط الزامی است.


    به طور کل به نظر می رسد که در سالهای اول نوجوانی، احتمال دارد که نوجوان هیچ تمایلی به برقراری رابطه با جنس مخالف نداشته باشد؛ اما در اواخر نوجوانی ممکن است ارتباط با جنس مخالف برای وی جذاب شود و تقریبا این زمان است که امکان بروز عشق و عاشقیهای نوجوانی افزایش می یابد.


    آنچه مهم است این است که این گرایش در هر حال ایجاد می شود لذا نوجوان در این زمینه خاص نیازمند درک و توصیه والدین خود هستند اما توجه کنید که این راهنمایی ها باید قبل از ایجاد این دست تعلقات خاطر به نوجوان ارایه شود نه بعد از آن!


    “فیلیپ رایس”، روان‌شناس معاصر، با استناد به بررسی‌های بیش از ده پژوهشگر، در فاصله سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۶،‌ هدف‌های زیر را برای قرارهای عاشقانه برمی‌شمارد:

    - تفریح و سرگرمی: یکی از عمده‌ترین مقاصد رابطه با جنس مخالف، برخورداری از نوعی سرگرمی است. قرار عاشقانه برای نوجوان، لحظاتی سرشار از خوشی و لذت فراهم می‌سازد که به خودی خود می‌تواند هدف باشد.


    -  همراهی و معاشرت بدون مسئولیت ازدواج: هم‌نشینی و همراهی با دیگران، یکی از نیرومندترین انگیزه‌های رابطة عاشقانه است. تمایل به دوستی، پذیرش عاطفه و عشق دیگری یکی از جنبه‌های طبیعی و سالم رشد و تحول آدمی است.


    -  افزایش منزلت اجتماعی: کسانی برای کسب موفقیت ، اثبات و حفظ موقعیت اجتماعی خود به این‌‌گونه رابطه‌ها کشیده می‌شوند ، به علاوه عضویت در دار و دسته‌های خاص است که باعث می‌شود نوجوان برای کسب منزلت اجتماعی، روابط عاشقانه برقرار سازد.


    -  تعیین و انتخاب همسر: قرارها و برخوردهای دختران و پسران، به ویژه در سنین بالاتر، به انتخاب همسر و ازدواج می‌انجامد؛ خواه این انتخاب آگاهانه باشد یا نباشد.


    اینکه رابطه‌های عاشقانه به همسرگزینی بینجامد، به تمامی تجربه‌های فرد بستگی دارد. همه ارتباط‌ها، به ازدواج‌های عاقلانه منتهی نمی‌شوند؛ به خصوص اگر دختران و پسران دلداده، تحت تأثیر خصوصیات و عواملی سطحی یکدیگر را برگزیده باشند.


    بعضی از زوج‌هایِ عاشق، خودخواهی، رقابت‌جویی، بی‌ثباتی و دیگر عادت‌های ناپسند را در طول دوران خاطرخواهی‌شان بروز می‌دهند که زمینة ازدواجی موفق، که همانا پیوندی دراز مدت براساس مهرورزی، سازگاری و هماهنگی است، را از بین می‌برد.



    پیامدهای منفیِ رابطه با جنس مخالف

    در کنار فوایدی که روان‌شناسان غربی برای دوستی با جنس مخالف، در دورة نوجوانی برشمرده‌اند، بسیاری از آنان نیز پیامدهای این نوع رابطه را طوری دیگر بیان کرده‌اند.


    در کتاب‌ها و مقاله‌هایی که درباره خانواده، دوره نوجوانی، رفتارجنسی، روان‌شناسی زن و پرخاشگری و خشونت منتشر کرده‌اند، آثار منفی زیادی را به این دوستی‌ها نسبت داده‌اند، که موارد زیر از جملة مهم‌ترین آنها می باشند:


    * پنهان کردن و تحریف هویت؛

    * بروز حسادت؛

    * افزایش خشونت در قرارهای عاشقانه؛

    * افزایش تصادف‌های رانندگی؛

    * تشدید درگیری‌های خانوادگی؛

    * تجاوزهای جنسی به افراد آشنا (تجاوز در قرارهای عاشقانه)؛

    * وادارشدن به ازدواج‌های زودهنگام؛

    * دچار شدن به اختلالات هیجانی و عاطفی

    * لذا در ادامه توصیه هایی ارایه می شود تا والدین برخوردی مناسب در این دست شرایط ارایه دهند.


    این یک راه حل است

    -شما و همسرتان باید در مورد قوانینی که در زمینه رابطه با جنس مخالف وجود دارد، به یک اتفاق نظر برسید.


    -اگر نوجوان شما با نظر شما مخالف است به او گوش دهید و برای او شرح دهید که چرا عقیده دارید دوستی با جنس مخالف در این سن مضر است


    -از قبل با همسرتان تصمیم بگیرید که اگر نوجوان تان خط مشی ها را بر هم زد، چه خواهید کرد؟


    -والدین در اتخاذ تصمیمات تربیتی با یکدیگر متفاوت هستند لذا اگر شرایط جامعه شکل خاصی یافته دلیلی ندارد که شما بخواهید از اصول و ارزشهای خود تخطی کنید.


    -اگر تمایل دارید فرزندتان در ارتباط با جنس مخالف حریمها را رعایت کند خودتان هم در این ارتباطات محتاط بوده و درست رفتار کنید.

    -والد غیر همجنس می تواند با افزایش ارتباط عاطفی خود با فرزندش نقش یک جایگزین خوب را ایفا کرده و مانع از ایجاد این دست دوستی ها شود(مثل رابطه عاطفی پدر با دختر یا مادر با پسر).
  • ۲۳:۵۵   ۱۳۹۳/۴/۱۹
    avatar
    MHANjOon
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|17092 |8177 پست

    http://www.pars98.com/wp-content/themes/rooz/images/post.jpeg);background-color: #ffffff; background-position: 100% 0%; background-repeat: no-repeat no-repeat; ">

    روش های ساده برای فرار از افسردگی


     





    افسردگی می تواند ناتوان کننده باشد و بسیار فراتر از یک حس نارضایتی عمل کند. معمولا, همیشه دلیلی برای ناراحتی مانند ترد شدن و یا بدست نیاوردن کار مورد علاقه وجود دارد. افسردگی یک احساس فراگیر است. تقریبا مانند این است که در یک تونل سیاه و بدون هیچ نوری باشید. امید نمایان نیست و پیدا کردن چیزهایی که لذت بخش باشد کار سختی است. حتی بردن در لاتاری هم نمی تواند شوکی باشد که طرف را از افسردگی بتواند خارج کند و هرگز ایده ای خوبی نیست که به کسی که افسردگی دارد بگوییم خودت را جمع کن و وارد اجتماع بشو. متاسفانه، غلبه بر افسردگی ساده نیست, اما راههای سریعی برای کاهش علائم افسردگی وجود دارد.



    ۱ – تمرین تمرکز حواس


    ذهن افسرده تمایل دارد تا همه چیز را اشتباه ببیند و نگرانی های بی فایده ای در مورد تمامی احتمالات منفی که ممکن است در آینده اتفاق بیافتد داشته باشد. این چرخه تفکر منفی بدبختی فرد را تقویت می کند و در مدیریت غلبه بر افسردگی اصلا مفید نیست. تمرکز حواس شامل تمرکز بر زمان حال است و یک مهارت است که نیاز به تمرین دارد. اکثر مواقع, ذهن ما مملوء از افکار متفاوت است و تمرکز کردن بر زمان حال برای ذهن ما غیر طبیعی به نظر می رسد. تمرین تعامل بر حواس تان بصورت لحظه ای. تمرکز بر حس لامسه، چشایی، بینایی، شنوایی و بویایی می تواند کمک کننده باشد. درگیر شدن بروی حواس تان زمان کمتری را برای نگرانی باقی می گذارد.


    ۲ – گوش دادن به موسیقی ملایم


    من همیشه از موسیقی به عنوان غذایی برای روح یاد کرده ام. موسیقی ملایم می تواند فضا را فورا تغییر بدهد و جو مثبتی ایجاد کند. گوش دادن به موسیقی شاد تغییرات شیمیایی در مغز ایجاد می کند و می تواند خلق و خوی تان را بهبود بخشد.

    ۳ – درمان های لمسی


    مطالعات علمی نشان می دهد که درمان های لمسی می تواند به برخی از افراد کمک کند تا بر افسردگی غلبه کنند, باعث می شود هورمون استرس، کورتیزول کاهش یابد و هورمون اکسی توسین احساس خوب افزایش پیدا کند. درمان هایی مانند طب سوزنی، طب فشاری، ماساژ، ریکی می توانند بسیار موثر باشند.

    ۴ – اسیدهای چرب امگا ۳ را به رژیم غذایی تان اضافه کنید


    تحقیقات نشان داده است که افراد افسرده اغلب فاقد اسید چرب شناخته شده به عنوان EPA هستند. شرکت کنندگان در مطالعه سال ۲۰۰۲ که نتایجش در آرشیو عمومی روانپزشکی قرار دارد هر روز فقط یک گرم از روغن ماهی مصرف می کردند و این باعث کاهش ۵۰ درصدی در علائمی مانند اضطراب، اختلالات خواب، احساسات غیر قابل توضیح غم و اندوه، افکار خودکشی، کاهش تمایل جنسی شد. اسیدهای چرب امگا ۳ می تواند سطح کلسترول را پایین تر بیاورد و باعث بهبود سلامت قلب و عروق شود. امگا ۳ مورد نیاز بدنتان را از طریق گردو، دانه کتان و ماهی چرب مانند ماهی آزاد و ماهی تن بدست بیاورید.

    ۵ – زمزمه های منفی را متوقف کنید


    افراد افسرده تمایل دارند که دنیا را به دید منفی ببینند. وقتی کارها اشتباه پیش می رود خودشان را سرزنش می کنند و وقتی که کارها طبق میلشان بود آنرا به پای بخت و اقبالشان می نویسند. افسردگی به شک دامن می زند و احساس بی ارزشی را تقویت می کند. گفته های منفی درونیتان را مدام پیگیری کنید و به خودتان یادآوری کنید که این طرز فکر یک فرد افسرده است, نه فردی با عملکرد سالم. وقتی که احساس خوبی ندارید افکارتان را جدی نگیرید. این افکار را بشناسید و درک کنید اما آنها را باور نکنید.

    ۶ – و این نیز بگذرد


    قبول کنید که حالت ذهنی تان بطور کامل متعادل نیست. در حین افسردگی, منفی نگری ما نسبت به همه چیز افزایش می یابد و یافتن تعادل در مورد چیزی که در جریان است سخت تر می شود. به خودتان یادآوری کنید که بروی کانال منفی تنظیم شده اید و به افکارتان گوش ندهید. وقتی افسرده هستید همه چیز را تحریف می کنید. زمانی که جهان تاریک و دلگیر به نظر می رسد این ایده به تنهایی می تواند کمی آسایش فراهم کند. این ایده که اینها برای ابد باقی نمی ماند. به خودتان یادآوری کنید که تغییر بوجود می آید و همیشه اینگونه احساس تان باقی نخواهد ماند. خوب غذا بخورید و باندازه کافی استراحت بکنید. و به خودتان بگویید “و این نیز می گذرد”.

    ۷ – ذهنتان را منحرف کنید


    اگر امکان دارد, کاری بکنید تا ذهنتان را از تفکر بیش از اندازه منحرف کنید. وقتی در حالت افسردگی هستید افکارتان دشمن تان هستند. با حیوان خانگی تان بازی کنید و یا به پیاده روی بروید. کتاب بخوانید و یا اگر می توانید تمرکز کنید یک پازل حل کنید. هر کاری را که می توانید انجام بدهید تا ذهنتان از ترس ها و نگرانی هایش دور شود. مشغول نگه داشتن خودتان یک روش موثر برای غلبه بر افسردگی است.

    ۸ – نور خورشید بیشتری دریافت کنید


    اختلالات عاطفی فصلی (SAD) باعث کاهش سطح خلق و خویتان به دلیل کاهش نور آفتاب می شود. گرفتن حمام آفتاب کوتاه و ملایم ۳ مرتبه در روز می تواند بسیار به شما کمک کند. علائم SAD می تواند شامل مشکلات خواب، اضطراب، افسردگی، تحریک پذیری، خستگی، بی تفاوتی و از دست دادن میل جنسی باشد و استفاده از نور به غلبه بر افسردگی کمک می کند و این علائم را کاهش می دهد.

    ۹ – شناخت درمانی را امتحان کنید


    شناخت درمانی می تواند در مقابله با افسردگی بسیار مفید باشد و بر طبق این اصل است که شیوه متفاوت اندیشیدن می تواند بر مشکلات سلامتی خاصی غلبه کند, مشکلاتی مثل افسردگی. مشاوره کمک می کند تا الگوهای فکری تان را بشناسید و درک کنید و ایده های غلط و یا مضر و افکاری که می تواند افسردگی را برانگیزد و یا آنرا بدتر کند شناسایی کنید. هدف از اینکار تغییر شیوه تفکرتان برای پرهیز از این ایده های مخرب و همچنین کمک به تغییر واقعی تر و مفید تر الگوهای فکریتان است.

    ۱۰ – نشریه روزانه بنویسید


    نشریه روزانه می تواند به دو روش عمل کند. استفاده از آن برای نوشتن نگرانی ها و ترس ها. گاهی اوقات, داشتن خروجی به این روش می تواند تسکین دهنده باشد و ذهن تان را آرام کند. یکی از راههای خوب دیگر برای نگارش نشریه روزانه (من خودم این روش را ترجیح می دهم) نگارش دست کم ۵ چیز است که شما بخاطر داشتنش سپاسگزار هستید. اینکار ما را مجبور می کند تا مثبت فکر کنیم و به ما یادآوری می کند که همه چیز آنقدر ها هم که فکر می کردیم بد نیست. در نشریه سپاسگزاری, شما می توانید در مورد هر چیزی که در طول روز اتفاق افتاده و فکر می کنید که می توانید بخاطرش سپاسگزار باشید مطلب بنویسید. لبخند زدن یک غریبه به شما, نور خورشید. و هر چیز مثبت دیگری که اتفاق افتاده است!


    ۱۱ – با دوستانتان ارتباط برقرار کنید


    وقتی حس افسردگی دارید, ارتباط برقرار کردن با دوستانتان می تواند یکی از سخت ترین کارها باشد, اما یکی از با ارزش ترین فعالیت ها هم است. خودتان را مجبور کنید تا بیرون بروید. جدا کردن خودتان از دیگران شاید ایده خوبی بنظر برسد اما حد و اندازه اش را نگاه دارید. اینکار می تواند اثرات مثبت فوق العاده ای بروی خلق و خویتان داشته باشد.

    ۱۲ – باندازه کافی بخوابید


    خواب و میزان خلق و خو با هم ارتباط نزدیکی دارند. خواب ناکافی می تواند تحریک پذیری و میزان استرس تان را افزایش بدهد, در حالیکه خواب سالم می تواند همه اینها را تقویت کند. مطالعات ثابت کرده است که اختلال در خواب حتی بصورت جزئی می تواند اثرات مهمی بروی خلق و خوی فرد داشته باشد. اطمینان از داشتن خواب کافی می تواند در نهایت به بهبود خلق و خویتان منجر بشود. کیفیت خوابتان بصورت مستقیم بروی کیفیت زندگی تان در بیداری تاثیر می گذارد, از جمله وضوح فکری، بهره وری، تعادل عاطفی، خلاقیت، انرژی و زنده دلی فیزیکی، و حتی وزن تان. هیچ کار دیگری به این حد نمی تواند برایتان مزایا داشته باشد که تلاش کنید و هدفتان این باشد که روزانه بین ۷٫۵ الی ۹ خواب شبانه سالم داشته باشید.


    ۱۳ -  دیگران را ببخشید


    وقتی که در دلمان کینه نگاه می داریم, خودمان کسی هستیم که در نهایت احساس عصبانیت می کنیم. کسی که ما بخاطرش عصبانی هستیم باحتمال زیاد مشغول کسب و کار خودش است و نسبت به احساسات ما بی اعتنا می باشد. اجازه ندهید تا دیگران اینگونه بر شما حکومت کنند. اینکار باعث می شود شما در غم گذشته تان گیر کنید, اجازه ندهید تا این غم و اندوه ادامه پیدا کند – اینکار فقط بروی شما تاثیر منفی می گذارد نه آنها. راهی بیابید تا آنها را ببخشید – اینکار ارزش وقتی که می گذارید را دارد. اینکار احساساتتان را تغییر می دهد و خلق و خویتان را بهتر می کند, و به شما کمک می کند تا بر افسردگی غلبه کنید.

    ۱۴ – ورزش کنید


    ورزش مداوم دارای منفعت های فراوانی برای غلبه بر افسردگی است. ورزش باعث آزاد شدن اندورفین می شود که سیستم ایمنی طبیعی بدنتان را تقویت می کند و خلق و خویتان را بهتر می کند. علاوه بر بهتر کردن خلق و خویتان, ورزش منظم مزایای سلامتی دیگر مانند کاهش فشار خون، محافظت در برابر بیماری های قلبی، سرطان و افزایش اعتماد به نفس را دارد. کارشناسان نیم ساعت تا یک ساعت ورزش متوسط را توصیه می کنند, مانند پیاده روی سریع حداقل سه تا چهار بار در هفته.

    ۱۵ – کوتاه نیایید


    افسردگی باعث می شود که کم کم مخفی شوید و از دید همه ناپدید شوید. بسیار خوب است که زمانی را بیرون از خانه سپری کنید اما به خودتان محدودیت زمانی بدهید و در این مدت کاری کنید تا خلق و خویتان بهبود پیدا کند. می شود افسردگی را براحتی مدیریت کرد (من اینرا از روی تجربه شخصی خودم می گویم) و می تواند در پس هر افسردگی یک زندگی واقعا عالی باشد. پس به راهتان ادامه بدهید و ایمانتان را حفظ کنید.

    با وجودی که پیشنهادات بالا می تواند موثر باشد, افسردگی باید بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد و دیدن یک دکتر مشاور بیش از هر چیز دیگری می تواند مفید واقع بشود.

    منبع : salamatnews.
  • ۲۳:۵۹   ۱۳۹۳/۴/۱۹
    avatar
    MHANjOon
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|17092 |8177 پست

    http://www.pars98.com/wp-content/themes/rooz/images/post.jpeg);background-color: #ffffff; background-position: 100% 0%; background-repeat: no-repeat no-repeat; ">

    کمک به همسر در مواقع افسردگی


     




    تمام انسان‌ها نیازمند به احساس ارزشمندی هستند و می‌خواهند تا خود، ارزش‌ها و توانایی‌هایشان را باور داشته باشند.مازلو نیازهای احترام را به دو گروه فرعی طبقه‌بندی کرده است: نخست، میل به توانایی، موفقیت و کاردانی، یعنی اطمینان از مهارت‌ها و شایستگی‌های خود؛ و دوم، نیاز به برخورداری از اعتبار در جامعه و اینکه دیگران قدر ارزش ما را بدانند و بپذیرند.


    آدلر،‌ روان‌شناس معروف، ‌این نیاز را اساسی‌ترین نیاز انسانی می‌داند و احساس کهتری و بی‌ارزشی را که زمینه‌ساز مشکلات روانی و نابسامانی‌های اخلاقی فراوان است، معلول ارضا نشدن این نیاز می‌شمارد. کسی که از احترام و تکریم دیگران برخوردار باشد دارای اعتماد به نفس، توانایی، قابلیت و کفایت می‌شود و وجود خود را در دنیا مفید و مۆثر می‌داند.


    روان‌شناسان پژوهش‌های زیادی درباره احترام به خود و عزت نفس انجام داده‌اند و ثابت کرده‌اند که بالا بودن میزان احساس ارزشمندی با موفقیت تحصیلی، ‌سلامت روان، مهارت اجتماعی و ارتباطی، گرایش به معنویت و عمل به باورهای دینی همبستگی مثبت دارد و برعکس، کسانی که از کمبود احترام به خود رنج می‌برند افرادی زودرنج، پرخاشگر، بدبین، حسود، طعنه‌زن، گوشه‌گیر، ناموفق و کمرو هستند، گرایش به سوءمصرف مواد و الکل، انحرافات اخلاقی، زیاده‌طلبی و اسراف در آنها بیشتر است. اصولاً عزت نفس پایین با هر نوع مشکل روانی، اخلاقی و اجتماعی همبودی و همراهی دارد. زندگی کردن با همسری که خود را قبول ندارد و در درون احساس بی‌ارزشی می‌کند بسیار دشوار و اندوهبار است؛ همسری همیشه ناراضی، انتقادناپذیر، خسته و سرد، زودرنج و پرخاشگر و افسرده.


     


    لذا برای کمک کردن به افسردگی همسرتان و در نتیجه، گرما بخشیدن به زندگی خود رعایت نکات زیر را توصیه می‌کنیم:

    -  ارزش‌ها و توانایی‌های همسرتان را بشناسید و به آنها ارج بگزارید. اگر هنری دارد، نه تنها از آن تمجید کنید، بلکه زمینه‌هایی فراهم آورید که آن هنر مجال بروز پیدا کند و در معرض دید و بهره دیگران قرار گیرد.



    -  چون فاصله زیاد بین «وضع موجود» و «وضع مطلوب» مشکل‌آفرین است، سطح وضع موجود همسرتان را با افزایش توانمندی‌های او بالا ببرید. هیچ چیز برای پرورش و رشد عزت نفس کارامدتر از دست‌یابی به موفقیت‌های واقعی نیست.


    -  یکی از اجزای احساس ارزشمندی پذیرش و خوش آمدن از ظاهر و ویژگی‌های جسمی خود است. زیبایی و تناسب چهره و اندام همسرتان را به او یادآور شوید و البته در این راه به اغراق نگرایید.


    -  در کارهای خود به خصوص در امور مشترک زندگی، با همسرتان مشورت کنید و نظر او را جویا شوید.مخالفت با رأی همسر اگر با استدلال و منطق باشد، مشکلی را به بار نمی‌آورد، اما مشورت نکردن با او و یا تخطئه و تحقیر نظری که می‌دهد ناپسند و ناراحت‌کننده است.


    -  در اختلافاتی که پیش می‌آید به کارهای او- که به طور مشخص بیان می‌شوند و قابل تغییرند- ایراد بگیرید، نه به شخصیت او که عناصری نسبتاً ثابتی دارد. تأکید می‌شود که علاوه بر تذکر درباره مسائل مشخص و جزئی، راه رفع ایراد را نیز با او در میان بگذارید.


    - احساسات و برداشت های افراد افسرده غالباً شکلی افراطی دارد. ممکن است همسرتان چیزهایی بگوید که از نظر شما اشتباه و غیرمنصفانه باشد، در این شرایط از بحث با او بپرهیزید و سعی نکنید به او اثبات کنید فرضاً زندگی بد نیست یا او آدم خوبی است. این طرز برخورد می تواند باعث شود دیگر با شما صحبت نکند، احساس تنهایی بیشتری کند و حتی افسردگی او شدت یابد. زمانی که همسر افسرده تان می گوید «هیچ کسی در این دنیا به فکر من نیست.» در عوض یادآوری مواردی که شما به او توجه داشته اید، می توانید چنین جمله ای بگویید «خیلی تلخ است که این احساس را داری، فکر می کنی چه کاری می توانیم انجام دهیم که احساس بهتری پیدا کنی؟»


    - در ارتباط با فرد افسرده، ممکن است حس کنید انرژی زیادی صرف می کنید، اما پاسخی دریافت نمی کنید یا به عبارتی از خودگذشتگی زیادی می کنید، اما طرف مقابل به آن توجه ندارد و نیازهای روانی شما را در نظر نمی گیرد.


    اگر تحمل تان تمام شده است و حوصله ندارید، فکر نکنید آدم بدی هستید یا همسری وفادار نیستید، اگر حس می کنید دیگر حوصله همسرتان را ندارید و نمی خواهید او را ببینید، بهتر است قبل از وخیم تر شدن اوضاع به مشاور مراجعه کنید. اگر در ابتدای ایجاد چنین احساساتی اقدامات لازم را انجام ندهید ممکن است خیلی زود حس کنید به بن بست رسیده اید و دیگر توان ادامه زندگی با همسرتان را ندارید؛ پس در این زمینه رودربایستی را کنار بگذارید و سعی نکنید ادای قهرمانان را درآورید و کمک تخصصی بگیرید.


    - بپذیرید که شما نمی‌توانید افسردگی همسرتان را به تنهایی از بین ببرید اما او به عشق، توجه و حمایت شما نیاز دارد. این توجه ویژه به همسرتان کمک می‌کند تا برای بهبودش قدم بردارد اما باعث درمان نمی‌شوند. از همسرتان توقع نداشته باشید چون شما به او محبت و مهربانی نشان می‌دهید افسردگی‌اش از بین برود و یا چون علاقه و توجه شما حالش را خوب نمی‌کند ازآن دست برندارید. توجه و محبت شما به همسرتان کمک می‌کند تا علاقه‌تان را نسبت به خودش درک کند و تلاش کند تا هرچه زودتر از این بیماری نجات پیدا کند.


    یک راهکار اساسی

    شاید هیچ چیز در آرامش دادن به افراد نتواند جای مذهب و یاد خدا را بگیرد. پژوهش ها نیز نشان داده است افرادی که مذهبی ترند کمتر دچار افسردگی می شوند و در زمان ابتلا نیز روند بهبودی سریع تری دارند. اما علاوه بر کمکی که مذهب و معنویت می تواند به همسر افسرده شما کند، خود شما نیز می توانید از این موضوع بهره بگیرید. خدا را فراموش نکنید و به یاد داشته باشید که دل ها آرام نمی گیرد جز با یاد خدا.
  • ۰۰:۱۳   ۱۳۹۳/۴/۲۰
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    مهانی ترکوندیااااااااااااااااااااااا
  • ۱۷:۰۲   ۱۳۹۳/۴/۲۰
    avatar
    MHANjOon
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|17092 |8177 پست
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان