خانه
258K

سریال گوزل

  • ۰۹:۱۴   ۱۳۹۴/۱۰/۱۷
    avatar
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    خلاصه قسمت 90 و 91 سریال گوزل

    ایسو باخوندن حرفایی ک شیدا تو اینترنت زده عصبی میشه و ب غزل میگه ک کارتوبوده ولی غزل میگه من نگفتم ایسو میگه تو ب من حسادت میکنی ک غزل میگه بسه دیگه چندبارباید بگم دخترواقعی جهان گورپینارمنم خواهراوزان منم تو گلپینارنیستی اون کسی ک گورپیناره منم تو داری توی زندگی ای که حقت نیست زندگی میکنی اگریه ذره غرورداشتی میذاشتی میرفتی

    و درهمین حین هم الپرمیاد

    ایسو ب غزل گیرمیده و دستشو میگیره ک بایدازم معذرت خواهی کنی ولی غزل میگه تو کی هستی ک ازت معذرت خواهی کنم و دعوا میکنن تااینکه غزل دستشو ازدست ایسو محکم میکشه وازپله ها میفته و بیهوش میشه و الپرسریع میزنه اورژانس

    همه میفهمن و میرن بیمارستان 

    دکترمیگه که سریع بایدعمل شه وگرنه میمیره و جهان ازسرناچاری عملو قبول میکنه

    جهان ازالپرمیپرسه ک غزلو ایسو هل داد و الپرمیگه اره

    عارف هم ب جاندان خبرمیده و‌میگه شاید تاالان مرده باشه ک امینه میگه زبونتو گازبگیر

    گوزل ک گوشیش خاموشه جهان واسش پیغام میذاره و گوزل باروشن کردن گوشی و خوندن پیام ب‌جهان زنگ میزنه ووقتی هم میشنوه حالش خراب میشه و برمیگرده

    ایسو ب اوزان میگه که مامانم رفته و گردنبند بهم داده و خودشو سرغزل مقصرمیدونه ک اوزان میگه اینو ک خودتومقصرمیدونی رو تمومش کن تو مقصرنیستی

    دریاو پسرش هم میرن بیمارستان و ازاحوال غزل جویامیشن و میرن

    دکتر میگه ک عمل سختی پشت سرگذاشته و‌نباید تکون بخوره و فعلا بیهوشه جهان و دلارا گریه میکنن ک دلارا میگه جهان ببریمش ی بیمارستان دیگه ک جهان میگه دلارا دکترگفت نباید تکون بخوره ولی اگه لازم باشه تموم دکترارو جمع میکنم اینجا و دلارا میره بغل جهان و‌گریه میکنن و غزلو ب بخش مراقبت انتقال میدن

    گوزل میره بیمارستان و دلارا بادیدنش میره حیاط

    جهان ب گوزل میگه چرا رفتی و غزل خوب میشه ک گوزل میگه دیگه نمیرم

    دلارا ب جهان میگه من و گوزل دوتامون مادریم امروز اینو بهترفهمیدم گوزل وقتی غزلو اونجوری نگاه میکنه ن میتونه غزلو ازمن بگیره و ن من میتونم ایسورو ازش بگیرم

    الپر موی دلارارو ک تو بیمارستان ازروی لباسش برداشته بود رو میبره تا دی ان ای بگیره ولی دکترمیگه ب درد نمیخوره

    گوزل کنار شیشه بخش مراقبت نشسته و میگه غزل چشاتو باز کن تااینکه دلارا میادو میشینه کنارگوزل و میگه چشاشو باز نمیکنه دکترا بزرگش گردن ک گوزل میگه کی بیدار میشه ک گوزل میگه دکترگفت یه هفته ای طول میکشه ک گوزل میگه چجوری تحمل کنیم ک دلارا میگه غزلو من بدنیا اوردم توبزرگش کردی و ایسورو تو بدنیااوردی و من بزرگش کردم دوتامونم مادرشون هستیم ک گوزل میگه دوتامونم داریم سختی میکشیم

    الپرو سولماز چایی میخرن میبرن تادلارا باخوردنش لیوانشو ببرن واس تست دی ان ای ولی دلارا نمیخوره

    نورای میره کارگاه اوزجان و جاندان هم اونجابوده ک نورای میگه من حامله ام و بابای بچه اوزجانه

    جاندان و اوزجان میرن دفتراوزجان ک جاندان باهاش بحث میکنه و میگه دختره رو حامله ول کردی و دادگاه دیگه بهت رای نمیده

    دکتر میگه ک الان غزلو بهوش میاریم و بیدارش میکنیم ک غزل بهوش میاد

    و دکتر بعد چنتاتست حس و هوشیاری ک رو غزل انجام میده میفهمه ک غزل فلج شده و‌جهان و دلارا 

    ویرایش شده توسط زیباکده در تاریخ ۷/۲/۱۳۹۵   ۱۵:۲۷
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان