خانه
122K

ماجراهای دانشجویی

  • ۱۰:۴۶   ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
    avatar
    کاربر فعال|529 |442 پست
    خونه ما طبقه سومه وبه پشت بوم راه داره یه بار منو دوستم مثلا رفته بودم روپشت بوم که از هوای بارونی لذت ببریم یهو باد شد در خونه رو بست مام پشت در توی پشت بوم موندیم
    اول کلی خندیدیم اما بعد فهمیدیم چه جایی گیر افتادیم
    خلاصه کلی فسفر سوزوندیم بعدش به این نتیجه رسیدیم که کولرو برداریم از جایی که کولرو گذاشتیم بپریم تو خونه (کولرمون پشت پنجره اس پنجره هم کشوییه برا همین از اون ور تونستیم پنجره رو باز کنیم)
    چشمتون روز بد نبینه بادوستم کولرو گرفتیم بذاریم پایین بس سنگین بود روهوامونده بود مام روده برشده بودیم از خنده یه پسره هم انگار اومده بود مراسم سلام سینما از پیاده رو مارو دید میزد خلاصه به هزار بدبختی من پریدم توخونه و....
    تازه بعدش صابخونه اومد ویکی اونو بگیره دیگه بس غر زد
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان