خانه
3.39K

اولین دعوا

  • ۱۵:۴۷   ۱۳۹۴/۱۲/۱۵
    avatar
    برترین های سال 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51231 |36302 پست
    من دلم میخواست تو اون یکی تاپیک نظرمو بگم که یادم رفت الان که موقعیتش پیش اومده بهت میگم . کار خوبی کردی که رفتی چون اینجور که میگی همسرت خیلی برای پدر و مادرش ارزش قائله و تو با این کارت زندگیتو نجات دادی اگه نمیرفتی مطمئن باش تا آخر عمر همسرت فراموش نمیکرد مخصوصا اگه خدایی نکرده اتفاقی برای مادرش میفتاد همیشه تو ذهنش میموند که وقتی مادرم مریض بود تو حاضر نشدی ازش پرستاری کنی و این ذهنیت برای زندگی مشترکتون مثل سم میمونه اما الان با رفتنت به همسرت ثابت کردی که تو شرایط سخت کنارش هستی و بهش کمک میکنی که این تو میزان علاقه ی همسرت نقش زیادی داره حتی اگه نشون نده بازم مطمئن باش بیشتر از قبل دوستت خواهد داشت . در رابطه با حرفهای مادر شوهرتم باید بگم اصلا و ابدا توجهی نکن و به دل نگیر اکثر حرفهای پیرزن ها و پیر مردها از روی بدجنسی و ... نیست فقط چون پیر و بهانه گیر و مریض هستن یه حرفایی میزنن که منظور بدی هم ندارن شما اگه با هر حرفی اینجوری بخواد بهت بربخوره هم اجر کار خودتو ضایع میکنی هم اعصابتو خرد میکنی شما اگه واسه رضای خدا رفتی اونجا و داری از مادر شوهرت پرستاری میکنی این حرفها دیگه نباید ناراحتت کنه . بهتره شما کار خودتو بدون ناراحتی و کینه انجام بدی مطمئن باش اگه ببینه از ته دل و با رضایت داری کمکش میکنی دیگه با حرفاش ناراحتت نمیکنه . به نظر من به این دو ماه به چشم یه موقعیت برای ثابت کردن عشق و فداکاری و پشتیبانیت از همسرت نگاه کن و با این مسائل بیهوده زحمات خودتو خراب نکن چون به هر حال شما داری زحمتتو میکشی اما اگه با تلخی و ناراحتی و اکراه باشه همه متوجه میشن و ارزش کارتون از بین میره . موفق باشید
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان