خانه
23.6K

نوستالژی های خودمونی

  • ۰۰:۱۱   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    کاربر فعال|646 |259 پست
    زیباکده
    مامان مانیا : 
    فرک به قضیه نزدیک شدی
    ولی دوست پسرم نبود...
    تو راه مدرسه که میرفتیم یکی از دوستام با ی پسری دوست بود که ما بهش میگفتیم سوسک....این آقای مورد نظر هم دوست آقای سوسک بودن...
    بعد من بصورت بسیار زیر پوستی از از هیکلو تیپ این آقای دوست سوسک خیلی خیلی خوشم میومد...تقریبا هر روزم میدیدمشون..
    یروز که رفته بودم ماست بخرم از سوپری یهو دیدم ایشونم تشریف دارن اونجامنم که ذوق مرگ شده بودم دیگه....آقای سوپر مارکت بقیه پولمو که خواست بده آقای دوست سوسک بقیه پولو گرفتو دادش به من گفت بفرما خانوم خانوما دستتو دراز نکنی خسته میشیییییی
    ینی دیگه تا یکماه کلا تو فضا سیر میکردممممااااااااا
    یادش بخیر چه دوران قشنگی داشتیم....
    زیباکده

    16

    خیلی خوب بود مامان مانیا 15 

    من اول که پستمو گذاشتم اینو نخونده بودم. ولی حدس زدم قضیه شیطنتای عشقولانه دبیرستانی باشه 4 

    راستی وقتی دوست آقای سوسک بقیه پولو داد زمینو نگاه نکردی بعد با شرم بگی دست شما درد نکنه، اونم با لبخند ملیحی بگه سر شما درد نکنه 27

    واااااای این تو فضا سیر کردن ها خیلی جالب بود اون موقع ها .... 

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان