آهو :
به به مونا جون نوبت شما شد . شاید باورت نشه ولی من اون دوباری که میگی رو صندلی بودی رو اصلا یادم نمیاد همش منتظر بودم بشینی رو صندلی که یکم شناختم ازت بیشتر بشه البته بیشتر سوالایی که تو ذهنم بود رو مهرنوش جون پرسیدن ولی خب منم یه چند تایی میپرسم
سلام عزيزدلم خوبيد زود تر مي گفتيد مي نشستم عزيزم
چطوری با زیباکده آشنا شدی؟
عزيزم داشتم دنبال آرايش عروس ميگشتم كه يه صفحه اي از زيبا كده باز شد كه كم كم علاقه مند شدم و عضو شدم
حداقل حقوق یعنی چقدر؟ راضی هستی از حقوقت؟
يعني حدود 900هزار تومن خير عزيزم راضي نيستم
مدرک تحصیلیت چیه؟
ليسانس حسابداري
دلت میخواد ادامه تحصیل بدی؟
بله عزيز ولي احساس ميكنم كشش رو ديگه ندارم
هنر یا حرفه ی خاصی هست که احساس کنی باید یاد بگیری ولی هی بندازیش عقب؟
بله چرم دوزي دوسه باري خواستم شروع كنم خيلي دوست داشتم اما احساس ميكنم وقتش رو ندارم
آیا آدم محتاطی هستی؟ اگه آره دوست داشتی نباشی؟
بله عزيز هستم احتياط شرط عقله
تا حالا شده بزنی به سیم آخر؟
بله
چرا تا حالا دوست پسر نداشتی آخه؟ مگه میشه آدم بدون عشق زندگی کنه؟
بدون عشق خير اما بدون دوست پسر بله ميشه
خوش گذرونی هات چیا هستن؟
بيشتر تفريحم با خونواده هستش
تقريبا هر هفته برنامه سينما داريم با دختراي فاميل يا بيرون رفتن و سفر هاي كوتاه همين اطراف
اصفهان نقاط خوش آب و هوا زياد داره گلم
دلت میخواد تنها بری خرید یا حتما باید کسی همراهت باشه؟
اگر براي خودم بخوام خريد كنم حتما دوس دارم كسي همراهم باشه كه نظر بخوام ازشون هنگام پرو
تیپت چجوریه؟ اسپرت میپوشی یا رسمی؟
همه مدلي مي پوشم عزيزم
بستگي به مكاني كه ميخوام برم دارم اما سر كار سعي ميكنم رسمي لباس بپوشم
موهاتو رنگ میکنی؟ اگه آره بیشتر چه رنگی ؟
نه تا بحال رنگ نكردم
موهاي خودم مششششششكي هست كه خيلي مي دوستم همه فكر ميكنن رنگ مشكي كردم
شده کاری رو دوست داشته باشی انجام بدی ولی به دلیل محدودیتهای خانوادگی یا عرفی یا شرعی انجامش ندی؟ اگه آره چه حسی از این اجبار بهت دست داد؟
بله شده
سعي كردن يه كار مشابهش رو جايگزينش كنم
تا حالا شده پدر و مادرت با رد کردن یک یا چند تا از خواستگارات مخالف باشن؟
بله از طرف مادرم
پدرم ميگن هر جور خودت صالح ميدوني و كاملا با نظرات من موافقت مي كنن
تا حالا شده کسی به خاطر اینکه مجردی بهت تیکه بندازه یا از دوستای متاهلت حرفی در این رابطه بشنوی که ناراحتت کنه؟
بله جديدا زياد ميشنوم
آیا پدر و مادرت از اینکه مجردی ناراحت و نگرانن ؟ خودت چی؟
مادرم بله و بعضي مواقع عنوان مي كنن
خودم نه زياد نگران نيستم
تا حالا شده به خودت بگی کاش فلان خواستگارمو که چندین سال پیش اومده بود رد نمیکردم؟
بعضي وقتها بله شده
بچه دوست داری ( بچه ی خودت منظورمه ) ؟
بله نمي دونم چرا چند وقته بچه خيلي دوست دارم و دلم ميخواد بچه داشته باشم
