۱۰:۳۴ ۱۳۹۴/۸/۲۵
نرگس zیک ستاره ⋆|2816 |1653 پست
منم یه جوجه مرغ داشتم بزرگ شده بود توحیاط نگهش می داشتم وقتی می خواست تخم بذاره میومد پشت در انقد صدامیکرد تا در رو براش باز کنم میرفت تو اتاق پشت در تخم میذاشت بلافاصله برمیگشت میرفت توحیاط یه بار در رو باز نکردم که دیگه نیاد از سرش بیفته انقد پشت در موند اخرش همونجا تخم کرد تخمش شکست توحیاط یه جایی داشت که شبا میخوابید ولی هرکاریش میکردم اونجا تخم نمیکرد