خانه
16.3K

امروز 20آبان شعله پاکروان اینچنین می نویسد !

  • ۱۱:۵۴   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    کاربر جديد|46 |23 پست


    امروز شعله پاکروان در صفحه فیس بوکی خود مینویسد:

    شانزدهمین روز بی تو هم گذشت . شانزده روز نزدیک تر شدم به دیدارت در محلی که گفتی من و تو شاکی هستیم و آنها متهم . 

    ریحان بوی تنت از لباسی که یکشنبه ی آخر پوشیده بودی و وکیل بند نشسته به من داد هنوز استشمام میشود . بوی ملافه های نشسته ، بوی بالشی که زیر سرت میگذاشتی و اکنون کنار سر من ، خواب از چشمانم میربابد . نمیدانم چرا لباسی که ملاقات پیش از اعدام بر تن داشتی به من ندادند . چادر سورمه ای گلدارت . و چادرسورمه ای با گلهای نقره کوب که برایت از یزد آوردم . 

    یزد یزد ، آی یزد که سنگ تمام گذاشت . به عشق تو به چکچک رفتم و به یاد تو کفش دراوردم و پا به جایی گذاشتم که درختی بسیار بزرگ و تنومند دل کوه را به مامنی تبدیل کرده . درخت نشانه عصای دختری است که هزار سال قبل از دست چند سوار متجاوز فرار کرده و با پای زخمی به دل کوه پناه برده . عصا را بر زمین زده و ناپدید شده . چند بار که به آنجا رفتم به نیت تو از آب زلال چکیده از کوه نوشیدم . نمیدانستم که تو هم مثل آن زیباروی هزار ساله ناپدید خواهی شد در دل خاک . یزد برایت خواند ، سکه به نامت زدند ، سنگ تمامت زدند . و دیگری زار زد و گفت ، چوب شما خیزران ، چوب خدا بی صدا ، باز به هم میرسیم .

    ریحانم ، این روزها بر مزارت کسانی را میبینم که برای دیدار تو از تبریز و چالوس و همدان و مشهد و اصفهان و حتی اهواز آمده اند . تو چه کردی با این دلها که مشتاق تو هستند و با وجود مامورین معذور باز هم میایند و میایند ؟ 

    ریحانم ، امروز گریه کردم بعد از چندین و چند روز . گلویم هنوز درد میکند . مگر چقدر بغض درین گلو انباشته شده در سوگ نبودنت ؟ هر چه تو را در اشیای مانده از زندگی کوتاه و پر رنجت جستجو میکنم ، کمتر تو را میابم . تو را از نوشته ها و گفته هایت ، و همصحبتی با دوستان و دوستدارانت سراغ میگیرم و احساس میکنم که من نیز چون تو دارای تغییر در جهان بینی شده ام. گفتی من در تغییر جهان بینی تو نقشی نداشته ام ، اما تو در این دگرگونی من نقش داری . مرگ جسم و تن تو ، ترک بر خیلی باورها انداخته . نه من که دیگرانی نیز برایم میگویند که مثل من دچار وسواس و بازبینی افکار شده اند . کسی آنچنان درین وسواس فکری غرق شده که دچار ناراحتی قلبی شده و تو او را دوست داشتی و او هم . به جای تو به دیدارش خواهم رفت . کاش قلبش همچنان پر طنین بتپد . کاش همه مان مثل تو از جنگ خود با خود که تو از سال 87 آغاز کردی فاتح و سربلند بیرون بیاییم.

    عشقم ، مقدار زیادی فیلم مستند تهیه شده که برایم فرستاده اند . کسانی که میشناسم و نمیشناسم ، درست سر بزنگاه ها حاضر بوده اند و ثبت کرده اند . کسی از فیلمسازان اتریشی پیغام داده برای شناخت بیشتر تو . و نمایشنامه نویسی دیگر از نقطه ای از اروپا . جوابم به همه شان این است که باید صبر کنند تا بغض و گلودردم خوب شود . تو صبوری خواستی از من . خیلی سخت است ولی صبوری میکنیم . صبوری میکنم . وقار و متانت تو مانع است از زشتی خاک بر سر پاشیدنم . زندگی در تو موج میزد و همچنان نیز به ساحل حیاتم میکوبد . 

    عشقم ، پرم از تو . پرم از یاد تو . پرم از حرف و نشانه های تو . پر بودن از ریحان ، حال و هوایی دیگر دارد . باد و باران و تابش آفتاب و گذشت روز و ماه و سال نمیتواند از تو و راهی که پیش رویم گشودی بکاهد . حتی اندکی .


    امروز 20آبان  شعله پاکروان اینچنین می نویسد !
  • leftPublish
  • ۱۳:۰۸   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    yaaas
    کاربر جديد|45 |34 پست
    در مورد شرایط بسیار سخت این خانوم واقعا نمیشه هیچ حرفی زد..فقط امیدوارم هرچه زودتر زمان با تمام تلخیش برای ایشون بگذرد..و مرهمی نه چندان موثر شود بر روی آلام بی پایانش که نه هیچ بغضی و نه هیچ اشکی قابلیت بیان اون رو نداره .
  • ۱۴:۱۹   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    واقعا خیلی سخته ..خدا به خانواده اش رحم کنه ...

    خیلی سخته هفت سال دنبال نجات جان جگر گوشه ات باشی و آخر سر تنها نتیجه این هفت سال دویدنت جسد بی جان دخترت باشه ...

    خیلی سخته هزار حرف بشنوی اما خودت رو سرپا نگه داری به امید اینکه خانواده ات به حال اول برگرده ..اما با خبر اعدامش خورد شی ..بشکنی و تموم آرزوهایی که داشتی نقش بر آب شه ...

    خیلی سخته تموم تلاشت رو بکنی تا بچه هات به بهترین نحو بزرگ شن ..جو خانواده ات آروم باشه تا بچه هات طعم شیرین زندگی رو کنارت بچشن .. بعد یکی از راه برسه و بگه علت این اتفاق روان پریشی دخترت بوده و اینکه خانواده ات منسجم نبوده و همش پدر و مادر این دختر درگیر بودن و اختلاف داشتن ...داغ از دست دادن فرزند یه طرف ... داغ این حرفهای بی اساس یه طرف ...
  • ۱۴:۲۴   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    من نمیدونم کی راست میگه و کی غلط ... نمیدونم داستان اونی بوده که ریحانه هفت سال تعریف کرد و کسی باور نکرد یا داستان همونی بود که قاضی پرونده میگه ...

    در هر صورت دست هر دو نفرشون از دنیا کوتاهه ..اما اگر هر کدوم از این خانواده ها راست بگن ..وای به حال اون یکی که آبروی یه نفر دیگه رو اینطوری ریخت ....

    من در عجبم که این شیخی کی بود .. چه مقام و منسبی داشت که هیچکس بعد این مدت جرات نکرد به دادگاه بکشوندش...

    من نمی دونم چرا این همه تناقض هست ...
    چرا چاقوی 50 سانتی یهو شد 25 سانت؟ چرا رییس شرکتی که ریحانه توش کار میکرده گفته حتی اگه تو زندان هم بود ..اگه نامزد نداشت من برای پسرم میگرفتمش؟؟

    چطور ممکنه کسی که نامزد داره تن به این تن فروشی ها بده ؟؟؟

  • ۱۴:۲۶   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    وقتی من اینقدر سوال برام پیش میاد بیچاره پدر و مادرش ..چطور میتونن ذهنشون رو از این سوالات پاک کنن ...چطور میتونن با این همه چه کنم ..چرا اینطور شد و... کنار بیان ...
  • ۱۵:۲۰   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    ASEMAN
    سه ستاره ⋆⋆⋆|5562 |3448 پست
    منم با حرفات موافقم الهه داغ دخترشون یه طرف زخم زبونا هم یه طرف مخصوصا مردم ایران که استادن تو این کار.......... وقتی رابین ویلیامز خودکشی کرد خانواده اش از مردم خواستند از چراها پرهیز کنند تا خانواده به آرامش برسه و تا اونجا که من خوندم تو هیچ خبرگزاری به دنبال چرا نبودند فقط از کارهاش ميگفتند و براش آرامش آرزو میکردند اما متاسفانه مردم ما این طور نیستند
  • leftPublish
  • ۱۶:۱۳   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
  • ۱۶:۲۶   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    mahsa m
    کاربر جديد|46 |23 پست
    واقعاً این سوالا و یه عالمه سوال بی جواب که فقط تهمت دروغگوی به این دختر بیچاره میزد چیز دیگه ای نداشت خیلی جالب همه چی تموم جون یه آدم بی گناه ------ بار ها و بارها میگم اگه جای ریحانه بودم چی کار میکردم و مطمئنم دقیقاً همین کار ریحانه رو میکردم

    پس در هر صورت کسی که مورد حمله یه آدم وحشی قرار میگیره مقصره  این از این به بعد یه قانون !!!!!!!!!!(((((چیزی که مادر ریحانه گفت : اینکه دخترا از خودتون دفاع نکنید )))))
    ویرایش شده توسط mahsa m در تاریخ ۲۰/۸/۱۳۹۳   ۱۶:۲۹
  • ۱۶:۲۸   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    mahsa m
    کاربر جديد|46 |23 پست
    خدا بهشون صبر بده
  • ۱۶:۳۱   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    عزیزم مگه فیلم هیس رو ندیدی .......بلخره اعدام شد ...فیلم بود اما حقیقت یه جامعه بود که حتی اگه به دختری تجاوز میشه نباید از خودش دفاع کنه .........
    ریحانه جباری بی گناه اعدام شد.......بخاطر یسری مسایل پوچ ........
  • ۱۶:۴۲   ۱۳۹۳/۸/۲۰
    avatar
    Mona-M
    کاربر فعال|941 |479 پست
    دیشب داشتم نامه هاشو میخوندم تو تنهایی زندان خودمو جاش گذاشتم وقتی نوشته بود صدای جیغ زدن مادرشو شنیده وخودشو به در میکوبیده الانم اشکام ناخوداگاه در اومده به نظر من هر اتفاقی که افتاده واقعیت ماجرا این بوده که سربندی با این دختر توی اون خونه تنها بوده پس خانوادش نباید اینقدر سنگ دین وایمانشو به سینه میزدن حتی اگه ریحانه مقصر بوده باشه!!!!!!یعنی سربندی عین یه بره مظلوم تو چنگ ریحانه اسیر بوده واون کشوندتش خونه؟؟؟؟؟؟!!!!!!
  • leftPublish
  • ۱۰:۲۱   ۱۳۹۳/۸/۲۱
    avatar
    mahsa m
    کاربر جديد|46 |23 پست


    شعله پاکروان: در هفت سالی که پرونده ریحانه رسانه‌ای نشده بود چه گلی به سر پرونده زده شد؟

    دلم گرفته و می‌خواهمت، چه‌کار کنم؟

    شب اجرای حکم اتفاقی عجیب برایم افتاد. در دل تاریکی شب، ناگهان مغزم منجمد شد. شاید یک ساعت بعد، در زندان باز شد و یک آمبولانس از آن خارج شد. چشمانم ردش را دنبال می‌کرد. دوست هنرمندم م _ ن که متوجه نگاهم شد زیر گوشم زمزمه کرد خیال بد نکن. خبر داده‌اند که آدم‌های زیادی در حال گفتگو با جلال سربندی هستند تا رضایتش را جلب کنند. گفته‌اند اگر تا ظهر هم ادامه پیدا کند بازهم صبر خواهند کرد. حالم خوش نبود. حجم مغزم را که یخ‌زده بود حس می‌کردم. دمای بدنم عادی بود؛ اما امان از سرم. گرگ‌ومیش هوا رو به اتمام بود که دو زن مهربان که برای نجات ریحان تلاش کرده بودند، گریان به طرفم آمدند. کسانی که دسترسی به اینترنت داشتند خبر را از تسنیم گرفته بودند. تسنیمی که با شعبانی مصاحبه کرد و بقیه. امروز هم خواندم که مردی به نام هادی شریفی تئوری جدیدی را ارائه کرده. شریفی، همان‌که چندی پیش با نظریه منحصربه‌فرد و عجیبش همه را متعجب کرد. گفته بود تجاوز به زن بی‌حجاب، حق مرد است.

    او اینک مانند یکی از گروه کر پروژه طرفداری از انواع اعدام، در بخشی از افاضات خود بیان کرده که رسانه‌های داخلی و خارجی باعث شدند ریحانه اعدام شود؛ و اگر رسانه‌ها نبودند، اولیای دم رضایت می‌دادند. میگویم، ای گروه کر، همه‌تان پاسخ دهید، در هفت سالی که رسانه‌ای نشده بود چه گلی به سر پرونده زده شد؟ به‌جز خالی کردن جیب‌ها و دسیسه و کتک و دروغ و قضاوت ریاکارانه و مهندسی پرونده؟ از آن گذشته، این حرف شما درست به این معنی است که جلال سربندی قصاص نکرد بلکه با قتل ریحان از رسانه‌ها انتقام گرفت!

    من و همسرم به نهادهایی نامه دادیم که حتی فکرش را هم نمی‌کنید. کامشان جوابی دادند؟ از بالاترین مقام تا مدیرکل‌ها و وزرا و معاونین روسای جمهور، از رئیس قوه قضائیه در دو دوره، معاونین، دادستان تا نمایندگان مجلس و ... . برای هر کامشان مثنوی هفتاد من کاغذ آماده کردیم و فرستادیم. چه شد؟

    جالب است که فقط بخشی از آن نوشته‌ها بعد از رسانه‌ای شدن توسط افرادی که هیچ‌کدام را نمی‌شناختم به دست هر که افتاد عکس‌العمل نشان داد. جهانی به تکاپو افتادند برای رهایی ریحان، اما دریغ. بزرگانی که هم از محتوای دسایس اطلاع داشتند و هم قدرت بازگرداندن حق به مسیر، حتی کلامی نگفتند...
  • ۱۱:۵۲   ۱۳۹۳/۸/۲۱
    avatar
    mahro
    کاربر فعال|74 |48 پست
  • ۱۲:۳۲   ۱۳۹۳/۸/۲۱
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    من فکر نمیکردم تو زندان زنان مردان شکنجه کنن ...خیلی وحشتناکه ...تو اون شرایط که هزار تا دروغ میبافن و هزار مدل آدم رو میزنن و عصبی میکنن خوب من باشم که فوری میگم هرچی میخاین بگین من اعتراف میکنم ..کی میتونه دووم بیاره اینقدر کتک بخوره ..
  • ۱۳:۵۴   ۱۳۹۳/۸/۲۱
    avatar
    mahro
    کاربر فعال|74 |48 پست
    دقیقاً الهه جون مگه میشه آدم چیزی و بدونه و نگه زیر او همه فشار شکنجه اوم یه دختر 19 ساله یا توی سن 26 سالگی توی اوج جونی و آرزو نخواد جون خودشو نجات بده
    من تو سایتا خوندم که در آخرین لحظه ازش خواستن که علام کنه جلو دوربین که سربندی نمیخواسته بهش تجاوز کنه ولی کفته دوروغ نمی گم

  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان