تو رو خدا خیانت نکنید..

من زبونم از بیان احساسم قاصره...فقط میتونم بگم در اوج رابطه حسی و عاشقانه ای که با همسرم داشتم فهمیدم که داره به من خیانت میکنه...شما از زبون خودتون به اون زن شوهر و بچه داری که همه جوره پایه این رابطه بوده هر چی دوست دارین بگید...از طرف من ...شاید دل اتیش گرفتم یکم اروم بگیره..

آخی مامی محمد شاید فقط یه شک باشه خودتو اذیت نکن

به دلت بد راه نده شاید داری اشتباه می کنی

هر چی میفرستم نمیاد چرا

الان چند ماهه درگیرم و حقیقت مثل روز برام روشن شده

نظظر شما در مورد همچین زنی که با چرب زبونی شوهر منو اغفال میکنه و در هرکدوم در ان واحد به چهار نفر خیانت میکنن چیه؟

اینجور زنها رو باید زنده زنده آتیششون زد...
متنفرم از زنهایی که شوهر دارن وبا مردای غریبه هر وکر و بگو بخند میکنن....خدا لعنتشون کنه.

عزیزم تا میتونی به شوهرت محبت کن وتنهاش نذار تا از اون زنیکه دور بشه...

خیلی سخته دلم شکسته اما بیشتر این بلاها رو از اون زن میدونم

راستی اون زن جزو کاربرای فعال اینجاست..دوست دارم شما هر چی دوست دارین بهش بگین

وای خوب خیلی خیلی بده مامی خیلی سخته باید با فکر بری جلو چون یه کار اشتباه ممکنه اوضاع رو بدتر کنه

شاید حداقل سراغ یه زندگی دیگه نره ...

من زندگیمو به خدا سپردم ...و الان تقریبا به ثبات رسیدیم اما خاطرات چند ماه گذشته ازارم میده ...

هدفم از زدن این تاپیک هم بیشتر این بود که واقعا اینقدراز اثار بد خیانت همسرا بگیم تا شاید جلوی یه خیانت دیگه رو بگیریم

وای چه وحشتناک تره که میدونی اینجاست بازم خیلی خوبه که تحمل کردی آآآ

یه چیزی بگم بیشترمرداخانمشون هوری بهشتی ام باشه دلشون تنوع میخوادجون به جونشون کنی

بعضی چیزا رو هیچوقت نمیشه فراموش کرد امیدوارم خدا کمکت کنه تا قلبت کدر نشه و همسرت هم به اشتباهش پی ببره و کار زشتشو جبران کنه و اما در مورد اون خانم مطمئن باش تو زندگیش سزای کارهاشو به بدترین شکل ممکن میبینه . همین اندازه که انقد حقیره که راضی شده عروسک مردای متاهل باشه و مردا ازش استفاده کنن و بعدشم بدون کوچکترین توجهی مثه آشغال از زندگیشون بندازنش بیرونو برن پیش زنه خودشون واسش کافیه عزیزم. دیگه فکر نمیکنم چیزی از این بدتر باشه که ما بخوایم بهش بگیم. ایشالله خدا هممونو به راه راست هدایت کنه.

خیلی هم تحملم زیاد نیست ..شوهرم تن به جدای ندادو داره تمام تلاش خودشو میکنه که منو به زندگی برگردونه..ولی اخودمو در حد یه زن..ده همه کاره ندونستم هیچ وقت که باهاش رودررو بشم..سپردمش بدجور به خدا

اهو جان حرفات واقغا اب خنکی روی دلم ریخت ..وصف حال اون زن دقیقا همون چیزیه که گفتی..ممنونم

دقیقا منم وقتی بهم ثابت شد که رابطه از طرف همسرم فقط از روی هوا و هوس بوده تونستم برگردم به زندگیم..حکم اون زن براش در حد یه دستمال کاغذی بوده..