خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۴:۱۸   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    عشق کی همگام باشد با هوس
    ﭘﺨﺘﻪ ﮐﯽ ﺑﺎ ﺧﺎﻡ ﮔﺮﺩﺩ ﻫﻤﻨﻔﺲ

    ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻛﻔﺮ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﭼﻪ ﻛﺎر
    ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻭﺯﺥ ﻭ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﭼﻪ ﻛﺎﺭ

    ﻋﺸﻖ ﺳﺎﺯﺩ ﭘﺎﻛﺒﺎﺯﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻜﺎﺭ
    ﮐﯽ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﺁﺭﺩ ﭘﻠﻴﺪ ﻭ ﻧﺎﺑﻜﺎﺭ

    ﺯﻧﺪﻩ ﺩﻝﻫﺎ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ، ﻣﺴت
    ﻣﺮﺩﻩ ﺩﻝ ﮐﯽ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺁﺭﺩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ
  • ۱۴:۴۱   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    مرا بخوان
    که چُنان
    کتابی نخوانده ای

    روزهای زیادی در صف انتظار
    مانده ای

    سطر سطر وجود مرا
    نوشتی و خط زدی

    من را ورق زدی
    به یادم نمانده ای

    من را بخوان

    تو من را نخوانده ای . . .

    -_-

    رضا راد
  • ۱۴:۴۲   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    حال مرا کسی درک می کند
    که در سراشیبی ترین
    نقطه ی این شهر
    به یاد کسی افتاده باشد
    کسی شبیه تو؛
    که تا دست هایت را باز می کردی
    خطوط این جاده
    مرا به آغوشت می رساند

    #منيره_حسینی
  • ۱۴:۴۲   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان؟ نتوان

    ز جان، ای دوست، مهر تو جدا کردن توان؟ نتوان

    اگر صد بار هر روزی برانی از بر خویشم

    شد آمد از سر کویت رها کردن توان؟ نتوان

    مرا دردی است دور از تو، که نزد توست درمانش

    بگویی تو چنین دردی دوا کردن توان؟ نتوان

    دریغا! رفت عمر من، ندیدم یک نفس رویت

    کنون عمری که فایت شد قضا کردن توان؟ نتوان

    رسید از غم به لب جانم، رخت بنما و جان بستان

    که پیش آن رخت جان را فدا کردن توان؟ نتوان

    چه گویم با تو حال خود؟ که لطفت با تو خود گوید

    که: با کمتر سگ کویت جفا کردن توان؟ نتوان

    عراقی گر به درگاهت طفیل عاشقان آید

    در خود را به روی او فرا کردن توان؟ نتوان


    فخرالدین عراقی
  • ۱۴:۴۳   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    پایم از اینجا بریده ست و سرم جا مانده است!
    زخم تردیدی به روی باورم جا مانده است!

    کاملاً عاشق نخواهم شد از این پس! بخشی از –
    روح من در عشقهای دیگرم جا مانده است!

    اینکه هر شعری که می گویم پریشان می شود
    تار مویی از تو لای دفترم جا مانده است!

    آتش در زیر خاکستر کماکان آتش است!
    برقی از چشم تو در خاکسترم جا مانده است!

    با خیالت شب که خوابیدم سحر دیدم عجب !
    طرح اندام تو روی بسترم جا مانده است!

    میروم تا از سر خود عکسبرداری کنم تکه هایی از صدایت در سرم جا مانده است!

    #اصغر_عظیمی_مهر
  • leftPublish
  • ۱۴:۴۳   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    تا روی تو قبله‌ام شد ای جان جهان
    نز کعبه خبر دارم و نز قبله نشان

    با روی تو رو به قبله کردن نتوان
    کاین قبلهٔ قالبست و آن قبلهٔ جان

    #مولانا
  • ۱۴:۴۳   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    اين شعر را همين حالا بخوان
    وگرنه بعدها باورت نمي شود
    هنگام سرودنش چگونه ديوانه وار عاشقت بودم

    همين حالا
    اين شعر را كه ساختار محكمي ندارد
    و مثل شانه هاي تو هر بار گريه مي كنم مي لرزد
    هربار گريه مي كنم
    .
    .
    .
    و پيراهن هيچ فصلي خيس تر از بهاري نخواهد بود
    كه عاشقت شدم

    #ليلا_كرد_بچه
  • ۱۴:۴۳   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    بگذار که بر شاخه ى اين صبح دلآويز
    بنشينم و از عشق سرودى بسرايم

    آنگاه به صد شوق چو مرغان سبک بال
    پرگيرم از اين بام و به سوى تو بيايم

    خورشيد از آن دور از آن قله ى پر برف
    آغوش کند باز همه مهر همه ناز

    سيمرغ طلايى پر و بالى ست که چون من
    از لانه برون آمده دارد سر پرواز

    من نيز چو خورشيد دلم زنده به عشق است
    راه دل خود را نتوانم که نپويم

    هر روز در آيينه ى جادويى خورشيد
    چون مى نگرم او همه من ، من همه اويم
  • ۱۴:۴۳   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    به رویدادى بزرگ محتاجم
    اتفاقى که بى خبر باشد
    کاش وقتى به خانه برگشتم
    کفش هاى تو پشت در باشد...

    #مژگان_عباسلو
  • ۱۴:۴۴   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ارزش هرانسان

    نه به جنس..

    نه به قد..

    نه به سن..
    بلکه به اندازه همت ومهربانی ومحبت اوست...

    مهربان باشیم!!!
  • leftPublish
  • ۱۴:۴۴   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    می‌سوزم از فراقت روی از جفا بگردان
    هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان
    مه جلوه می‌نماید بر سبز خنگ گردون
    تا او به سر درآید بر رخش پا بگردان
    مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
    گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
    یغمای عقل و دین را بیرون خرام سرمست
    در سر کلاه بشکن در بر قبا بگردان
    ای نور چشم مستان در عین انتظارم
    چنگ حزین و جامی بنواز یا بگردان
    دوران همی‌نویسد بر عارضش خطی خوش
    یا رب نوشته بد از یار ما بگردان
    حافظ ز خوبرویان بختت جز این قدر نیست
    گر نیستت رضایی حکم قضا بگردان
  • ۱۴:۴۵   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند

    روز و شب دارد
    روشنی دارد ، تاریکی دارد
    کم دارد ، بیش دارد.

    دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده
    تمام می شود
    بهار می آید . . .
  • ۱۴:۴۵   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    آواره ی چشمان فریبای تو هستم
    دلباخته ی آن سیرت زیبای تو هستم

    در بزم دو چشمان تو نوری اگرم هست
    دلداده ی آن قامت رعنای تو هستم

    #مجید_ملکی
  • ۱۴:۴۵   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    چه زیبا بود اگر یک دم ،نگاهم را تو می دیدی....!
    ز خلوتگاه احساسم، غمم را زود می چیدی.....!
    چه زیبا بود اگر با هم، رفیق عشق می بودیم.....
    و می گفتیم تا دنیاست، کنار عشق خشنودیم....
    چه زیبا بود یک لحظه، بگویم عاشقت هستم....
    و دستانت پر از امید، بیارامند در دستم.....
    چه زیبا بود ،اما حیف که من تنها پریشانم....!
    و می دانم که می دانی.....
    و میدانی که میدانم.........
    پس چه زیبا بود اگر یک دم نگاهم را تو می دیدی....!
  • ۱۴:۴۵   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    آب منم ، تاب منم ، شاعر مهتاب منم
    شورتویی ، شعرتویی ، عاشق بی تاب منم

    رام تویی ، کام تویی ، عاشق این جام تویی
    دار تویی، یار تویی ، عاطفه ی ناب منم

    زخمه ی این ساز تویی ، زمزمه ی راز تویی
    شاهد پرواز تویی ، حلقه ی این باب منم

    ای تن دریایی من ، عشوه ی رویایی من
    موجب رسوایی من ، آن گل مرداب منم

    این دل هشیار منم ، محرم اسرار منم
    خاطر دیدار تویی ، عاشق کمیاب منم

    راد تویی ، داد تویی ، عاشق "فریاد" تویی
    مست تویی ، هست تویی ، ساقی محراب منم

    درد منم ، داد منم ، ناله و "فریاد"منم
    شهره ومشهور تویی ، عاشق تواب منم

    مولانا
  • ۱۴:۴۵   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    مرحبا ای یار، من مستم ز چشمانت یقین
    می برد قلب مرا یاد تو ای زیبا ترین

    هم سرای قلب من، سر زن و هم دل جا گذار
    جسم من قربان تو، وا کن دلُ و بر جان نشین

    سینه پُر درد است و درمانش نگاهی از نگار
    یار من شو ناز کن، دل باز کن، عشق است چنین

    اینچنین هر لحظه ام، یادت به رویا ساز شد
    دل به غم دمساز شد، برخیز و رخسارم ببین

    یک شبی بر تخت رویای تو باید رخنه شد
    رخت و تختت را به هم پیچیده و دل در کمین

    من به یادت عادت دیرینه دارم دلبرم
    یاد تو مشروب و من هم ساقیِ مستم، همین


    
  • ۱۴:۴۶   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    آب رفته

    آب عشق آورده و این خانه را جارو کنید

    بعد در این حلقه گرد آیید و الاهو کنید

    در گلویم بغض دیدار شما پر می زند

    دوست دارم ریشه ام را وصل در آمو کنید

    می گریزد در وجودم نادر بیچاره ای

    یک کمی فکری به حال زار این آهو کنید

    گُر نمی گیرم دگر از انفجار این جهان

    کوهی از آتشفشان تازه ای را رو کنید

    درّه ی سرسبز الیاتو کجا شد؟ دوستان!

    روی این حال نزار و مرده را آن سو کنید

    کاه و دانه هر دو بر باد است در دستان من

    می شود آن آب های رفته را در جو کنید؟
    سید نادر احمدی
  • ۱۴:۴۶   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    عشق با این همه نیرنگ عواقب دارد
    جَدَلِ آینه و سنگ عواقب دارد

    رود بی تاب برای لب دریاست ولی...
    جاده فرسنگ به فرسنگ عواقب دارد

    مثل موی تو بلند است و سیاه است و قشنگ
    شب برای منِ دلتنگ عواقب دارد

    باد هرزه ست ! برو شال سفیدی سرکن
    سعی کن صلح کنی ، جنگ عواقب دارد

    آخ ! زنبور عسل عاشق چشم ملکه ست
    چشم های عسلی رنگ عواقب دارد..
  • ۱۴:۴۶   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    در توبه مرا گفت كه برگير شرابی
    ساقی تو كه خود بيشتر از خلق خرابی !

    اين ماهی دلمرده در اين بركه ی دلگير
    جز دوری آن ماه نديده ست عذابی

    من عارف دلتنگم ، يا زاهد دلسنگ؟
    هر روز نقابی زده ام روی نقابی …

    يک عمر ملائک همه گشتند و نديدند
    در نامه ی اعمال منِ مست صوابی

    ساقی! همه بخشوده ی یک گوشه چشميم
    آنجا كه تو باشی چه حسابی؟ چه كتابی؟
  • ۱۴:۴۶   ۱۳۹۴/۱۱/۱
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    چای میریزم ولی تنها خیالت بامن است
    طعم قندان لب وچشم زلالت بامن است

    روز وشب یاد تو را درخاطرم میپرورم
    خاطرات زنده اما پر سوالت بامن است

    بوی تن پوشت نشسته بر تن پیراهنم
    بوی عطر دلفریب ماه وسالت بامن است

    حس وحالم را گرفته شعری از حافظ عجیب
    واژه واژه معنی هرشعر و فالت بامن است

    موج عشقت در دلم هرلحظه توفان میکند
    تا همین احساس پاک بی زوالت بامن است

    امشب از شعر نگاهت این غزل سامان گرفت
    تا ابد تفسیر عشق بی مثالت با من است
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان