سؤال این است: چرا بسیاری از زنان ایران دچار مشکل چاقی میشوند؟
دکتر راستمنش (متخصص تغذیه) قرار است تا پایان این گزارش همراهمان باشد تا تمام عوامل چاقی زنان ایران را مرور کنیم. طبق معمول، آدم وقتی میرود سراغ یک سؤال، کار به تاثیر مسائل باور نکردنی هم میرسد؛ از دیدگاه و نگرش اجتماعی گرفته تا مسایل مربوط به تغذیه خود مادر در دوران بارداری و حین شیردهی، تغذیه خود دختران در دورههای مختلف زندگی (به ویژه دوران شیرخواری و دوران بلوغ و كنكور) فعالیت بدنی دختر بچهها و حتی ژنتیك نژادمان!
- بست نشستهاند روی کتاب!
علت بعدی اضافه وزن و چاقی دختران ایرانی، كمبود فعالیت بدنی و اهمال سنتی ما برای ساختن بازیهای دخترانهای است كه در عین حال انرژیسوز هم باشند. دقت كنید! در همان زمانهایی كه پسربچهها در خیابان با فوتبال و توپ، عرق میریزند و از دیوار راست بالا میروند؛ دختر بچههای ما عروسكبازی میكنند و حداكثر با یك فاصله 10 متری از این اتاق به آن اتاق میروند، خیلی هنر كنند؛ قایم موشك بازی میكنند.
نكته بعدی كه كمتر خانواده یا حتی كارشناسی به آن توجه میكند، همزمانی برپایی كنكور سراسری برای دختران و پسران است؛ آن هم درحالی كه فاز دوم جهش رشد در دختران شروع شده و به خاطر افزایش هورمونهای جنسی استروژن و پروژسترون، بستر فیزیولژیك برای چاقی در دخترها بیشتر است. بستنشینی دخترها برای درس خواندن در كنكور بیشتر است آن هم به دلایل مختلف آموزشی و پتانسیل یادگیری و این حقیقت كمتر عریان شده كه دخترها برای اینكه در شهر خود یا شهرهای نزدیك به شهر سكونتشان قبول شوند، با جدیت بیشتری بستنشینی میكنند و استرس بیشتری دارند. به یاد بیاورید كه استرس باعث پرخوری میشود و بستر فیزیولژیك چاق شدن را فراهم میكند!
- اضافه وزن کنکوریها
وقتی مطالعه میكنیم- مخصوصا اگر این مطالعه یا كار فكری خوشایندمان نباشد و اجباری و صرفا به دلیل وظیفه باشد- لذت مغز از آزادیهایی كه قبلا داشت محدود میشود و مجبور میشود فعالیتی را انجام دهد كه خیلی به ذائقهاش خوش نمیآید. به خاطر خلأ لذتی كه به وجود آمده، مغز در یك اقدام از جنس سازشی؛ با ایجاد حس گرسنگی، شرایطی پدید میآورد تا فرد سراغ غذا و به ویژه شیرینی برود تا با دشت كردن لذت شیرینی، خلأ پدیدآمده ناشی از این اجبار را جبران كند.
پس این حس كاذب است و چون دخترها در زمان كنكور تمایل كمتری برای ترك بستنشینی كنكور و درس خواندن دارند، این حس خلأ لذت در دخترها بیشتر است. همین استرس بیشتر، در دخترها باعث تمایل بیشترشان برای خوردن شیرینی و غذای بیشتر نسبت به پسرها میشود.
- اضافه وزن و مهمانیهای دخترانه
فاكتور بعدی مربوط به تفاوت پركردن اوقات فراغت بین دخترها و پسرهاست. پسرها اوقات فراغتشان را با بیرون رفتن، كوه رفتن، ورزش و فوتبال و نظایر آن پر میكنند. دخترها بیشتر مهمانی میدهند و در مهمانی هم كه مستحضر هستید خبری از دویدن و ضربه كاشته زدن و كرنر ارسال كردن نیست؛ بلكه بساط شیرینی، میوه و غذا برپاست.
- نقش ژنتیک
نكته آخر و كم اهمیتتر از همه، مسئله ژنتیك است. مطالعات مقایسهای كمشماری نشان دادهاند كه زمینه چاقی در دخترهای ایرانی در قومیتهای مختلف بیشتر وجود دارد ولی این موضوع بسیار كم اهمیتتر از اهمالكاری خود ما در رفتارهای تغذیهای است و نباید با دستاویز قرار دادن این موضوع كم اهمیت، از وظایف خودمان برای اصلاح رفتار غذایی و افزایش فعالیت بدنی، شانه خالی كنیم.
- تقویت در جهت معکوس!
سرنوشت چاق دختران ایران، اغلب در دوران جنینی شکل میگیرد! به لحاظ فرهنگی هنوز هم این نگاه غلط در خانوادهها غالب است كه هنگامی كه دختر یا عروسشان باردار میشود، با نگاه مشفقانه او را در عمل وادار به مصرف بیشتر غذا میكنند و اسم این كار را به غلط «تقویت» میگذارند! درحالی كه نیازهای دوران بارداری مشخص است؛ در 3 ماه اول بارداری نباید مادر بیش از یک تا 2كیلوگرم اضافه وزن داشته باشد، خانوادهها با تعارف بیش از حد غذا و بهاصطلاح خودمانی «تقویت»، با یك شیب تند موجب افزایش تصاعدی وزن مادر باردار و بهتبع آن وزن جنین میشوند.
صد البته كه این امر هم در مورد نوزاد دختر و هم نوزاد پسر، بهطور یکسان تاثیر دارد ولی نكته این است كه نوزادان پسر بعدها به دلیل ذاتی، جنسیتی و فرهنگی، فعالیت بدنی بیشتری دارند و مشكل چاقی در آنها كمتر از دختران است.
- چاقی و پوشش دختران
نكته بعدی، مربوط به نوع پوشش دخترهاست. آیا دقت كردهاید وقتی كت و شلوار و كفش رسمی میپوشیم ناخودآگاه فعالیت كمتری داریم تا زمانی كه لباس اسپرت و راحتی پوشیدهایم؟ وقتی لباس راحت پوشیدهایم روحیه چریكوار داریم و به راه رفتن، پیادهروی و ورزش تمایل داریم. این مسئله غیرمستقیم تلنگری به طراحان لباس زنان است كه اهمالكاری و كمكاری كردهاند. این هنر طراحان لباس است كه با طراحی لباسهایی كه با فرهنگ جامعه و حجاب سازگار باشد، این ویژگی را هم به آن بیفزایند كه به دخترها مجال، فضا و روحیه تحرك بیشتری بدهد.
- واژههای چاق کننده!
نكته بسیار مهم و تاثیرگذار دیگر، نگرش غلط بسیاری از خانواده در مورد تعریف صحیح چاقی و لاغری است. ارزشگذاری برای واژههایی مانند تپل، تپل مپل، توپر، گوشتی و واژههایی نظیر اینها، به طور غیرمستقیم جلوههایی از تعریف غلط خانوادهها در مورد وزن سالم است. من بارها در مطب با این مسئله روبهرو شدهام كه خانوادهها، كودكانی را كه وزن بسیار عالی و استانداردی دارند، برای ویزیت نزد من میآورند و عنوان میكنند :«بچه ما كم وزن است و میخواهیم تپلتر شود!» یعنی با دست خودشان، آگاهانه باعث پیدایش مشكل چاقی در كودكان خود میشوند.
این دلسوزی نابهجا و غلط مخصوصا به لحاظ نگاه فرهنگی و مشفقانه پدر و مادر در مورد كودكان دختر بیشتر مصداق پیدا میكند؛ مخصوصا كه پدر و مادرها حس دلسوزی و شفقت بیشتری نسبت به دختر بچهها دارند چراكه كم سروصداتر هستند. همین سناریو در دوران كودكی و مدرسه ادامه پیدا میكند و دختر بچهها كه به نسبت پسر بچهها تمایل كمتری برای بازی در خیابان و بستر اجتماعی محدودتری برای بازیهای انرژی سوز (مانند فوتبال، هفت سنگ و...) دارند؛ از اول مجال كمتری برای فعالیتهای جسمانی جدی پیدا میكنند.
درحالیكه تمایل برای خوراندن غذای بیشتر به دختر بچهها آن هم به میزان بیش از نیاز واقعیشان ادامه مییابد. توجه داشته باشید كه چاقیهای دوران رشد و دوران بلوغ بسیار جدیتر و خطرناكتر است چراكه چاقیهای این دوران مربوط به افزایش تعداد سلولهای چربی است و این نوع چاقیها نسبت به درمان رژیمی بسیار مقاوم است.
این حقیقت فیزیولوژیك را هم به یاد آورید كه دختر بچهها ممكن است حتی از سن 9-8 سالگی بالغ شوند! پس حتی اگر هم قبول كنیم نگاه دلسوزانه و مشفقانه پدر و مادر نسبت به كودكان دختر و پسرشان، برابر و عادلانه باشد، باز هم دختر بچهها ضرر بیشتری متحمل میشوند چراكه زودتر بالغ میشوند و پرخوریهای این دوران كه هنوز به خاطر سن كم بچهها، با اندكی چاشنی دخالت و اعمال نظر والدین برای بیشتر خوراندن كودكان توام میشود، شروع دردسری میشود كه تا آخر عمر گریبانگیر كودكان مخصوصا دخترها را میگیرد.