خانه
255K

سریال گوزل

  • ۰۹:۲۸   ۱۳۹۴/۷/۷
    avatar
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    سریال گوزل که همان سریال از هم گسیخته پارام پارچا است به زودی شروع می شود.

    داستان سریال گوزل ، داستان زندگی دو خانواده از ذو طبقه متفاوت است که به خاطر شباهت اسمی دختران آن باهم جا به جا می شوند.

    سریال گوزل

  • leftPublish
  • ۰۲:۳۱   ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19753 |39377 پست

    سکانسهای ب یاد ماندنی فصل اول گوزل

    سریال گوزل
  • ۰۲:۳۳   ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19753 |39377 پست

    سکانسهای ب یاد ماندنی فصل اول گوزل

    سریال گوزل
  • ۱۳:۵۶   ۱۳۹۴/۱۱/۱۸
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19753 |39377 پست

    عکسی از اوزان برادر آیسو

    سریال گوزل
  • ۱۰:۱۶   ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    حضور بازیگران جدید در فصل دوم گوزل

    سریال گوزل که در فصل گذشته یکی از پربیننده ترین سریال های زمان خودش به حساب می آید و رکورد ریتینگ ها را به خود اختصاص داده، باز بینندگان خود را بی صبرانه منتظر گذاشته است. به زودی فصل دوم این سریال با ایفای نقش هنرپیشه های جدیدی به جمع بازیگران، آغاز خواهد شد. یکی از آن ها باریش فالای بازیگر نقش علی در سریال ایزل است که به عنوان یک تاجر بزرگ و دوست قدیمی جهان ایفای نقش می کند. به غیر از باریش فالای، دو بازیگر معروف دیگر هم به این سریال اضافه خواهند شد: یکی شکران اووالی بازیگر سریال شرافت و دیگری حمیرا آکبای نیز وارد مجموعه خواهند شد.

    فصل دوم سریال گوزل شنبه ساعت 11 شب شروع می شود

    سریال گوزل

  • ۱۱:۱۳   ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    خلاصه قسمت 99 سریال گوزل

    دلارا داره کیفشو میگیره که بره بیرون

    جهان: کجا?

    دلارا: دارم میرم.بیرون

    جهان: نمیتونی بری

    دلارا: دارم میرم بیرون تا خوب گوزل نقل ومکان کنه بیاد اینجا

    شماهم راحت باشید

    جهان: چرت و پرت نگو

    دلارا: پس مجبورم.نکن که بگم

    جهان: ای بابا من نخواستم گوزل بمونه ،دخترمون غزل خواست

    دلارا: من نمیخوام بمونه ، نمیتونم تحمل کنم،جهان خواهش میکنم، یه بارم که شده خودتو جای من بزار ، مادرم.مریضه میرم پیشش و میام میبینم شوهرم با معشوقش تو خونمه، داره سعی میکنه زندگیمو بدزده، لباسامو میپوشه ، تو خونه میچرخه، تو همچین وضعیتی خودتو چجور حس میکردی?هان?رک و راست ازت میپرسم این زن مگه معشوقه تو نیست?

    (سکوت جهان)

    دلارا ادامه میده: کاشکی فقط معشوقت بود ،ازش سیر میشدی ولش میکردی،جای من نمیاوردیش ،اینقدر برات اهمیت دارم.که... منو با اون زن زیر یک سقف نگه داشتی و اصلا متوجه نیستی این کارت چقدر منو ناراحت میکنه، دنبال هیچ راه حلی نگشتی (روبه جهان) گشتی جهان?

    احساسات من هیچ اهمیتی نداشت ، تا الان داشته?

    جهان: حق داری دلارا ، حق داری، باید دنبال راه حل میگشتم ، درکت میکنم، فکرم پیش غزل مونده بود ، ببخشید ،خیلی معذرت میخوام

    (کنار دلارا رو تخت میشینه) میخوام باهات صاف و صادق باشم

    دلارا با تاکید: آره جهان ، برای یه بارم که شده صادق میشی?

    جهان: یه بار?

    دلارا: اره و به سوالم جواب میدی? این زن معشوقته?

    جهان: من ازت چیزی مخفی نکردم، بهت خیانت نکردم ،گوزل معشوقه من نیست ، اما زنیه که دوسش دارم ، دوسش دارم(اشک دلارا ناخود آگاه سرازیر میشه) تا امروز بین منو گوزل اون چیزی که تو فکرته اتفاق نیوفتاده، اصلا نیوفتاده ، دلارا خودت میدونی که رابطه ما قبل از اومدن گوزل تموم شده بود ،صدبار درموردش حرف زدیم ما فقط جلو دوستامون نقش بازی کردیم ،بازی کردیم سال های زیادیه که روی این تخت مثل خواهر برادرا میخوابیم آره وقتی گوزل رو دیدم عاشقش شدم ، درسته عاشقش شدم ،این عشقه میخواد بیاد در نمیزنه ،تواین سن و سال عاشق شدم ،نمیخواستم ناراحتت کنم ،معذرت میخوام

    دلارا بعد شنیدن حقایق که مثل همیشه حقیقت تلخه و نمیتونه تحمل کنه با گریه از عمارت خارج میشه | اتاق هارون |

    هارون و جانان در حال صحبت هستند. 

    هارون : ما چندوقته اشنا شدیم?

    جانان: هشت ماه و هفت روز

    هارون: کارایی که من نمیخوام هم انجام میدی?

    جانان: مثلا چی?

    هارون با گرفتن گلویه جانان: مثل بمب گذاشتن تو ماشین جهان گورپنار(گلویه جانان رو بیشتر فشار میده)

    جانان تو از کی برای خودت تصمیم میگیری?

    کی بهت گفت تو ماشین جهان بمب بزاری? تازه تو پارکینگ خونش?

    اونم جایی که زن و بچش کنارش هستند..خب? منتظر جوابم?

    جانان با ترس ولرز: من برای نابود کردن جهان اینکارو کردم،فکر میکردم خوشت میاد

    هارون: من از سوپرایز اصلا خوشم نمیاد بعلاوه من ادم ساده ای هستم ،خیلی ساده ، دقیقا هشت ما ه وهفت روزه که باید اینو فهمیده باشی (شروع به بوسیدنش میکنه)

    هارون دوباره اقتدار و قدرتشو به جانان یاداوری میکنه..

    | عمارت جهان |

    گوزل داره برای امینه خانم طرز درست کردن سوپ مرغ رو یاد میده که راحمی میشنوه و به اشتباه فکر میکنه داره گوزل دستور میده..

    راحمی: اینجا چ خبره?

    امینه: هیچی

    راحمی: این داره به تو دستور میده (بهت گوزل)

    راحمی: تو خونه کی داری به کی دستور میدی? بیتربیت

    امینه: همچین چیزی نیست اقا راحمی

    راحمی: باشه برو برو امینه ، طولش نده (رو به گوزل) تو دیگه چه عجوبه ای هستی..والا هنوز نشناختمت..چرا تبسم میکنی?

    گوزل: یاد حرف معذرت خواهیتون افتادم، خندم گرفت

    راحمی: خب احمق بودم ، دخترم ادم یکم باید حیثیت داشته باشه ، باشه تو بخاطر غزل موندی ولی واقعا هدفت چیه? میخوای مارو کنار بزنی خودت بیای تو عمارت?

    گوزل : ببینید به حرمت سن وسالتون چیزی بهتون نمیگم اما منم یه حدی

    راحمی میپره تو حرفش: برو بابا برو ، تو چی میفهمی از احترام? من حقیقتو رک و راست میگم 

    گوزل که کلافه شده: بسه دیگه بسه. بسه

    راحمی : خب جایی که نمیخوانت برای چی میمونی?

    گوزل بدو بدو از اتاق غزل میاد بیرون از در خارج میشه

    ویرایش شده توسط زیباکده در تاریخ ۷/۲/۱۳۹۵   ۱۵:۲۷
  • leftPublish
  • ۱۵:۴۱   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19753 |39377 پست

    سریال گوزل

    سریال گوزل
  • ۱۵:۴۲   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19753 |39377 پست

    سریال گوزل

    سریال گوزل
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان