خب خلاصه قسمت های آینده سریال گوزل
غزل میخواد بلندشه بره دسشویی ولی دلارا وگوزل نمیذارن و دلارا میگه لازم نیس بری دکتر گفته نباید بلندشی
جهان حالش خوب نیس و بااذرخش حرف میزنه ومیگه ایسو نابود شد غزل نابود شد.نمیدونم غزل تو اینترنت چگفته ک ایسو ناراحت شده
شب شیدا میره عمارت و ب ایسو میگه که کارمن بوده و غزل تقصیری نداره ایسو عصبی میشه ودادوبیدادمیکنه
تو بیمارستان همه خوابیدن ک غزل میخواد بلندشه ولی پاهاش حرکت نمیکنه و میفته زمین و میفهمه ک فلج شده گریه میکنه تااینکه جهان میاد و ارومش میکنه
گوزل حالش خوب نیس و جهان باهاش صحبت میکنه و دلداریش میده و میگه خودتو جمع کن هازال خوب میشه ماباید قوی باشیم باید باورکنیم
الپروسولمازمیرن ملاقات و برای غزل شکلات میبرن ک غزل عصبی میشه و میگه شمامنو مسخره میکنین و دادوبیداد میکنه
نورای رو میارن خونه
ایسو و اوزان و راحمی میرن ملاقات ولی میشنون ک غزل داره دادو بیداد میکنه و ایسومیره ازش عذرخواهی میکنه ک غزل میگه برو بیرون و ظرف غذارو پرت میکنه سمت ایسو و میگه نمیخوام صورتتو ببینم و ب ایسو موهاشو ک زدن و پاهاشو نشون میده
دریاپیش گوزل گریه میکنه و میگه چقد خوشحال بودم وقتی این مغازه رو زدیم
غزلو میبرن فیزیوترابی
نورای هم بابچه میره عمارت پیش ایسو
وایسو ازبچه خوشش میادو نورای ب ایسو میگه من مادر کوچکت هستم و عارف همه چیو ب جاندان میگه
غزل توی فیزیوترابی دادو بیدادمیکنه
راحمی هم میره قضیه نورای رو ب جهان و اذرخش میگه و اذرخش میره و باکریمان زندگی میکنه
جهان و دلارا درحال حرف زدن هستن ک ب گوشی دلارا زنگ میزنن و میگن ک مادرت حالت خوب نیس و بیا و دلارا میره خونه و وسایلاشو جمع میکنه و جهان میگه من میبرمت و جهان میبره فرودگاه
غزلو مرخص میکنن و میبرن خونه ولی غزل ب ایسو محل نمیده و ب گوزل میگه ک بمون و ایسو هم ب گوزل میگه بمون ولی شب میره و جهان ب بختیار میگه ک ببرش
شب سرمیزشام غزل میخواد پارچ رو برداره ولی ازدستش میفته و اب میریزه ایسو میخواد ابو پاک کنه ک غزل سرش داد میزنه ومیگه بخاطرتو ناقص شدم و باویلچرش دورمیشه
گوزل توخونه یاد اشناییش باجهان میفته و یک اهنگ پخش میشه
جهان باایسو حرف میزنه و میگه هازال مدت طولانی میخواد اینجابمونه و باهاش حرف میزنه
گوزل ب جهان میگه ک غزلو ببریم جایی دکتردیگه شاید خوب بشه ولی جهان میگه دکتر گفت که نباید تکونش بدیم
اوزان میره دنبال عگه تا شاید پیداش کنه ولی اونجا ی نفر تو جیبش مواد میذاره و اوزانو ب جرم حمل مواد میگیرن
بابای نورای میره تعمیرگاه و ب اوزجان میگه ک باید بانورای ازدواج کنی ولی اوزجان مرغش ی پا داره و میگه من ازدواج نمبکنم و بابای نورای عصبی میشه و بااسلحه ب اوزجان شلیک میکنه
غزلم حالش خراب میشه و میگه بگو گوزل بیاد وجهان ازمی رو میفرسته و گوزل میاد..
جهان و گوزل تو راهرو دارن حرف میزنن ک دلارا هم میاد و بد متوجه میشه و میگه ازنبود من سواستفاده کردین و ب گوزل میگه ازخونه من برو بیرون ک جهان داد میزنه نه دلارا ازعمارت خارج میشه و گوزل میره ک جهان دستشو میگیره
غزل هم ک تو اسکله داره دریارو تماشا میکنه ویلچرش لیزمیخوره و میفته تو اب و ازاون طرف هم ماشین جهان منفجرمیشه
غزل میفته توی اب و ایسو میفهمه وگوزل میپره تو اب و جهان هم میره و میره تو اب و با گوزل غزلو میارن بیرون و همه فک میکنن ک مرده تااینکه بعد تنفس مصنوعی غزل بهوش میاد دلارا هم پیش سولمازه ک بهش خبرمیدن و دلارا هم میترسه و حال جهانو بچه هارو میپرسه ازایسو...
غزلو میبرن بیمارستان و میارن
گوزل حالش خراب میشه و میلرزه ک ایسو لباس دلارارو میاره میده ب گوزل میپوشه جهان ک میبینه اینجوریه دست گوزلو میگیره وبهش میگه اروم باش ک دلارا میاد و میبینه ومیگه ادامه بدید و میره غزلو میبینه ک گوزل میاد و ازغزل خدافظی کنه تابره ک غزل ب دلارا میگه نذار بره دلارا میره دنبال گوزل و میگه من لباسمو لازم ندارم میتونب بپوشی ک گوزل لباسشو درمیاره و پرت میکنه سمت دلارا
ایسو میاد و مبگه نه مامان نباید بری ک جهانم میاد و سرشون داد میزنه ک تو این خونه بمب ترکیده هیچکس حق نداره بره و همه میمونن خونه