دیالوگ های من

خوب رفقا سلام

خوب این تایپیک برااینه که حرفامونو بزنیم منظورم اینه که از دیالوگ های خودمون استفاده کنیم اگه داستان مینویسید از تو داستانتون زیباتریناشو پیدا کنیدو اینجا بزارید یاهر چیز دیگه ولی مهمه که مال خودتون باشه نه کپی

دلارا:یه جایی خوندم که بعضیاوقتی میان خوشبختی میارن وبعضیاهم وقتی میرن ....بودو نبودت تا الان برام تفاوتی نداشته یه کاری نکن که از نبودنت لذت ببرم

غیرمعمول

دلداده:بودن یا نبودن خیلی از آدمایی که میشناسی زندگیتو عوض نمیکنه ...من اگه اینجام خودم خواستم باشم

غیرمعمول

دلارا:حرف نزدنم رو پای غرورم نزار گاهی وقتا توضیح دادن یه چیزایی مشکله

غیر معمول

دلارا:چراداد میزنی

ارمیا:چون فهمیدم خیلی احمقم

دلارا:چرا یه همچین حرفی میزنی؟

ارمیا: حماقت موندن توی عشق یه طرفه یا یه عشق خام نیست  خیلی وقتا خود عشق حماقت محظه براخودم متاسفم که عاشق تو بودم

غیرمعمول

نفس:گاهی وقتادوست داشتنت خیلی خیلی سخت میشه...ولی من ساخته شدم برای روزای سخت...

  غرورشکسته

میلاد:وقتی باهم توی کوچه خیابون راه میریم به خودم افتخار میکنم که زنی مثل تودارم...حس میکنم خوشبخت ترین مرد دنیام...شاید خودت ندونی ولی توتنها زنی هستی که یه مرد آرزوشو داره   

غرورشکسته

دایی آرمان:دوسش داری؟

نفس:....

دایی آرمان: همینکه حرف نمیزنی یعنی اینکه خیلی دوسش داری...درسته اون یه عیاش خوش گذرونو بی آبروئه...بازم باهمه اینا حاضر بودم بااون از دواج کنی ...ولی نفس اون زن داره ...تو که نمیخوای یه زنو از شوهر جداکنی

نفس:نه

دایی آرمان :پس سر راهش پیدات نشه تمومش کن     

  غرورشکسته

داستان من زمانی شروع شد که با صدای اذان با گریه به این جهان پا گذاشتم گریه من نه ترس از ورود به این دنیا بود بلکه گریه من دور شدن از آبی ذلال مثل تسنیم بود دور شدن از تپش قلب مادرم که کنار گوشم اهنگ ارامش سر میداد دور شدن از نفس مادرم که مثل یک نسیم به صورتم میخورد ....

وحالا در دنیایی پا گذاشتم که دیگر از ارامش خبری نبود 

مادرم دوست دارم ای تنها بازمانده عشق بچگیم.....

میگن فصل پاییز قشنگه چون همه رنگ ها را میشه روی یه برگش پیدا کرد یه برگ اون همه رنگه این خصلت اونه......

ما ادما چطور ::کاش مثل پاییز دلمون همه رنگ ها را پیدا میکرد رنگ عشق.محبت .یک رنگی .انسانیت.دوست داشتن.واز همه مهم تر عاشق بودن .....

اما نه پاییز رنگ شو به هر کسی نمیده چون برای تک تک رنگاش ارزش قایل هستش چون هر رنگ اون نماد یه چیزه ....

کاش دلامون از چند رنگیهای زمونه پاک کنیم چون این چند رنگی ها رنگ پاییز نیست رنگیه که  زمونه دلهامونو هر جور که خودش بخواد رنگ میکنه...

پس بیایید مثل پاییز زیبا باشیم وقلبهامون رو از چند رنگیهای زمونه پاک کنیم وبا پاییز یک رنگ شیم زیبا بودن کار سختی نیست.....

چشم ها را دیدین بدون حرف زدن زیباترین کلمات با معنی را به هم ردو بدل میکنن.....

دست ها رادیدین بدون هم نمیتونن یه کار کامل انجام بدن وبدون هم هیچ هستن.....

پاها را دیدین در کنار هم معنی راه رفتن  را بیان میکن.....

هر کدوم از اعضای بدن دو تا هستش چون دو تا بودن در کنار هم معنی پیدا میکنه .....پس بیایید در کنار عشقمون دست در دست هم.پابه پای هم.چشم در چشم هم یکی بودن را تجربه کنیم.....

اما قلب یکیه و همتا نداره امان از روزی که قلب بشکنه چون جای گزینی نداره پس بیایید مواظب قلب همدیگه باشیم  

زمانی خون در قلب جریان میگیره و نبض قلب شروع به زدن میکنه زمانیه که کافیه یه کلمه  زیبابهش بگی ....

زیباترین کلمه دنیا نثار قلب عزیز ترین کسی که دوستش داریم (عاشقتم.....)

زندگی مثل یه بالن پر از گازه و کسی که این بالن را هدایت میکنه خود ما هستیم وقتی زیاد گاز داخل بالن پر بشه بالا وبالاتر میره وکنترلش کمی سخت میشه واکسیژن هوا کم میشه اگه گاز بالن کم باشه امکان داره سقوط کنیم ودیگه نتونیم بالن را بلند کنیم اما اگه گاز بالن متعادل باشه نه زیاد نه کم بالن درست پرواز میکنه زندگی ما هم همینجوره با این که سکان دارش ما هستیم ولی نمیتونیم بالن را درست هدایت کنیم پس یاد بگیریم زندگیمون رو درست هدایت کنیم نه بریم بالا  که خفه بشیم نه بیاییم پایین سقوط کنیم پس یاد بگیریم متعادل باشیم کنار هم بودن این تعادل را میتونه نگه داره پس یاد بگیریم سکاندار خوبی برای زندگیمون باشیم........عشق سکان داره خوبیه تو زندگی مواظب سکاندار زندگیمون باشیم...

خدایا چقدر دلتنگتم دوست دارم مثل باران پاییزی گریه کنم اما اگه گریه کنم شما اشک های من را نمیبینی  چون امروز اسمان تو زود تر از من گریه اش را سر داده واشک های اسمان تمام صورتم را خیس کرده 

کاش به پرندهای زیبا که تو اسمونت پرواز میکنن میگفتم که ابرها را کنار بزنن تا بتونم راحتر باشما صحبت کنم وبگم خدایا دوستت دارم....

اما نیازی به هیچ کدوم نیست صدای باران تو زیباترین اهنگ ارامش شما برای من است ..

پس زیر این اهنگ زیبایت بلند میگویم( خدایا دوستت دارم..........)

زندگی مثل یه کلاف کاموامیمونه اگه این کلاف ازدستامون در بره بیوفته زمین همه تو هم گره میخوره وقتی میای گره ها را باز کنی گره های کوچک تبدیل به گره های بزرگ میشه  ما این گره ها را باید با ارامش باز کنیم که توی هم نره.....

مشکلات ما همان گره ها هستن که باید با تدبیر وارامش  از بین ببریم ...

یاد بگیریم همیشه مشکلاتی که تو زندگیمون هست با ارامش ودرست فکر کردن اون رو حل کنیم هیچ مشکلی با عجله. عصبانیت.استرس.حل نمیشه ...

تنها چیزی که باعث میشه قلبهای ما اروم بگیره( نام زیبای خدا هست )که اگه این نام را رو قلب هامون حک کنیم دیگه بزرگترین مشکلات رو میتونیم راحت از راه زندگیمون کنار بزنیم...

هیچ وقت از کسی توقع نداشته باشیم که همیشه با ما ودر کنار ما باشه..

مگه از روح عزیزتر داریم که همیشه در وجود ما زندگی میکند..

وقتی یک عمر در کنار روحی که در جسم ماست و با هم زندگی میکنیم با هم میخندیم با هم گریه میکنیم و.....اما در اخر روح جسم ما را با تمام وابستگی تنها میگذارد ومیرود .

واین است رسم روزگار ..پس همیشه یاد بگیریم بی توقع کردن در کنار هم زندگی کنیم .. 

خدا تنها کسی است که در مقابل بنده اش بی توقع است وهیچ وقت تنهایت نمیگذارد پس عاشقانه پرستشش کنیم..

خدایا قلب من تنها چیزی است که بی توقع تقدیم تو میکنم اگه پروردگارا قلبم را بشکافی میبینی که نام زیبای تو در ان با قطره قطره خونم حک شده است ...

خدایا دوستت دارم بی هیچ توقعی....

احتیاجی به تسبیح نیست دستانت را که به من بدهی با انگشتانت ذکر دوست داشتنم را میگویم...پدرم

تقدیم به پدری که ندارم .....میان تمام نداشتن ها دوستت دارم...

شانس دیدنت را هر روز ندارم ولی دوستت دارم.....

وقتی دلم هوایت را میکند حق شنیدن صدایت را ندارم .ولی دوستت دارم....

وقت هایی که روحم درد میکشد ومیشکند شانه هایت را برای گریه کردن کم دارم .ولی دوستت دارم...

وقت های دلتنگی اغوشت را برای ارام شدن کم دارم .ولی دوستت دارم.

میان تمام داشته هایم جای تو را خالی میبینم برای لحظه ای خندیدن .بغل کردن.بوسیدنت..ولی دریادم خواهی ماند دوستت دارم ..

 روزت مبارک تقدیم به تمام پدران عزیز ارمیده در خاک..........

خدایا امروز داشتم اسمون رو نگاه میکردم وقتی پهنای اسمون رو نگاه کردم که پرنده ها چه راحت کنار هم پرواز میکنن برام خیلی زیبا وجذاب بود ...

خدایا داشتم فکر میکردم چه جوری کره ماه بالای سر ماست یا اینکه زمین چه جوری دور خورشید میچرخه یا اینکه چه جوری ما وسط اسمان تو کره ای داریم زندگی میکنیم که در حال چرخیدن هست وکسی طوریش نمیشه ..

خدایا فکر کردن به بزرگیت عظمتت تو مغز کوچیک من جا نمیگرفت میخوام بگم همه ما از این بیماری کرونا ترسیدیم واین ترس باعث سستی ما شده چه طور ما این بیماری کوچیک رو میبینیم ولی عظمت شما رو فراموش کردیم پروردگارا تا تو نخواهی هیچ برگی.از شاخه ای به زمین نمیوفته حتی اگه هوا طوفانی باشه برگ از شاخه کنده نمیشه .پس خدایا میدونم دانا وتوانایی خودت نظری به بنده های سست ایمانت که تو را فراموش کرده اند کن که راه توبه بر روی ما همیشه باز گذاشته ای  کاش قدر ثانیه ثانیه نفس کشیدن رو کنار قلب مهربانت را بدانیم چون  تو بهترین قلب مهربان دنیا را داری چون تو بهترین بهترینها هستی.............

بعضی وقت ها دوست داری یکی رو بی بهانه دوست داشته باشی  ..

اما بعضی وقت ها کسی رو با هزار تا بهانه هم نمیتونی دوست داشته باشی ....

قلب چه چیزی هست که حتی دوست داشتن یا نداشتن را به ما گوشزد میکنه ...شده تا حالا عاشق باشی ولی قلبت چیزه دیگه ای بگه.برات تصمیم میگیره .بهت میگه کی رو دوست داشته باشی.به کی بگی دوستت دارم .و......

اما ما هیچ وقت نشده برای قلب مون تصمیم بگیریم  چون بر خلاف عقیده ما رفتار میکنه.کاری که خودش بخواد رو به ما میگه تا انجامش بدیم ....

ولی..میدونید چیه قلب چیزی هست که بی بهانه میتونی دوسش داشته باشی چون نیازی به هزاران بهانه واسه دوست داشتن نداره...