خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۷:۳۲   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    بمان با من که من بی تو شبیه برگ پاییزم
    تو باشی سبز خواهم ماند ، نباشی بی تو می ریزم

    تو باشی نور خواهم خورد کبوتر وار از چشمت
    دوباره شعر خواهم شد منی که از تو لبریزم

    بمان خورشید مردادی ! ضریح آفتاب من!
    کجای این شب خسته دل خود را بیاویزم

    نگاهم کن ، نگاهم کن ، تماشای تو مهتابی!
    هنوزم من دچار آن غزالان غزل ریزم

    شبیه قله ای گنگم تو باید فاتحم باشی
    بیا و باز فتحم کن تو ای ماه دلاویزم

    شبی در برکه ی شعرم نسیم پیکرت پیچید
    تو فرهادم شدی و من هنوزم با تو شیرینم
  • ۱۷:۳۲   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ﻣﺴﺖ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﺁﺳﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﺟﻨﺒﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ؛ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺟﺎﻥ ﺩﻫﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻭﻟﯽ..
    ﺩﺭ ﺭﻫﺖ ﻗﺒﻼ ﻓﻨﺎ ﮔﺸﺘﻢ، ﺩﮔﺮ ﺟﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﺻﺪ ﻗﺴﻢ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻧﻈﺮ ﺑﺮ ﻣﺎ ﮐﻨﯽ..
    ﺩﺭ ﺩﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﺸﺖ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﺩﺭ ﺧﯿﺎﻻﺗﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺷﻌﺮ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﻣﺪﺍﻡ..
    ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺵ ﻗﺮﻣﺰﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﮔﻔﺘﻤﺖ ﺑﺎ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻦ ؛ ﻋﺸﻮﻩ ﻣﮑﻦ..
    ﻣﻦ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﻭﺟﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﭼﯿﻦ ﻣﺰﻥ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺍﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﺯ ﺣﺎﻟﻢ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ..
    ﺩﺭﺩ ﺩﺭﻭﯾﺸﯽ ﺩﮔﺮ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
  • ۱۷:۳۲   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    من دلم پیش کسی نیست، خیالت راحت
    منم و یک دل دیوانه خاطر خواهت
    باز فکرت به کجاها نکشیدست عزیز؟
    کوچه جا پای مرا،بی تو ندیدست عزیز

    میشود جز تو دلم پیش کسی گیر کند؟
    نکند عقل تو را اینهمه درگیر کند!...
    بخدا اینهمه تحقیر شدن حقم نیست
    خوار هم میشوم اما گل من ،حقم نیست

    دست بردار،من از این فاصله ها میترسم
    مشکلم حل نشد ازمساله ها میترسم
    دست بردار ،بیا ،پای رسیدن دارم
    با تو باید که درین جاده قدم بگذارم

    دست بردار،بیا،من که دلم را دادم
    من که در هر نفسم عطر تو را جا دادم
    چشم از دوری تو تر بشود حقش نیست
    دلم از دست تو پرپر بشود حقش نیست

    من دلم پیش کسی نیست تو را می خواهم
    آسمان دلم ابریست تو را می خواهم .....!
  • ۱۷:۳۳   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    با الفبای محبت، آشنا کردی مرا
    چون نسیمی، با هوایت، بی هوا کردی مرا

    آمدی و با حضورت گریه هایم، خنده شد
    دفتر غمها به دستت تا همیشه بسته شد

    بوته ی خشکیده با عطر وجودت جان گرفت
    خشکسالیها گذشت و ناگهان باران گرفت

    ای هوای تازه، ای یادآور فصل بهار
    همچو باران بر کویر قلب تب دارم، ببار

    میشود حالا که هستی اندکی نازت کنم؟
    یا فقط با یک نگاه خود، براندازت کنم؟

    با الفبای قشنگی که به من آموختی
    سرنوشتم را به خوشبختی، چه زیبا دوختی

    اولین و آخرینی در محبت بی گمان
    مهربانم، تا ته این ماجرا با من بمان
  • ۱۷:۴۴   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    در دل تنهای باران،من صدایت می کنم
    بر عبور دیدگانت،جان فدایت می کنم

    پاکی دریای دل،سهم من از یاد تو است
    چتر دل را سایه بان غصه هایت می کنم

    گرچه سهمم از تو اینک یک نگاه ساده است
    در دلم با یک نظر،من ،صد دعایت می کنم

    شعرهای آشنایی،چون رسد بر چشم دل
    با غزلهای دلم،من با صفایت می کنم

    حس باران میشوم چون بگذری از کوچه ام
    من قرار دیدگانم را رهایت می کنم

    بغض باران خورده ام را مینهم بر شانه ات
    بال پرواز دلم را،در هوایت می کنم...؟؟؟
  • leftPublish
  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ای که با کوچ پرستو زده ای ساز جدایی
    نوبت چلچله هـا شد به سرت نیست بیایی ؟

    به سرت نیست ببینی که یکی بَست نشسته
    به مسیر گذر تو به خیـالی به هوایی
  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    من دلم خواست که نازت بِخرَم، حرفی هست؟!
    تا شوی رونقِ شام وُ سَحرَم، حرفی هست؟!

    نذرِ دل بود غرورم کفِ پایت اُفتد
    پرده‌یِ صبر به پیشت بِدَرَم، حرفی هست؟!

    از بخارایِ دلم سینه ‌کِشان می‌آیم
    بر سمرقندِ لبت، جان سِپُرَم، حرفی هست؟!

    من دلم‌خواست تو را لیلی وُ شیرین سازم
    خود که مجنون‌تر وُ فرهادترم، حرفی هست؟!

    آنچنان در بغلت محو شَوم، گُم گردم
    تا نیابد کسی از من اثرم، حرفی هست؟!

    من دلم‌خواست که عاشق بِشوم، دَندَم نرم!
    آبرو از دلِ شیدا بِبرَم، حرفی هست؟!
  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    کاش میشد بی خبر یک حلقه بر در می زدی
    بر خیالات محالم رنگ باور می زدی

    زخمهای کهنه ام دارد مداوا میشود
    کاش بودی بر دلم یک زخم دیگر می زدی

    دلخوشم با خاطراتت هر چه خوب و هر چه بد
    بی گمان حتی همان روزی که خنجر می زدی

    بی تو این دنیا جهنم ، من اسیر دوزخم
    کاش میشد شعبه در صحرای محشر می زدی

    بی وفا از داغ هجرت گشته ام بیمار و زار
    کاش میشد این دم آخر به ما سر می زدی

    در هجوم غصه هایت قلب من صد پاره شد
    کاش قبل رفتنت در سینه سنگر می زدی

    ساحل دریای چشمم شد اسیر موج خون
    یاد ایامی که در چشمم تو لنگر می زدی.
  • ۱۷:۴۶   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    مدتی در قلب من بودی و حالا در سرم!
    کار سختی نیست.... تنها جا به جایت می کنم

    بعد از این گاهی سلامی، گوشه چشمی، خنده ای
    شکر ایزد! در همین حد هم قناعت می کنم

    من نه جلادم! نه زندانبان، کسی هم نیستم
    چون خودت می خواستی، باشد! رهایت می کنم

    لب به دندان می گزم،.... پنهان بماند راز تو
    بیش از این چیزی نمی گویم، رعایت می کنم

    پیش من خوشبخت بودی، بعد از این هم سعی کن
    لااقل خوشبخت تر باشی، دعایت می کنم....!!
  • ۱۷:۴۷   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    غمی افتاده در جانم؛پریشانم پریشانم
    چرا میسوزم اینگونه نمیدانم نمیدانم
    دلم بیهوده میگیرد هوایم ابری ابریست
    پر از بغضم نمیبارم ولی محتاج بارانم
    میان شک و تردیدم چرا آشفته ام گاهی
    خدایاعاشقم یعنی؟که غم افتاده در جانم
    زبانم لال شاید عاشقم کرده ست چشمانت
    چگونه پاک دیدن را بیاموزم به چشمانم
    تو ای شیرین من با خنده هایت دل نبر از من
    در این ایام کوتاهی که در شهر تو مهمانم
    مسافر هستم و باید ببندم کوله بارم را
    خداحافظ شب شعرم خداحافظ نمیمانم ✨
  • leftPublish
  • ۱۷:۴۷   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    درد را در قفس سینه فشردیم ,دریغ!
    دل خود را به کف غصه سپردیم,دریغ!

    گر چه مجموعه به مجموعه سرودیم غزل
    ما به درد دل یک فرد نخوردیم دریغ!

    سال ها خورده غم خوب و خراب دنیا
    غصه های دل خود هیچ نخوردیم دریغ!

    روزگاریست که تلخابه ی غم‌های زمان
    نوش جان کرده بسی باز نمردیم دریغ!

    بار‌ها دست ندامت به سر خویش زدیم!
    لیک دستی به سر خسته نبردیم دریغ!

    فردوس اعظم
  • ۱۷:۴۷   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    عاقبت روزی تو را یار جوان می‌بوسمت
    زیر طاق آبی این آسمان می‌بوسمت

    وعده‌ی دیدار خود گر چه به محشر افکنی

    روز محشر پیش چشم حاضران می‌بوسمت

    گر مرا با بوسه‌ای دوزخ بگردد جایگاه

    بر شمار مردمان این جهان می‌بوسمت

    قسمتم گر چه نگردد در جوانی بوسمت

    گویمت سیمین بدن گاه خزان می‌بوسمت

    پیر گردی و به سر مویت بگردد همچو برف

    گر جزامی هم بگردی بی گمان می‌بوسمت

    روزگاری آتش عشقم ببینی‌اش خموش

    شیخ و قاضی گر ببینند ازدهان می‌بوسمت

    سوی میخانه بگردی یا به مسجد ره بری

    هر کجا بینم تورا شکردهان می‌بوسمت

    من نخواهم داغ یک بوسه بماند بر دلم

    جای بوسه گیری‌ام هر چند جان، می‌بوسمت

    من به هر راهی بگردد می‌کنم راضی تو را

    از لبت، پیشانی‌ات یا از زبان می‌بوسمت

    بوسه‌ات حال غنی را به کند، پا پس نکش!

    بوسه‌ام را از هوس هرگز مخوان می‌بوسمت..
  • ۱۷:۴۷   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    هوای خانه ام ابریست ای عشق
    حضورم غرق بی صبریست ای عشق
    تو را می خوانمت هر جا که هستی
    همانجایی که در دلها نشستی
    تو را می خوانمت بهر شکفتن
    برای یک غزل از یار گفتن
    تو آواز لب مجنونی ای عشق
    امید هر شب مجنونی ای عشق
    صدای تیشه ی فرهادی ای عشق
    گهی خاموش و گه فریادی ای عشق
    تو زیبایی که ایجاز آفریدی
    غزل را این چنین ناز آفریدی
    تو را حافظ تو را سعدی سرودند
    همان روزی که از دلها ربودند
    تو بارانی که شبنم آفریدی
    هزاران دیده با نم آفریدی
    سرِ شوق شکفتن با تو دارم
    هزاران رازِ گفتن با تو دارم
    هوای خانه ام ابریست ای عشق
    حضورم غرق بی صبریست ای عشق
  • ۱۷:۴۸   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    شعری زیبا از حضرت مولانا

    عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
    خوب و بد میگذرد وای به حال من و تو...

    قرعه امروز به نام من و فردا دگری است
    میخورد تیر اجل بر پروبال من و تو...

    مال دنیا نشود سد ره مرگ کسی
    گیرم این کل جهان باشد از آن من و تو...

    هرمرد شتربان اویس قرنی نیست
    هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست...

    هرسنگ و گلی گوهرنایاب نگردد
    هر احمدومحمود رسول مدنی نیست...

    برمرده دلان پند مده خویش میازار
    زیراکه ابوجهل مسلمان شدنی نیست...

    جایی که برادر به برادر نکند رحم
    بیگانه برای تو برادر شدنی نیست...
  • ۱۷:۴۸   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    .دلم جنگل، دلم باران، دلم اصلا غلط کرده
    دلم بوسه، لب یاران، دلم اصلا غلط کرده
    دلم دریا، دلم ساحل، دلم یک کام پر حاصل
    دلم خلوت، دلم جانان، دلم اصلا غلط کرده
    دلم یک شب، دلم یک تب، به عشق یار شیرین لب
    دلم شاعر، دلم دیوان، دلم اصلا غلط کرده
    دلم خنده، دلم شادی، دلم فریاد آزادی
    دلم پروازی از زندان، دلم اصلا غلط کرده
    دلم مو را، شب او را، دلم آن چشم جادو را
    دلم یک صبح جاویدان، دلم اصلا غلط کرده
    دلم خواهش، دلم بارش، جواب ناب و بی پرسش
    از آن شیرین لب خندان، دلم اصلا غلط کرده
    دلم آهی، دلم راهی، به سوی صورت ماهی
    دلم ماه شب تابان، دلم اصلا غلط کرده
    دلم یک غم، دلم ماتم، که زحمت ها نماید کم
    دلم گوری به گورستان ، دلم اصلا غلط کرده!!!!!!
  • ۱۷:۴۸   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    منم آن در به در کوچه ی عشقی که هنوز
    وسط خاطره ی کوچه ی دل محبوسم

    عاشق دلکده ی کوی تو هستم و هنوز
    پشت اندیشه ی چشمان دلت محسوسم

    شوق دیدار تو دارد دل بی خانه ی من
    از سر ذوق به هر گل که رسم ‌می بوسم

    از همان لحظه که دیوار دلم ریخت فرو
    منم و بانگ مسیحایی این نا قوسم

    من و تو ، خلوت کوچه و غروب پاییز
    و همان حسرت یک ‌بوسه که من مایوسم

    گل گلخانه ی من ، لب بگشا حرف بزن
    رحم کن ، دارم از این بی خبری می پوسم
  • ۱۷:۴۸   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    گریه ها در چشم تر دارم تماشا کردنی

    در صدف چندین گهر دارم تماشا کردنی

    باغ اگر بر من شد از جوش تماشایی قفس

    باغها در زیر پر دارم تماشا کردنی

    نیست مهر خامشی از بی زبانی بر لبم

    تیغها زیر سپر دارم تما شا کردنی

    گر چه سودایی و مجنونم ولی با کودکان

    صحبتی در هر گذر دارم تماشا کردنی

    چرخ اگر کم فرصتی و عمر کوتاهی نکرد

    سرو نازی در نظر دارم تماشا کردنی
  • ۱۷:۴۹   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دلبری نا دیده ....

    دلبری نادیده بر قلبم شده فرمانروا

    نرم نرمک دل به او بستم نمیدانم چرا

    با پیامی دل زمن برد آن صبای صبح خیز

    با محبت کرد قلبم را به عشقش مبتلا

    من نبودم اهل تسبیح و روایت لیکن او

    کرده شیدای حدیث و معرفت قلب مرا

    شعرهایم ناقص و بی ارزشند و کم فروغ

    میکند تایید و میگوید به شعرم مرحبا

    گر کسی پرسد زمن از او چه میدانی؟ بگو

    گویمش مجنون اشعار من است آن با صفا

    آرزومندم بگیرم تنگ در آغوش خویش

    تانگردد بعد ازاین دین ودلی از هم جدا

    ای رفیقان طریقت چند ماهی می شود

    دلبری نادیده بر قلبم شده فرمانروا ...
  • ۱۷:۵۰   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    تا كی غزل بگویــم و رویا ببینمت؟

    اصلاً بگو كه می شود آیا ببینمت ...!؟

    یك عمر موج بودم و ساحل نوشتمت

    یك بار هــم بیــا "لب دریا"...! ببینمت

    با چشم بسته دور تو گشتم تمام عمر

    دور خودت بچــرخ كمــی ....تــا بیینمت

    بیهوده فكر صورت معمولی ات نباش

    من دیگــر عادتــم شده زیبـا ببینمت

    تنها به تــو، به دیدن تـو فكر می كنم

    كی می كنی قبول كه تنها ببینمت!؟

    امروز هم كه با غزل دیگری گذشت

    شاید كه زنده باشم و فردا ببینمت
  • ۱۷:۵۰   ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    خبـری از تو ندارم ، دل من شـور افتاد
    بر سرم فکر بد ، اندیشه ی ناجور افتاد

    اعـتیادم به دو دستانِ تو زنـدانم کرد
    دست تـو پر زد و تبعید شد و دور افتاد

    ماهی ِ سرکش قلبم که قزل آلا بود
    غزل آلا شد از آن روز که در تـور افتاد

    ظلمت خانه ی من جاری ِ تنهایی بود
    جلوه فرمودی و از پـنجره ام نور افتاد

    نیستی ... شور و شر زندگی ام ساکت شد
    از صدا تار و دف و تنبک و تنبور افتاد

    نعشه ی لحن ِ تو بود این دل ماتم زده ام
    حال ، یک گوشه سراسیمه و مخـمور افتاد

    جان من ! سخت ترین حادثه ها پـیش آمد
    اتـفاقی که سر این من ِ مغـرور افتاد

    ترش رویی نکن ای دلبر شیرین سخنم !
    تلــخ دنیا شد و ... یک ذره دلم شور افتاد ...
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان