نوشان :
کی احساس حماقت شدیدی بهت دست داد؟
آخرین بارش رو می گم
اول توضیحات: چیزی که می خوام تعریف کنم شاید درکش برای همه سخت باشه اما می دونم برای تو نیست. چون تو هم عاشق هری پاتر هستی. وقتی من توی یک جمع شروع می کنم با عشق و هیجان راجع به هری پاتر حرف می زنم بعد که می ریم خونه همسرم بهم می گه متوجه نگاههای بقیه نشدی چجوری نگات می کردن. من ولی کاملا معتقد بودم هری پاتر متعلق به همه هست و سن معنی نداره. مخصوصا وقتی فیلم کمپ ایکس ری رو دیدم که کتاب جدید رو برای پیمان معادی نمیاوردن و اون داد می زد که من می دونم شما می خواید با این کارتون منو دیوونه کنید مطمئن شدم که من تنها نیستم.
اما خود داستان چی بود که احساس حماقت کردم:
خیلی وقته عضو یه کانال تلگرامی هستم که برای طرفدارای هری پاتر هست. تا چند روز پیش همه چی عادی بود تا اینکه یه پست گذاشت که اگه می خواید گروه بندی شید بیاید به لینک زیر و من خیلی هیجان زده شدم و رفتم تست گروه بندی رو زدم افتادم توی یک گروه و عضو اون گروه شدم و شروع کردم به خوندن مکالمات هم گروهی هام. اکثر که خودشون رو معرفی کرده بودن بین هشت تا شونزده سال داشتن و بیشترین تعداد حدود دوازده ساله بودن. اصلا خشکم زده بود . عکس پروفایل چند نفرشون رو نگاه کردم و اینقدر کودک بودن سریع گروه رو لیو کردم. . . .
دیگه توی جمع راجع بهش حرف نمی زنم که کسی به عقلم شک کنه ولی من همونقدر که عاشق هری رون هرماینی و هاگوارتز بودم می مونم