بیشتر چه خوابهایی میبینی؟
باورتون ميشه خواب خيلي كم ميبينم
يا اگه ببينم يادم اصلا نميمونه
کاری هست که خیلی دلت بخواد انجامش بدی؟
دلم ميخواد يه كاري رو براي خودم شروع كنم اما نميدونم چكاري دقيقا جواب ميده
اگه شرایطت جوری بشه که مجبور بشی از شرکتی که توش کار میکنی بری چه حسی بهت دست میده؟
خوشحال ميشم
بیکاری باعث ترس و دلهره ت میشه ؟
نه اصلا چون احساس ميكنم زود ميتون جاي ديگه اي مشغول بشم
اهل پس انداز کردن هستی؟
نه متاسفانه
نميدونم چرا
فکر میکنی اگه ازدواج کنی با شوهرتم سرِ به کرسی نشوندنِ حرفت دعوات میشه؟
نه اصلا
زیاد آشپزی میکنی ؟
بله هر وقت ،وقت داشته باشم عاشق آشپزي كردن هستم
تا حالا شده نسبت به دوستهای مجازیت یا کاربرایی که تو سایت میبینیشون احساس بدی داشته باشی؟ مثلا پیش خودت بگی تو زندگی واقعی یه لحظه هم نمیتونم تحملش کنم؟ یا از حرفاش حرصت بگیره ؟
حرص كه نه ولي بعضي وقتها از بعضي برخوردها يا صحبت ها ناراحت ميشم
الان تو زندگیت احساس تنهایی میکنی؟
راستش رو بگم ؟
بله
وقتی به آینده ت فکر میکنی موقعیت خاصی هست که ترس و دلهره به جونت بندازه؟
از تنهايي ميترسم
تا حالا شده به خودت بگی کاش سرکار نمیرفتم و میموندم پیش پدر و مادرم و وقت بیشتری رو باهاشون سپری میکردم؟
نه كار بيرون رو دوست دارم بعدشم من نزديك 16ساله شاغلم يه جورايي نميتونم خونه بمونم
اگه داداشت با کسی دعواش بشه و تو بدونی که داداشت از پسش برنمیاد میری جلو تو دعوا دخالت کنی؟
بله قطعا
رانندگی میکنی؟ اگه آره رانددگیت چطوره؟
خيلي وقته رانندگي نكردم
از وقتي ماشينم رو فروختم ديگه پشت فرمون ننشستم 4-5 سالي هست
اگه کسی تو خیابون موقع رانندگی فحشت بده چیکار میکنی؟ چقدر این موضوع تو ذهنت میمونه و آزارت میده؟
اصلا اعتنا نمي كنم خب كسي كه شعورش در اين حد هست دليل نداره باهاش دهن به دهن بشم
ناراحت ميشم اما سعي مكنم فراموش كنم
میشه از داداشت که یه عالمه حیوون خونگی داشته بپرسی من این 4 تا بچه گربه ای که تو خونمون اطراق کردنو چجوری بندازمشون بیرون؟ راس ساعت 1 ظهر و 9 شب میان پشت در راهرو و هی میکوبن به در که غذاشونو بدیم میترسم اگه یه روز بهشون غذا ندیم بیان مارو بخورن
عزيزم ما حدود يك ماهي هست وسايل زيرزمينمون رو براي تعميرات زير زمين گذاشتيم توي حياط توي اين مدت 5تا بچه گربه معلوم نيست از كجا اومدن و اونجا اطراق كردن تازه شبا راه ميوفتن توي حياط صبح ها كه دارم آماده ميشم 10دقه مي ايستم نگاهشون ميكنم اينقدر بامزه توي سر مغز هم ميزنن كه نگو
ما هم راه كاري براشون پيدا نكرديم ولي ظهر به برادرم گفتم يه كارتن بياره و بچه گربه رو بگيره و ببره جاي ديگه آزادش كنه شايد رفتن
خب فعلا همینا رو جواب بده بقیشو بعدا میپرسم
قربونت عزيزم ممنون كه وقت گذاشتيد گلم