خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۲۲:۰۱   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    مرا بخوان به نام خود،به نام خود خطاب کن
    خراب کن، مرا بساز،و بعد از آن خراب کن

    بیا و توی خواب من تمام شب قدم بزن
    من استکان خالی ام ،مرا پر از شراب کن

    از اوج بوسه های تو به عمق خلسه میروم
    تو چشمه ای!توجهی،به حال این سراب کن

    مرا ببر به آسمان، دلم گرفته از قفس
    ترحمی به حال من، به حال این عقاب کن

    درون قاب عکس من،کسی نشسته منتظر
    بیا نگاه تازه ای، به عکس توی قاب کن

    تو را بغل گرفته ام،درون ذهن خسته ام
    ببوس دیده ی مرا !! مرا دوباره خواب کن

    کدام راه میرسد به خانه ای که مال ماست؟
    مسیر عقل و دل جداست، درست انتخاب کن
  • ۲۲:۰۱   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    آئین عشق بازی دنیا عوض شده است
    یوسف عوض شده است، زلیخا عوض شده است

    سر همچنان به سجده فرو برده ام ولی
    در عشق سالهاست که فتوا عوض شده است

    خو کن به قایقت که به ساحل نمی رسیم
    خو کن که جای ساحل و دریا عوض شده است

    آن با وفا کبوتر جلدی که پر کشید
    اکنون به خانه آمده اما عوض شده است

    حق داشتی مرا نشناسی، به هر طریق
    من همچنان همانم و دنیا عوض شده است

    #فاضل_نظری
  • ۲۲:۰۱   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    بیت بیت غزل از درد شکایت دارد
    شعرهایم همه از هجر روایت دارد

    غزل امروز فقط وصف نگاه تو شده
    زچه رو چشم تو انقدر حکایت دارد

    بعد یک عمر تو را وصف نمودن به خیال
    دیده از چشم تو انگار خجالت دارد

    قلب بیمار من امروز تو را میخواهد
    شاید امروز نیازی به عیادت دارد

    سال ها در گذر و عمر به پایان نزدیک
    صبرم انگار به ایوب شباهت دارد
  • ۲۲:۰۲   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    از من نخواه
    فعل خواستن را برایت صرف کنم.
    من فقط
    همین را بلدم ؛

    "می خواهمت"





    "علی م.ب"
  • ۲۲:۰۲   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    یک لحظه زندگی تو از دست می رود
    وقتی کسی که هستی ِ تو هست، می رود

    شاید که اندکی بنشـیند کنار تو
    اما کسی که بار سفر بست، می رود

    کی می شود برابر تصمیمش ایستاد؟
    تیری که بی ملاحظه از شست می رود

    آن کس که دل بریده، تو پا هم ببرّی اش
    چون طفلی از کنارتو با دست می رود!

    "رفتن" همیشه راهِ رسیدن نبوده است
    گاهی مسیر جاده به بن بست می رود..
  • leftPublish
  • ۲۲:۰۲   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    تا چشم از من برنداری،مکث خواهم کرد
    در عین عشق و بیقراری مکث خواهم کرد

    .. یعنی که من در زل زدن مادام،تا وقتی
    تا لحظه ای که دوست داری مکث خواهم کرد

    حتما مگر باید بگویم "دوستت دارم"؟
    حالا که بر این انتظاری!مکث خواهم کرد

    من یک زنم،باید بفهمی هرچه هم باشد
    در حرفهایم جای "آری" مکث خواهم کرد

    باید که لب خوانی چشمم را بلد باشی!
    تا از سکوتم سردرآری،مکث خواهم کرد

    مفهوم تلخ "دیر کردن" را بفهمی تا..
    در آمدن یک چند باری مکث خواهم کرد
    .......

    از رد دستت روی قلبم دم نخواهم زد!
    یعنی به رسم شرمساری! مکث خواهم کرد

    مردانه رو کن لذت انگشتهایت را..
    من تا خودت دم برنیاری،مکث خواهم کرد
  • ۲۲:۰۲   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    بی تو مهتاب شبی کوچه مرا آه کشید...
    روی دیوارهء دل عکس تورا ماه کشید....
    شانه برشانه ی تو برد مرا سمت غزل....
    کوچه تا آخر شب در غزلم آه کشید.....
    کوچه که سنگ صبور دل ناسور من است.....
    ماه من ،ناز تورا در دل این چاه کشید......
    قصه ی مهر و وفا گفتم و گفتی که نگو.....
    دست تقدیر مرا تا توبه ی اکراه کشید......
    دور از زخم زبان باد ،گل با نمکم......
    رفت و کبریت در انبار پر از کاه کشید.....
    خاطرم بارور از عشق سترون شده است......
    بی سبب نیست تورا اینهمه دلخواه کشید....
  • ۲۲:۰۲   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ﺻﺪ ﻣﺴﺎﻓـﺮ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻋﺎﺷـﻖ ﻧﺒـﻮﺩ
    ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺣﺘﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺻـﺎﺩﻕ ﻧﺒﻮﺩ
    ﻫﻴﭻ ﻛـﺲ ﺁﻳﻨﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺳـﺘﺶ ﻧﺪﺍﺷﺖ
    ﺗﻮﺷﻪ ﺍﻱ ﺟﺰ ﻛﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭ ﺧﻮﺍﺏ ،ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺷﺖ
    ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺑے ﭼﺘﺮ ﺩﺭ ﺑــﺎﺭﺍﻥ ﺷــﻴﺪﺍﻳﻲ ﻧﺮﻓﺖ
    ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺗﺎ ﮔـــﻢ ﺷﺪﻥ ﺗـــﺎ ﻣﺮﺯ ﭘﻴﺪﺍﻳﻲ ﻧﺮﻓﺖ
    ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺑﺎ ﻫﻤﺮﻫـﺶ ﺍﺯ ﻓﺼﻞ ﺩﻝ ﻛﻨﺪﻥ ﻧﮕﻔﺖ
    ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮ ، ﺍﺯ ﺳﻔـﺮ ، ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ،ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﻧﮕﻔﺖ
    ﻫﺮﻛﺴﻲ ﺩﺭﺑُﻐﺾِ ﻣﻪ،ﺭﺍﻫﻲ ﺑﻪ ﺟﺎیی ﺟﺴﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ
  • ۲۲:۰۳   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    سیرتت را پاک کن تا صورتت عالی شود
    حالتت را بگذار زین پس احسن الحالی شود

    پر بده از خویش خود را تا که شاید ذره ای
    جا برای عاشقی در سینه ات خالی شود

    فرش قرمز پهن کن بهر خدا در سینه ات
    ده اجازه با خدا این عشق جنجالی شود

    بعد از این راضی مشو یک بار دیگر بی دلیل
    عاشقی های خدا هم کارت پستالی شود

    دست در جیبت بکن شیرین صد فرهاد شو
    سعی کن دست یتیمی صاحب مالی شود

    آرزو دارم به هنگامی که غم در میزند
    از هجوم خنده ها بر گونه ات چالی شود.
  • ۲۲:۰۳   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    بوسید سرم را که بگوید نگران بود
    دنبال کسی بود که خود غافل از آن بود

    دل بود و گرفتار وفایی که به سر نیست
    من بودم و یاری که دلش با دگران بود

    هرشب جگرم سوخت از این عشق خیالی
    این سیل جگرسوز که از دیده روان بود

    من ساکن کوی توام و از تو چه دورم !
    میسوزم از این عشق که در برزخ جان بود

    هرچند بگویم که تو را دوست ندارم
    چیزی که عیان است چه حاجت به بیان بود.
  • leftPublish
  • ۲۲:۲۴   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    آن قَدَر حرف دراین سینه تلنبارشده

    که دلم مثنوی« مخزن الاسرار »شده

    ترسم این است که انگشت نمایت بکنم

    بس که درهرغزلم ، اسم تو تکرارشده
  • ۲۲:۲۴   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    با تو لبخندم به رنگ یاس هاست
    عشق تو زیباترین احساس هاست

    یاد تو چون عطر تند رازقیست
    با تو ماندن معنی دلدادگیست

    یاد تو در گوشه ی قلبم نشست
    شیشه ی اندوه دلتنگی شکست

    دست هایت را ز دستانم مگیر
    این منم در محبس عشقت اسیر

    یاد تو ارامش و تسکین من
    چشم هایت حسرت شیرین من

    بی تو باید از جهان دلسرد بود
    یا که همچون شاعری غمگین سرود

    شانه هایت کوهی از تاب و توان
    نازنین با قلب تب دارم بمان
  • ۲۲:۲۴   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    تو نیستی
    و واژه ها
    در آغوش دلتنگی ام شعر می شوند
    شعرهایی برای نسرودن
    برای گریستن...

    #مهتاب_سالاری
  • ۲۲:۲۵   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    من
    عاشق ترین پسر آدم
    در حسرت بهشت گمشده ات
    بر دروازه ی دوزخ نشسته ام
    و فال حافظ می گیرم
    - هزار بار-
    و هر هزار بار
    حافظ
    به خاطر دل من
    دروغ می گوید...
  • ۲۲:۲۶   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    توی ‌فنجان‌ غزل‌ هی ‌بیت ‌میریزم
    بمان
    تا بفهمی ‌درسکوت‌ از حرف ‌لبریزم
    بمان

    لااقل ‌یکبار پیش ‌من بشو سر به ‌هوا
    اشکهایم ‌را ببین ... ازبغض سر ریزم
    بمان

    پادشاه سرزمین شعرهایم بوده ای
    گرچه پیش چشم تو انگار ناچیزم
    بمان

    کوله بارت را زمین بگذار..قدری
    صبر کن
    قدر یک فنجان کوچک شعر میریزم
    بمان


    فاطمه_سادات_مظلومی
  • ۲۲:۲۸   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

    بمان ولی به خاطر غرور خسته ام برو
    برو ولی به خاطر دل شکسته ام بمان

    به ماندن تو عاشقم ، به رفتن تو مبتلا
    شکسته ام ولی برو ، بریده ام ولی بیا

    چه گیج حرف می زنم ، چه ساده درد می کشم
    اسیر قهر و آشتی ، میانِ آب و آتشم

    ببین چه سرد و بیصدا ببین چه صاف و ساده ام
    گلی که دوست داشتم ، به دست باد داده ام

    چه عاشقانه زیستم ، چه بی صدا گریستم
    چه ساده با تو هستم و چه ساده بی تو نیستم

    تو را نفس کشیدم و به گریه با تو ساختم
    چه دیر عاشقت شدم ، چه دیرتر شناختم !
  • ۲۲:۲۹   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    هرچند پیش روی تو غرق خجالتند
    چشمان این غریبه فقط با تو راحتند

    بانو...به بی قراری شاعر ببخش اگر
    این شعرها به حضرت چشمت جسارتند

    آغوشت آشیانه ی گرم کبوتران
    لبخندهات...حس نجیب زیارتند

    دور از نگاه سرد جهان...دست های من
    با بافه های موی تو سرگرم خلوتند

    دنیا سکوت های مرا ساده فکر کرد
    از حرف دل پُرند...اگر بی شکایتند

    بی خواب کوچه گردی و بدخوابی ام نباش
    دلشوره های هرشبم از روی عادتند
  • ۲۲:۲۹   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    من مست مي عشقم ، بس توبه كه بشكستم
    راهم مزن اي عابد . . . . ميخانه چه ميداني
    عاشق شو و مستي كن ، ترك همه هستي کن
    اي بت نپرستيده . . . . . بتخانه چه ميداني
    تو سنگ سيه بوسي ، من چشم سياهي را
    مقصود يكي باشد . . . بيگانه چه ميداني
    دستار گروگان ده . . در پاي بتي جان ده
    اما تو ز جان غافل . . . جانانه چه ميداني
    ضايع چه كني شب را ، لب ذاكر و دل غافل
    تو ره به خدا بردن . . . مستانه چه ميداني
  • ۲۲:۳۱   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    پای بر سر مینهی یک شب اگر

    میهمان این دل عاشق شوی

    کوچه را یکسر پر از گل میکنم

    شرط میبندم تو هم عاشق شوی
  • ۲۲:۳۵   ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    تو نبودی و به پاهای خدا افتادم
    دست بی رحم ترین ثانیه ها افتادم

    تو نبودی و تبِ فاصله ها پیرم کرد
    عاشقِ شعر شدم، شعر زمینگیرم کرد

    مثنوي كردمت و شكر به جا آوردم
    توي هر بيت فقط اسم تورا آوردم


    آرزو كردمت و بغض نوشتم حالا
    پاي تو آب شده خشت به خشتم، حالا

    قدِ یک خاطره گهگاه کنارم بِنِشین
    نه عزیزم! خبری نیست، از آن دور ببین

    گریه ی مرد غریب َست، ولی حادثه نیست
    غرق رویای خودش بود، غریبانه گریست..
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان