خونه ما طبقه سومه وبه پشت بوم راه داره یه بار منو دوستم مثلا رفته بودم روپشت بوم که از هوای بارونی لذت ببریم یهو باد شد در خونه رو بست مام پشت در توی پشت بوم موندیم
اول کلی خندیدیم اما بعد فهمیدیم چه جایی گیر افتادیم
خلاصه کلی فسفر سوزوندیم بعدش به این نتیجه رسیدیم که کولرو برداریم از جایی که کولرو گذاشتیم بپریم تو خونه (کولرمون پشت پنجره اس پنجره هم کشوییه برا همین از اون ور تونستیم پنجره رو باز کنیم)
چشمتون روز بد نبینه بادوستم کولرو گرفتیم بذاریم پایین بس سنگین بود روهوامونده بود مام روده برشده بودیم از خنده یه پسره هم انگار اومده بود مراسم سلام سینما از پیاده رو مارو دید میزد خلاصه به هزار بدبختی من پریدم توخونه و....
تازه بعدش صابخونه اومد ویکی اونو بگیره دیگه بس غر زد