من شما را به چالش دعوت میکنم!

درود و سلام بر همه  دوستان و همراهان 

من اينجا يه صفحه چالش ايجاد كردم تا دوستان رو به چالش هاي مختلف دعوت كنيم،تا هر روز برگ جديدي از پتانسيل هاي نهفته خود را رو كنيم و حس طنز و شوخ طبعي هميشگي دوستان گسترش پيدا كنه 

فقط چند مورد :

1- سعي كنيم چالش ها در حد عرف باشه و كسي معذب نشه براي انجام دادنش.

2- هر كسي رو كه دوست داشتيد مي تونيد به اين چالش ها دعوت كنيد.

3- سعي كنيم چالش ها ابتكاري و خلاق باشه تا لذت بيشتري ببريم.

mona mona : 
قربونت عزيزم شما راضي باشيد كافيه گلم
وزير اعظم دست راست قبله عالم
هر چي شما بگيد همونه

 اون چایی خوردنه آخرت منو کشته مونا جون

metalik : 
اول که تو این سایت دیدمت فک کردم یه اقایه سنگین و جدی هستی یه چیزی تو مایه های مهندس غریب اما دیدم ای دل غافل سخت در اشتباه بودم چون یه پسر شوخ و پر انرژی و با اعتماد به سقف زیاد هستی
اما در کل لایک داری چون خیلی با جنبه و شوخ طبعی واسه همین همه میتونن باهات راحت باشن مخصوصا من که با پسرای جدی اصلا نمیتونم یک کلمه حرف بزنم
منم مونامونا و فرک و مامان مانیا رو دعوت میکنم

اولین بار که دیدمت رفتم توی تایم لاینت و عکسای پروفایلت رو نگاه کردم و فکر کردم همه عکسای پروفایلش یه موجود معصوم با چشمهای مظلوم و کمی غمگینه. اما خیلی زود باهات دوست شدم و فهمیدم خیلی آدم پایه و شوخی هستی و در عین حال خیلی بامزه، خیلی خیلی من رو یاد زمانی میندازی که همسن تو بودم و برای همین خیلی راحت می تونم باهات همذات پنداری کنم. آها فقط یه کم زیاد می خوابی. خوش هیکلی، خوش سلیقه ای، پایه و شیطون. نکته اساسی: حاضرجواب :لایک: کلی می خندم از دستت.

در کل تو هم خیلی لایک داری و نمک زیباکده ای.

من ندا، الهام خواجویی،نازنین رو دعوت می کنم

مامان مانیا : 
با اجازه سلطان پیشنهاد دهنده:
خب میشه هر کسی تعداد بیشتریو بنویسه یا مثل صدلیه داغ هرکیو دوسداریم بصورت ردیفی بنویسیم دوستانم بیانو نظرشونو جلوی اون اسامی بنویسن...

در مواقعی که قبله عالم نیست، نظر وزیر اعظم نظر نهایی و قطعیه قبله عالم است 

بهزاد لابی : 

مامان مانیا : 
با اجازه سلطان پیشنهاد دهنده:
خب میشه هر کسی تعداد بیشتریو بنویسه یا مثل صدلیه داغ هرکیو دوسداریم بصورت ردیفی بنویسیم دوستانم بیانو نظرشونو جلوی اون اسامی بنویسن...

در مواقعی که قبله عالم نیست، نظر وزیر اعظم نظر نهایی و قطعیه قبله عالم است 

 تکبییییییییییییییییر

metalik : 
اول که تو این سایت دیدمت فک کردم یه اقایه سنگین و جدی هستی یه چیزی تو مایه های مهندس غریب اما دیدم ای دل غافل سخت در اشتباه بودم چون یه پسر شوخ و پر انرژی و با اعتماد به سقف زیاد هستی
اما در کل لایک داری چون خیلی با جنبه و شوخ طبعی واسه همین همه میتونن باهات راحت باشن مخصوصا من که با پسرای جدی اصلا نمیتونم یک کلمه حرف بزنم
منم مونامونا و فرک و مامان مانیا رو دعوت میکنم

من هم اول كه با متاليك آشنا شدم احساس كردم با يه دختر آروم و  تنها و غمگين طرف هستم كه مدام ميخواد آه و ناله كنه و از شكست عشقيش صحبت كنه و ...  همش در حال آه كشيدن باشه 

اما هر چي پيش رفت ديدم اون فقط ظاهر قضيه هستش و اين احساس گذرا بوده  و با گذشت زمان اون شادابي و نشاط خودشو بدست اورده و الان جزء با نشاط ترين دوستان زيباكده اي من هستن و اگر يك روز نباشن غيبتشون كلي به چشم مياد همه جوياي احوالش ميشن 

من احساس ميكنم زيباكده و اين دوستان اينجا تاثير مثبتي روي اين قضيه داشتن و اون قضيه روز تولد ازون آيدا آروم و غمگين مطمئنا اصلا بر نميومد 

من مامان مانيا، آهو جون، كژال جان، آذر جان و آقا بهزاد رو به چالش دعوت مي كنم 

کژال : 

من  بهزاد لابی  و مامان رهام و دنیز رو دعوت میکنم...

من اولی که تو رو با اون پروفایل قبلیت دیدم و اولین بارهایی که باهات صحبت کردم سر قضیه مهریه بود گفتم اوه اوه این ازون خانماست که باحاله اما یه نقطه ضعف داره که وقتی با اون درگیر بشی خدا به خیر کنه و فکر کردم مسئولیت همه کمبودهای زندگی خانمها رو مردا میدونه و ...  اما میدونستم در وجوه دیگه آدم جالبیه و نظرات کوتاه و جالبی میده.

اما بعدا که بیشتر آشنا شدم شناختم نه کاملا اما کمی تغییر کرد و احساس کردم  توی اغلب قضایا انعطاف منطقی رو داری حالا همه یه پافشاری هایی هم دارن و از نظر جنبه و پایه بودن در عین حال نوعی جدیت جالبی داری. آدم قابل اعتماد و با ثبات رفتاری به نظر میرسی که خیلی بالا پایین های افراطی نداری و همیشه میشه روی کنش و واکنش های معقولت حساب باز کرد.

پس اگه من میتونم بازم اشخاصی رو دعوت کنم، اینبار مونامونا، وزیر اعظم و نازنین خانم رو دعوت میکنم.

بهزاد لابی : 

کژال : 

من  بهزاد لابی  و مامان رهام و دنیز رو دعوت میکنم...

من اولی که تو رو با اون پروفایل قبلیت دیدم و اولین بارهایی که باهات صحبت کردم سر قضیه مهریه بود گفتم اوه اوه این ازون خانماست که باحاله اما یه نقطه ضعف داره که وقتی با اون درگیر بشی خدا به خیر کنه و فکر کردم مسئولیت همه کمبودهای زندگی خانمها رو مردا میدونه و ...  اما میدونستم در وجوه دیگه آدم جالبیه و نظرات کوتاه و جالبی میده.

اما بعدا که بیشتر آشنا شدم شناختم نه کاملا اما کمی تغییر کرد و احساس کردم  توی اغلب قضایا انعطاف منطقی رو داری حالا همه یه پافشاری هایی هم دارن و از نظر جنبه و پایه بودن در عین حال نوعی جدیت جالبی داری. آدم قابل اعتماد و با ثبات رفتاری به نظر میرسی که خیلی بالا پایین های افراطی نداری و همیشه میشه روی کنش و واکنش های معقولت حساب باز کرد.

پس اگه من میتونم بازم اشخاصی رو دعوت کنم، اینبار مونامونا، وزیر اعظم و نازنین خانم رو دعوت میکنم.

ممنون بهزاد لابی

در ادامه من مونامونا و فرک رو به این چالش عمیــــــــــــــــــــــــــــــــــق دعوت میکنم.

mona mona : 

من هم اول كه با متاليك آشنا شدم احساس كردم با يه دختر آروم و  تنها و غمگين طرف هستم كه مدام ميخواد آه و ناله كنه و از شكست عشقيش صحبت كنه و ...  همش در حال آه كشيدن باشه 

اما هر چي پيش رفت ديدم اون فقط ظاهر قضيه هستش و اين احساس گذرا بوده  و با گذشت زمان اون شادابي و نشاط خودشو بدست اورده و الان جزء با نشاط ترين دوستان زيباكده اي من هستن و اگر يك روز نباشن غيبتشون كلي به چشم مياد همه جوياي احوالش ميشن 

من احساس ميكنم زيباكده و اين دوستان اينجا تاثير مثبتي روي اين قضيه داشتن و اون قضيه روز تولد ازون آيدا آروم و غمگين مطمئنا اصلا بر نميومد 

من مامان مانيا، آهو جون، كژال جان، آذر جان و آقا بهزاد رو به چالش دعوت مي كنم 

مونامونا از معدود کسایی بود که شناخت اولیه مبهمی ازش داشتم. اولی که با مونامونا آشنا شدم خیلی ساکت و کم حرف بود ولی کلی تاپیک درست میکرد بدون اینکه کاری به کسی داشته باشه زیاد. من با خودم میگفتم خدایا این کیه چی میخواد؟ نکنه نفوذیه چیه نکنه رباته از فضا اومده و ... 

بعد که زمان گذاشت و به لطف خونه ها و کافه و صندلی داغ بیشتر با هم صحبت کردیم و دیدم پر از صفات مختلفه و رفتارای جالبی داره. هم خیلی حساس میشه مثلا ( گاهی، گاهی خیلی روی فرمه گاهی نه) خیلی مهربونه و سعی میکنه هیچوقت به کسی بدی نکنه و خیلی مودبه(مثلا حتی بچه های کوچیک یا خاطره از صمیمی ترین دوستاشم تعریف میکنه میگه ایشون اینکارو کردن و ...)

خلاصه پر از احساسه شخصیتش بیشتر با شناخت من و پایه حرف زدن و دوستی.

بهزاد لابی : 

mona mona : 

من هم اول كه با متاليك آشنا شدم احساس كردم با يه دختر آروم و  تنها و غمگين طرف هستم كه مدام ميخواد آه و ناله كنه و از شكست عشقيش صحبت كنه و ...  همش در حال آه كشيدن باشه 

اما هر چي پيش رفت ديدم اون فقط ظاهر قضيه هستش و اين احساس گذرا بوده  و با گذشت زمان اون شادابي و نشاط خودشو بدست اورده و الان جزء با نشاط ترين دوستان زيباكده اي من هستن و اگر يك روز نباشن غيبتشون كلي به چشم مياد همه جوياي احوالش ميشن 

من احساس ميكنم زيباكده و اين دوستان اينجا تاثير مثبتي روي اين قضيه داشتن و اون قضيه روز تولد ازون آيدا آروم و غمگين مطمئنا اصلا بر نميومد 

من مامان مانيا، آهو جون، كژال جان، آذر جان و آقا بهزاد رو به چالش دعوت مي كنم 

مونامونا از معدود کسایی بود که شناخت اولیه مبهمی ازش داشتم. اولی که با مونامونا آشنا شدم خیلی ساکت و کم حرف بود ولی کلی تاپیک درست میکرد بدون اینکه کاری به کسی داشته باشه زیاد. من با خودم میگفتم خدایا این کیه چی میخواد؟ نکنه نفوذیه چیه نکنه رباته از فضا اومده و ... 

بعد که زمان گذاشت و به لطف خونه ها و کافه و صندلی داغ بیشتر با هم صحبت کردیم و دیدم پر از صفات مختلفه و رفتارای جالبی داره. هم خیلی حساس میشه مثلا ( گاهی، گاهی خیلی روی فرمه گاهی نه) خیلی مهربونه و سعی میکنه هیچوقت به کسی بدی نکنه و خیلی مودبه(مثلا حتی بچه های کوچیک یا خاطره از صمیمی ترین دوستاشم تعریف میکنه میگه ایشون اینکارو کردن و ...)

خلاصه پر از احساسه شخصیتش بیشتر با شناخت من و پایه حرف زدن و دوستی.

ممنون جالب بود من كه خودم لذت بردم ازين تعاريف 

كلي ذوق كردم 

بهزاد:
اوایل و الان:
شناختم از آقای سلطان ازابتدا همونی که بوده مونده....
بارها هم گفتم بازم میگم...
ذهن سالم...فکر سالم...تربیت صحیح...قراردادن هر مساله ای سر جای درست خودش...با جنبه...نگه داشتن تمام حریما در عین شوخ طبعیه زیاد...گیر دادن به مسایلی که نباید گیر بده چون ممکنه سر خودشم بیاد و گیر بیافته و یکی براش انرژی چیزی بفرسته...گاها حواس پرت و فراموشکار...و جاهایی که نباید حسابی حواس جمع و یادآور....مطمئنا تو جمع دوستات یجورایی سنگ صبور ومشاور خوبی هستی براشون...ابعاد مختلف ی مساله رو درنظر میگیری بر خلاف سایر آقایون....و اینکه تونستی بین اینهمه خانوم هم شخصیت مردونتو حفظ کنی و هم صمیمیت با خانوما داشته باشی ینی موفقیت.
فقط رو اون جنبه منفیه ارسال انرژی های منفی خیلی کار کن

مامان مانیا : 
مونا جون وبهزاد ممنون از دعوتتون....
خب....
مونا جون:
اوایل: پرکار...زندگی کردن بر پایه اصول وقواعد خیلی زیاد...با پشتکار ...پیگیر...خیلی کم پیش میاد ناامید بشی...بسیااار مثبت..شیطنت نداری...مبادی آداب...یکم صمیمیت باهات مشکله...حریم خصوصیتو دوس نداری کسی واردش بشه و سخت گیررر نسبت به قوانین زندگی...زودرنج...حساس به مسایل حتی جزئی ترینشون...
الان: پر تلاشو کم توقع...با پشتکار فراوان...بسیااااااار مثبت تر از قبلی که فک میکردم....مبادی آداب واصول....دلسوز و حامی خانواده...به اطرافیانت خیلی اهمیت میدی....توانمند...آروم و بدون شیطنت...و صد البته خوش قلب...

قربونت برم عزيزم ممنون  خيلي لطف داريد نسبت به من 

ولي من اونقدر ها هم آروم نيستم شيطنت رو دارم 

مامان مانیا : 
پس منم دوباره شما ینی بهزاد ومونا و کژال و آیدا رو هم دعوت میکنم

با اين اوصاف چالش حالا حالا ادامه داره 

عجب كاري كردم 

مامان مانیا : 
پس منم دوباره شما ینی بهزاد ومونا و کژال و آیدا رو هم دعوت میکنم

من اوايل كه با شما آشنا شدم متوجه شدم از فعالان زيبا كده هستيد و بين خودتون يعني چند تا از كاربران زيبا كده مباحث و اصطلاحاتي داريد كه من اون اوايل اصلا متوجه نميشدم مثلا فكر ميكردم شما به زبون آدم فضايي ها با هم صجبت ميكنيد كه اصلا متوجه منظورتون نميشدم براي همين سعي ميكردم وارد مباحثتون نشم ولي كم كم با بوجود اومدم موضوع فوت مادرتون و قضيه بارداريتون بيشتر باهاتون آشنا شدم و از اينكه هم اسم هستيم خيلي خوشحالم و در مجموع شما رو خانومي صريح و رك ، شوخ طبع ،حاضر جواب ، و خيلي خيلي مهروبون ديدم  و تازگي ها كه پي بردم مامان خيلي خوبي هم هستيد با وجود مشغله كاري هميشه حواستون به همه جا بوده 

خوشحالم كه دوستي مثل شما دارم 

بهزاد لابی : 

کژال : 

من  بهزاد لابی  و مامان رهام و دنیز رو دعوت میکنم...

من اولی که تو رو با اون پروفایل قبلیت دیدم و اولین بارهایی که باهات صحبت کردم سر قضیه مهریه بود گفتم اوه اوه این ازون خانماست که باحاله اما یه نقطه ضعف داره که وقتی با اون درگیر بشی خدا به خیر کنه و فکر کردم مسئولیت همه کمبودهای زندگی خانمها رو مردا میدونه و ...  اما میدونستم در وجوه دیگه آدم جالبیه و نظرات کوتاه و جالبی میده.

اما بعدا که بیشتر آشنا شدم شناختم نه کاملا اما کمی تغییر کرد و احساس کردم  توی اغلب قضایا انعطاف منطقی رو داری حالا همه یه پافشاری هایی هم دارن و از نظر جنبه و پایه بودن در عین حال نوعی جدیت جالبی داری. آدم قابل اعتماد و با ثبات رفتاری به نظر میرسی که خیلی بالا پایین های افراطی نداری و همیشه میشه روی کنش و واکنش های معقولت حساب باز کرد.

پس اگه من میتونم بازم اشخاصی رو دعوت کنم، اینبار مونامونا، وزیر اعظم و نازنین خانم رو دعوت میکنم.

من اوايل كه با شما آشنا شدم متوجه شدم از فعالان زيبا كده هستيد و بين خودتون يعني چند تا از كاربران زيبا كده مباحث و اصطلاحاتي داريد كه من اون اوايل اصلا متوجه نميشدم مثلا فكر ميكردم شما به زبون آدم فضايي ها با هم صجبت ميكنيد كه اصلا متوجه منظورتون نميشدم براي همين سعي ميكردم وارد مباحثتون نشم مثلا الهه جون شما رو داماد خودشون ميدونستند و ...

ولي دركل از اينكه ميديدم همه با شما سر شوخي دارن و خيلي راحتن باهاتون متوجه شدم كه شما جزء قشر مظلوم آقايون نيستيد و اينقدر بقيه رواذيت كرديد كه همه به خونتون تشنه هستن

شما فردي با پشتكار بالا فعال دلسوز و مهربون و به فكر ديگران شايد صحبتهاتون رو در غالب طنز و شوخي يا غير مستقيم عنوان كنيد اما سعي ميكنيد حواستون به همه باشه 

و اما... خدا نكنه سوژه اي  دستتون بيوفته كه ديگه ول كن نيستيد 

مامان مانیا : 
پس منم دوباره شما ینی بهزاد ومونا و کژال و آیدا رو هم دعوت میکنم

خوب وزیر اعظم که اصلا دیگه نیازی به تعریف نداره. فکر کنم توی تاپیک سوتی باهاش آشنا شدم و با اینکه وقتی اومد ما چندتا از بچه ها خیلی با هم صمیمی بودیم و سخته به یه جمع صمیمی وارد شد، خیلی زود تبدیل شد به یکی از بهترین دوستامون.

تاپیک هایی که میگذاشت واقعا اغلب خیلی باحال بود و باید دنبال میکردی و کلی اطلاعات باحال داشت. توی بحث ها منطقی بود توی بازی ها پایه و وقتی که خونه ها رو زدیم انگار که واقعا اعضای یه خانواده شدیم.

خلاصه خیلی خیلی باجنبه و یه دوست مهربون و کاملا پایه(اونقدر پایه که شوخی شوخی یه کشور زدیم و من سلطانش شدم و اونم وزیر اعظمش!) و بودنش برای هر جمعی یه نعمته.

فقط یه خاصیت بد داره که میخواد از زیر مسائلی که محتوم هست و باید بهشون تن بده در بره اما باید بدونه که انرژی خوردن گاهی هر چی زودتر باشه بهتره و تازه انرژیش خیلی هم مثبته اصلا شاید به فرصت تبدیل شد و خودش پیروزی شد. خلاصه که من بی صبرانه منتظرم یوهاهاهاها