فرک ای هم تیمی من در نوشتن
گواهت رو بدیدند دوست و دشمن
فرک ای خانم خوش رو و خوشحال
که دانایی، توانایی و سر حال
بدیدم در تو من گرمی و جنبه
هماهنگی و همسنگر تو جبهه
بوقت چالش، همفاز و پایه
نوشتن باشدت فرقی نداره
زبان بگشودی از تعریف سلطان
وزیران و وکیلان، لابیستان
جوابت میدهد سلطان عالم
وزیر آموزش باشی ازین دم
و دعوت میکنم تا شعر گوید سما
همینطور آریننا و کژویی و مونامونا
با تشکر از بهزاد
این بود انشای من نه نه! شعر من:
الا ای بهزاد لابی در لابیستان
ز کجا آورده ای این همه داستان
دمی در حال آشپزی و تزئین
دمی دیگر عکس می گیری از مداد و موچین
یک روز در حال داستان نویسی
دگر روزی همه گویند در سوئیسی
تو گویی قبله عالم نمایی
بابا پس کی از ابرها پایین می آیی؟
(سیر کردن در ابرها استعاره از توهمات می باشد)
امان از آن پازل های رنگارنگ
عجب هستی تو خوش خط و خال و هفت رنگ
البته! از جمله حسن هایی که تو داری
با جنبه ای و پایه ای در هر کاری
برو کار می کن مگو چیست کار
که سرمایه جاودانی است کار!
دعوت می کنم از : بهزاد - فرک - الهام - نوشان