خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۴:۲۹   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    با بوسه به لبهای من خسته عسل ریز

    من شاعر عشقم به من احساس غزل ریز

    یک شب اگرم داخل آغوش تو بگذشت

    تو بر تن من گرمی نابی ز بغل ریز


    #حمید_محرابی
  • ۱۴:۳۰   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ﻣﻌﻠّﻢ ﮔﻔﺖ :
    "ﻓﻌﻞ ﺭﻓـــــــــــــــــﺖ" ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ڪُﻦ ...
    ﮔﻔﺘﻢ : رفتم , رفتي , رفت
    سڪوتے ڪلاﺱ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ ...
    ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺭﺍ ﻓﺸﺮﺩ ...
    سڪوﺕ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ :
    ﺩلے ﺭﺍ شڪست ﻭ ﺭﻓﺖ
    ﻏﺮﻭﺭے ﺭﺍ لہ ڪرﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ
    عشقے ﺭﺍ بےﺭﺣﻤﺎنہ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ
    احساسات را گرفت و رفت
    لبخندامو گرفت و رفت
    زندگيمو گرفت و رفت
    دنيامو گرفت و رفت
    شادےهامو گرفت و رفت
    "رفـــــــــــــــــــــــــــــــــــت
  • ۱۴:۳۰   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    خداوندا ...
    خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
    مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
    مبادا گم کنم اهداف زیبا را
    مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت
    مرا تنها تو نگذاری
    که من تنهاترین تنهام؛ انسانم

    خدا گوید :
    تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
    تو ای والاترین مهمان دنیایم
    تو ای انســــان !
    بدان همواره آغوش من باز است
    شروع كن ...
    یك قدم با تو
    تمام گامهای مانده اش با من
    برای کسانی که به شما حسادت میکنند ،
    اینگونه دعا کنید ؛
    پروردگارا
    اگر در این جهان کسی هست ،
    که تاب دیدن خوشبختی مرا ندارد ،
    چنان خوشبختش کن ...
    که خوشبختی مرا از یاد ببرد ... ! 
  • ۱۴:۳۰   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    خطوط گونه ها ی تو
    صبحی ست روشن
    وقتی راه به انتهای صورتت
    پیدا می کنند...
    و در چشمانت
    هزار چکاوک عاشق
    که روز را
    در آسمانی فیروزه ای
    بپرواز در آورده اند...

    متبرک باد
    چشم و دهان تو
    که آغازگر من است
    در هر صبح.....

    آیدا_خاقانی
  • ۱۵:۰۷   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    عاشــقِ زمستاטּ و برفمــ ، او را نمے دانم
    مـن و زمستاטּ ، هیچ وقـتـــ او را نفهمیدیمـــ . . .

    روزهاے برفــے طولانــے ترنـב ،
    برای ڪـودڪـے ڪـﮧ از سوراخ ڪـفشش...به زمستاטּ می نگرב !
  • leftPublish
  • ۱۵:۲۰   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    بی زحمت تو با تو وصالی است مرا
    فارغ ز تو با تو حسب حالی است مرا

    در پیش خیال تو خیال است تنم
    پیوند خیال با خیالی است مرا

    #خاقانی
  • ۱۸:۲۲   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ماه خندید به کوتاهی شور و شعفم
    دست بردم به تمنا و نیامد به کفم

    کشش ساحل اگر هست، چرا کوشش موج؟
    جذبه‌ی دیدن تو می‌کشد از هر طرفم

    راه تردید مسیر گذر عاشق نیست
    چه کنم با چه کنم‌های دل بی هدفم؟

    پدرانم همه سرگشته‌ی حیرت بودند
    من اگر راه به جایی ببرم ناخلفم

    زخم بیهوده نزن، سینه‌ام از قلب تهی‌ست
    بهتر آن است که سربسته بماند صدفم

    فاضل نظری،
  • ۱۸:۲۳   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    رگرد که من تاب دل تنگ ندارم
    با حرف بیا حوصله ی جنگ ندارم

    خیلی به سکوت دل خود کرده ام عادت
    اعصاب سه تار و دف و آهنگ ندارم

    درد است که جای هوس بوسه ی داغت
    بر روی لبم جز رژ پر رنگ ندارم

    درگیر توام منزجر از فلسفه و درک
    بگذار بگویند که فرهنگ ندارم

    از خانه ی تو فاصله یک متر زیاد است
    خب حق بده من طاقت فرسنگ ندارم

    باید تو بیایی و بمانی که نمیرم
    برعکس تو من جای دلم سنگ ندارم
  • ۱۸:۲۳   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    به دریا زد دلم ، می دانم آسان برنمی گردد
    که این کشتی به حکم بادو طوفان برنمی گردد

    دلم وقتی بریزد راه برگشتی نخواهد داشت
    که سوی آسمان ، برف پشیمان برنمی گردد

    بخند ای برلبانت رنگ فروردین ، که لبخندت
    گواهی می دهد هرگز زمستان برنمی گردد

    نگو تنها همین یک بار نزدیک تو بنشینم
    که گل وقتی به باغ آمد ، به گلدان برنمی گردد

    چه سود از این پشیمانی ، که گفتی دوستم داری؟
    چو عطر از شیشه بیرون زد ، به زندان برنمی گردد

    از آن تنهایی دلگیر تا نزدیک آغوشت ...
    کسی از یک قدم تا خط پایان بر نمی گردد

    علی کریمان
  • ۱۸:۲۳   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    آسمان" جای قشنگیست کبوتر باشیم
    "عشق" پرواز بلندیست بیا پر باشیم
    "دشت" گهواره ی سبزیست قدم بگذاریم
    "باغ" از رایحه لبریز ، معطر باشیم
    "گوش"،آشوبِ ِچکاوک، بنشاند در دل
    "رنگ" زیباست،چو پروانه مصور باشیم
    "بذر" پاشیم ز لبخند که غم بگریزد
    مرگِ شادی رسد از غصه مکدر باشیم
    دست یابیم به اندام عروسی چون عشق
    "مِهر"را مشق چو گلواژه ی دفتر باشیم
    "زندگی" حس عجیبیست ولی شیرین است
    عشق فصلی ست که ما شور سراسر باشیم
    "وقت" تنگ است درنگ از چه نمایی عاکف!
    عشق شد مقصد اگر، نقطه ی آخر باشیم
  • leftPublish
  • ۱۸:۲۳   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    میشود امشب برایت قصّه پردازی کنم؟
    ساعتی جَو گیر باشم باز جَو سازی کنم؟

    میشود امشب بیایی تنگ در آغوش من؟
    با کمان ابروانت تیر اندازی کنم؟

    میشود امشب فقط یک بوسه مهمانت شوم؟
    چشمهایم را ببندم با لبت بازی کنم؟

    میشود از باده ی لبهای خود جامی دهی
    خویش را مست از شراب ناب شیرازی کنم؟

    میشود دستی کشم بر خرمن گیسوی تو؟
    گاه بویی،گاه بوسی،گاه یک نازی کنم؟

    میشود از گوشه ی چشمان زیبایت دمی
    یک نظر بر من کنی،من نیز طنّازی کنم؟

    میشود در آسمان آبی عشقت کنون
    کفتر جَلدی شوم،با شوق پروازی کنم؟

    میشود جنگی بیفتد بین بد خواهان تو؟
    در مقرّ عشق تو یک عمر سربازی کنم؟

    میشود با عا‌شقانت رفت پای گفتگو
    با دروغ و وعده های خود سند سازی کنم؟

    کاش میشد میشودهایم به پایان میرسید
    میشود با "میشود" امشب کمی بازی کنم...
  • ۱۸:۲۴   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دوستت دارم ولی تقدیر چیز دیگری است
    خواب می بینم تو را،تعبیر چیز دیگری است

    در خیابان بار ها می بینمت، از راه دور
    پیشتر می آیم و تصویر چیز دیگری است

    کوه بودم، دوریت کاه از وجودم ساخته
    در قفس افتادن یک شیر چیز دیگری است

    عاشقی طعم خوشی دارد ولی دور از فراق
    با جدایی بی گمان تاثیر چیز دیگری است

    حرف بسیار است اما فرق دارد شعر من
    شرح حال یک جوان پیر چیز دیگری است
  • ۱۸:۲۵   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دوستت دارم ولی تقدیر چیز دیگری است
    خواب می بینم تو را،تعبیر چیز دیگری است

    در خیابان بار ها می بینمت، از راه دور
    پیشتر می آیم و تصویر چیز دیگری است

    کوه بودم، دوریت کاه از وجودم ساخته
    در قفس افتادن یک شیر چیز دیگری است

    عاشقی طعم خوشی دارد ولی دور از فراق
    با جدایی بی گمان تاثیر چیز دیگری است

    حرف بسیار است اما فرق دارد شعر من
    شرح حال یک جوان پیر چیز دیگری است

    "فرزاد نظافتی
  • ۱۸:۲۵   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ای شاد که ما هستیم اندر غم تو جانا
    هم محرم عشق تو هم محرم تو جانا

    هم ناظر روی تو هم مست سبوی تو
    هم شسته به نظاره بر طارم تو جانا

    تو جان سلیمانی آرامگه جانی
    ای دیو و پری شیدا از خاتم تو جانا

    ای بیخودی جان‌ها در طلعت خوب تو
    ای روشنی دل‌ها اندر دم تو جانا

    در عشق تو خمارم در سر ز تو می دارم
    از حسن جمالات پرخرم تو جانا

    تو کعبه عشاقی شمس الحق تبریزی
    زمزم شکر آمیزد از زمزم تو جانا
  • ۱۸:۲۵   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    اسیــرِ روزهــای ســـردِ سالــم
    بهاری نیست در فنـــجانِ فـالـــم

    فقط دلخوش به این هستم که اسفند
    به فروردیـــن ببخشد حـسّ و حــالم

    #مینا_آآقازاده
  • ۱۸:۲۵   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    من تو را، من دوستت دارم، بفهم!

    پس مشو ارباب آزارم ، بفهم!

    من تو ‌را تا عرش اعلا می‌برم

    در وجودت عشق می‌کارم ، بفهم!

    ای کویری‌تر ز صحراهای مصر

    همچو باران بر تو می‌بارم، بفهم!

    مرگ من ، عاشق‌تر از من دیده‌ای؟!

    من دوصد مجنون به دل دارم ، بفهم!

    ای حضورت مایه‌ی رقص وُ سرور

    بی ‌تو دائم من عزادارم ، بفهم!

    بی تو اهوازم که خاکم بر سر است

    بی‌ هوایت ، زار و بیمارم، بفهم!

    پا درون قلب من بگذار تا...

    تا ببینی دوستت دارم ، بفهم!
  • ۱۸:۲۶   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    ای ردیف غزلم،ورد زبانم،نفسم
    حاکم گستره ی فن بیانم ، نفسم

    تو چه کردی که دلم این همه خواهانت شد؟
    حکم کرده است فقط با تو بمانم نفسم

    گوشه ی دنج اتاقم شب شعری برپاست
    گرم چندین غزل پر هیجان ام نفسم

    بیستون چیست؟ بگو تا دل البرز بِکن
    امتحان کن به گمانم بتوانم نفسم

    چه شده راحت من! این همه ناآرامی؟
    غرق تشویش شدی من نگرانم نفسم

    بسته ای بار سفر را به کجاها بی من
    من که همراه تر از هر چمدانم نفسم

    زندگی بی تو اگرمرگ نباشدزجراست
    با تو تنظیم شده هر ضربانم نفسم

    شب سپید است،کنارتوتنم نورانی ست
    با تو خورشید ترین ماه جهانم !نفسم
  • ۱۸:۲۶   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    بی نهایت دوستت دارم ، اگر باور کنی
    می توانی این سند را، ثبت در دفتر کنی
    می توانی باورت را‌ ، از نگاهم بشنوی
    یا بسوزانی به پای عشق و خاکستر کنی
    شک نکن، ققنوسم و آتش، نمی سوزد مرا
    بلکه از سوزاندنم، حال مرا بهتر کنی
    امتحان عشق را، با نرخ جان ، پس می دهم
    می توانی رد کنی، یا رتبه ی برتر کنی
    آنچه می خواهی بکن ، اما مبادا عاقبت
    غنچه ی نشکفته ی عشق مرا، پرپر کنی
    باورت کردم که برحکم تو گردن می نهم
    گرچه تبعیدم به شهر و کشوری دیگر کنی
    در کنارت هستم و آنگونه جذبت می شوم
    تا مرا هم مثل خود، مست می و ساغر کنی
    آرزویی جز تو را، در سر ندارم ، خوب من
    عمر باقی مانده را، ای کاش ،با من سر کنی...
  • ۱۸:۲۶   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    شده یکروز تو هم پشت کسی دق بشوی؟
    موج دلتنگی ات آید و تو قایق بشوی؟

    شده آیا تو هم از آیینه یی دل بکنی
    با خود و چهره خود لحظهء صادق بشوی؟

    شده یکروز تو هم بر صنمی دل بدهی
    مثل کودک که بدست آوری اش طق بشوی؟

    شده آیا که جنون با تو هم آغوش شود
    کم کمک دور از این عالم منطق بشوی؟

    دلت از هرکه و هرچیز بگیری بروی
    بی توجه به تمامی حقایق بشوی

    شده در هر نفس ثانیه ها بند شوی
    زیر پاهای زمان چشم شقایق بشوی؟

    شده احساس کنی در همه جا تنهایی
    متفاوت تر از این خلق و خلایق بشوی؟

    حال من، مثل همان لحظهء غمگینی است
    او به بدرود بیاید و تو عاشق بشوی

    می شود نقطهء پایان بدهی دوری را
    آخرین تک تک آهنگ دقایق بشوی؟

    می شود از وسط باغ گریبان تو باز
    سبدی بوسه بخواهم، تو موافق بشوی؟

    دوست دارم من از این چهره برون آیم و تو
    مثل آن سادگی و صافی سابق بشوی



    نجیب بارور
  • ۱۸:۲۶   ۱۳۹۴/۱۲/۹
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    مانند دو خورشید که بالای زمین است
    چشم تو سفر کردنم از شک به یقین است

    روشن شده شب های پریشانی شعرم
    اینها همه از دولتی این دو نگین است

    ای معنی هر واژه ی مبهم !، چه نیازی
    با تو به لغتنامه ، به فرهنگ معین است

    گهگاه اگر اخم تو چون تلخی زیتون
    شیرینی لبخند تو شیرینی تین است

    دیوانگی ام گل بکند رفتم از اینجا
    با این دل بی حوصله که خانه نشین است

    آتش بزن ای عشق ! همه زندگی ام را
    آوارگی و در به دری بهتر از این است

    من عکس تو را باز در آغوش گرفتم
    چون برکه که با خاطره ی ماه عجین است

    آری ، نرسیدیم به هم ، حیف... ولی نه
    «تا بوده همین بوده و تا هست همین است!»

    رضا نیکوکار
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان