خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۰۹:۵۰   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ‌ دلم وقتی که می گیرد تو می آیی به دیدارم
    به من آهسته می گویی " عزیزم دوسـتت دارم "

    سرم بر شانه ات ، باور ندارم پیش من باشـی
    تورا در خواب میبینم بگو یا این که بیدارم ؟

    نوازش می کنی با مهربـانی گونه هایم را
    چه رقصی دارد انگشتت به روی بغض تبدارم

    کنار لحظه های تو دو فنجان قهوه می ریزم
    اگرچه تلخ ، شیرین است با لبخندِ هر بارم

    کتابی میگذاری روی میزم مهربان من
    و مـی گویی به آرامی که این هم آخرین کارم

    غروب شنبه ای دیگر برایم شعر میخوانی
    تمام هفته را من از هوای عشق سرشارم

    تنم خورشید میخواهد کنار ساحل امنت
    من ازشبهای برف آلوده ی این شهر بیزارم

    دلم ابریست از دست تمام بی تو بودن ها
    اگر باران بیاید باز می آیی به دیدارم ؟
  • ۰۹:۵۰   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دست ساقی نکند درد که هوشیارم کرد
    جام می داد به دست من و بیمارم کرد

    من و سنگینی بار گنهم را چون دید
    زود فریادرسی کرد و سبکبارم کرد

    «من به این در نه پی حشمت و جاه آمده ام»
    من اگر آمده ام عشق تو اجبارم کرد

    بارها بر سر من زد که خدایش خوانم
    بارها عقل در این مرحله انکارم کرد…

    می روم رو به علی می زنم و بادا باد
    دیگر آب از سر من رفت و گرفتارم کرد.
  • ۰۹:۵۰   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    به سرم زد غزلی ناب کنم هدیه به تو
    قلمم گفت مگر قصد جسارت داری؟

    چه نویسم که شود لایق وصفت ای گل
    قلم از فرط خجالت نکند بیزاری

    شعله بر جان غزل می زنم اما افسوس
    واژه سر باز زند در طلب این یاری

    در نبردی که میان من و این قافیه هاست
    من و دل یکه ، تو سرلشکر این پیکاری

    کهکشانیست فریبا رخت ای مونس جان
    نشود ماه برون تا که تو شب بیداری

    تا تو هستی نکشم منت مه روی دگر
    ای که در چشم حسودان همه را چون خاری

    سینه ام کلبه ی درویشی و دل ویرانه
    می شود منت مهمان به سرم بگذاری؟
  • ۰۹:۵۰   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    وای از آن روزی که ما، "دل" را به "دنیا" باختیم

    خانه مان را، روی "تار عنکبوتی" ساختیم



    یادمان رفت آن زمانی را، که "آدم" بوده ایم

    چهره خود را درون آینه نشناختیم



    وای از آن روزی که "خودخواهی"، گریبانگیر شد

    بی محابا، سوی تخریب ِ "شرافت" تاختیم



    حرمت "انسان"، شکستیم و بدون دلهره

    پیکر بی جان او را، زیر پا انداختیم



    گور خود را با دو دست خویش، کندیم و بر آن

    نوحه خواندیم و به ترحیم و عزا پرداختیم



    دیر فهمیدیم با "خود"، ما چه کردیم و چه شد

    ما "شرافت" ، "آدمیت" ، ما "خدا" را باختیم...
  • ۰۹:۵۱   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دوست یعنی بغض لبخندم شکست

    دوری و جای تو گلدانی نشست



    دوست یعنی مثل جان و در تنی

    دوست یعنی خوب شد تو با منی

    دوست یعنی حسرت و لبخند و آه

    میشوم دلتنگ رویت گاه گاه



    دوست یعنی جای پایت بر دل است

    دوری از تو جان شیرین مشکل است



    دوست یعنی نکته های پیچ پیچ

    دوست یعنی جز محبت، هیچ هیچ



    دوست یعنی از سکوت من بخوان

    دوست یعنی در کنار من بمان

    دوست یعنی خنده های ریز ریز

    دوست یعنی دوستت دارم عزیز
  • leftPublish
  • ۰۹:۵۱   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    چشم به قفل قفسی هست و نیست
    مژده فریادرسی هست و نیست

    می رسد و می گذرد زندگی
    آه که هردم نفسی هست و نیست

    حسرت آزادای ام از بند عشق
    اول و آخر هوسی هست و نیست

    مرده ام و باز نفس می کشم
    بی تو در این خانه کسی هست و نیست

    کیست که چون من به تو دل بسته است
    مثل من ای دوست بسی هست و نیست .
  • ۰۹:۵۱   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    آسمان دست از دلم بردار دلگیرم هنوز

    حال قلبم خوب نیست ..... غمگینم هنوز

    آسمان دست از دلم بردار اینجا من ناآشنا

    گم شدم در بیکسی، سر در گریبانم هنوز

    آسمان بارانی هست ، این دیدگان منتطر

    ازجفای روز گارانم........ پریشانم هنوز

    آسمان مثل دلت، امشب دل من هم گرفت

    حال و روزم خوب نیست ،گیر بارانم هنوز

    آسمان دست از دلم بردار، من خسته ام

    روز وشب در جنگ با، این چرخ دورانم هنوز

    آسمان بیمارم و ، بغضی نشسته بر گلو

    خواب بر چشمم حرام ،شب زنده دارانم هنوز

    آسمان امشب بیا ،همدرد وهم گفتگو با هم شویم

    من بسوزم تو بسوزی،ما ز تب دارانیم هنوز

    آسمان باران ببار، منهم ببارم اشک چشم

    از جفای بی وفایان ، غم دارانم هنوز...
  • ۰۹:۵۱   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    چندیست که در اوج خیالم هوسی نیست
    در دامنه ها نیز نگردید کسی نیست

    در کوچه کرها چه عبث داد کشیدیم

    ما را چه به فریاد که فریادرسی نیست

    ای دل،دل خو کرده به نیرنگ رفیقان
    با هم هوسانت بنشین،هم نفسی نیست

    از ترس قفس ریخت پر و بال تو یک عمر
    حالا که پرت ریخته دیگر قفسی نیست

    بر شاخه بیگانه مخوان بلبل بد مست
    شایسته اندوه تو هر خار و خسی نیست

    آن زخم که می کندمش و خوب نمی شد
    اکنون که قرار است به دادش برسی نیست
  • ۰۹:۵۱   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام
    سیب را دست تو دیدم به گناه آمده ام

    سیب دندان زده از دست تو افتاد زمین
    باغبانم که فقط محض نگاه آمده ام

    چال اگر در دل آن صورت کنعانی هست
    بی برادر همه شب در پی چاه آمده ام

    شب و گیسوی تو تا باز به هم پیوستند
    من به شبگردی این شهر سیاه آمده ام

    این همه تند مرو شعر مرا خسته مکن
    من که در هر غزلم سوی تو راه آمده ام..
  • ۰۹:۵۳   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دنیا چه قشنگ است اگر جنگ نباشد
    بی پولی یک مرد بر او ننگ نباشد

    دنیا چه قشنگ است اگر دست گرفتار
    در قافیه ی زندگی اش تنگ نباشد

    دنیا چه قشنگ است اگر در گذر عمر
    آنکس که تو دلدادیش هفرنگ نباشد

    دنیا چه قشنگ است اگر بلبل مستان
    از هجر گلش غمزده, دلتنگ نباشد

    دنیا چه قشنگ است اگر آن دلِ دلبر
    در پاسخ دلدادگیم سنگ نباشد

    دنیا چه قشنگ است اگر در ره یاری
    این پای خدادادیمان لنگ نباشد
  • leftPublish
  • ۰۹:۵۳   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    خسته از سوختن و ساختنی حق داری

    خسته از این همه پرپر زدنی حق داری



    کرم ابریشمی و جرات پروازت نیست

    پیله از ترس اگر هم بتنی حق داری



    ابری امروز اگر، قطره‌ای از مردابی

    باید از اصل خودت دل بکنی حق داری



    سپر انداختم و نیزه نشانم دادی

    جنگ جنگ است تو باید بزنی حق داری



    توبه از نام اگر می‌شکنم حق دارم

    توبه از ننگ اگر می‌شکنی حق داری



    یوسف آنقدر شکسته‌ست که نشناختی‌اش

    باز هم منتظر پیرهنی حق داری



    ما دو کوهیم که هرگز نرسیدیم به هم

    سرد و مغرور تو هم مثل منی حق داری
  • ۰۹:۵۳   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    از جاده ی احساس تو ، از درد نوشتم
    از یک دل غمگین، دل یک مرد نوشتم

    ازقصه ی شبهای بلندی که تو بودی
    تا خاطره هایی که شدند زرد نوشتم

    از چک چک هر قطره ز دلتنگی قلبم
    از اوارگی این دل شبگرد نوشتم

    از کوشش بی حاصل این قلب شکسته
    تا فاصله هایی که غم آورد نوشتم

    از سوز نفس گیر رخ سرد حضورت
    از یک شب طوفانی نامرد نوشتم

    از درد فراق و غم دلتنگی شبها
    تا ضجه که تاثیر نمی کرد نوشتم

    افسوس نشد باشی و همدرد بمانی
    شاعر شدم و از دل پر درد نوشتم
  • ۰۹:۵۳   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    بندگی کن ای دلم اینجا کسی یار تو نیست

    کس خریدار دل صادق در این بازار نیست



    آسمان دارد گلایه از جفا در حق عشق

    مثل باران هیچکس گویی عزادارتو نیست



    قسمت پروانه شد سوختن از هجر فراق

    ذره ذره آب شد شمع ولی غمخوار نیست



    راه پر پیچ وخمی دارد جهان عاشقی

    ماکه ره گم کرده ایم راه بلد انگار نیست



    در ره عشقی که لیلی شد زبان زد در جهان

    کس دگر همتای مجنون در بیابان زار نیست



    سوختن سهم منو ابری دل بشکسته ام

    غیر گریه بغض را درمان نباشد نیست نیست



    خلوتی باید که عاشق با خودش خلوت کند

    چون خریدار دل بشکسته جز معبود نیست
  • ۰۹:۵۳   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    باز با دوری خود دل نگرانم کردی


    مثلِ دیوانه به هر سمت روانم کردی



    شاعری مردن تدریجی و نا خواسته است

    مثل یک باغچه درگیرِ خزانم کردی



    روزوشب یکسره مفهوم ندارد وقتی

    خالی از ثانیه ای پر هیجانم کردی



    پنجره بهت زده داشت نگاهت می کرد

    پشت تردید دل ِ سنگ بیانم کردی



    باد نااهل وزید و به دلم بد افتاد

    چه بگویم که تو بی نام و نشانم کردی



    گفتم اینگونه نرو می رود از دست دلم

    رفت از دست دل و بی ضربانم کردی



    مثل پیراهن ِ خاکی شده احساساتم

    باز درمانده ی یک ذره تکانم کردی



    من که دیوانه نبودم ولی از عمد چرا

    ساده بازیچه ی چشم ِهمگانم کردی..
  • ۰۹:۵۴   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    هر شب به ذهن خسته من میکنی خطور

    بانـــــــــــــو، شبیه خودت؛ ساده - پر غرور

    من خواب دیده ام که شبی با ستاره ها

    از کوچـــــــه های شهر دلم میکنی عبور

    یا خواب من مثال معجزه تعبیر میشود

    یا اینکه آرزوی تو را میبرم به گــــــــــور

    بی تو، خراب، گنگ، زمینگیر میشوم

    مانند شعرهای خودم؛ شکل بوف کور

    کِی میشود میان کوچه... نه، صبر کن، نیا

    میترسم از حسادت این چشـم های شور

    تقدیر من طلسم تو بود و عذاب و شعر

    از چشــــم های شرجیت اما بلا یه دور
  • ۰۹:۵۴   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    سکوت می کنم و عشق ، در دلم جاری است
    که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است
    تمام روز ، اگر بی تفاوتم ؛ اما
    شبم قرین شکنجه ، دچار بیداری است
    رها کن آنچه شنیدی و دیده ای ، هر چیز
    به جز من و تو و عشق من و تو ، تکراری است
    مرا ببخش ! بدی کرده ام به تو، گاهی
    کمال عشق ، جنون است و دیگرآزاری است
    مرا ببخش اگر لحظه هایم آبی نیست
    ببخش اگر نفسم ، سرد و زرد و زنگاری است
    بهشت من ! به نسیم تبسمی دریاب
    جهانِ جهنم ما را ، که غرق بیزاری است
  • ۰۹:۵۴   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ﯾﮏ ﺩﻡ ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﭽﺮﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﭼﺮﺧﯽ ﺑﺰﻥ ، ﻣﺴﺘﯽ ﻧﻤﺎ ، ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﺗﺎ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺒﯿﻨﺪ ﺷﻮﺭ ﻭﺻﻞ
    ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻓﻠﮏ ، ﭼﺮﺧﯽ ﺑﭽﺮﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﻣﻦ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﻭﺻﻞ ﺗﻮ ﻫﻔﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﻡ
    ﺗﻮ ﺑﺎ ﺟﻤﺎﻝ ﻫﺴﺘﯿﺖ ، ﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺠﻮﺷﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﺍﺯ ﺩﻝ ﮔﺮﯾﺰﺍﻧﻢ ﻣﮑﻦ ، ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺁﺯﺍﺭﻡ ﻣﮑﻦ
    ﺳﺎﻗﯽ ﺷﺮﺍﺑﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﯾﺰ ، ﻣﺴﺘﻢ ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﺍﺯ ﻓﺮﺵ ﮔﺮ ﻓﺎﺭﻍ ﺷﺪﻡ ﺑﺎ ﻋﺮﺵ ﺩﻣﺴﺎﺯﻡ ﻧﻤﺎ
    ﺑﺮ ﺩﺍﺭ ﻓﺮﺵ ﻋﺮﺷﯿﺎﻥ ، ﻃﺮﺣﯽ ﺩﺭﺍﻧﺪﺍﺯ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﮔﻔﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺁﻣﺪﯼ ، ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺁﻣﺪﯼ
    ﺑﺎ ﮔﺮﺩﺵ ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﭙﯿﭽﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﻣﺎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﺯﺍﺭ ﻭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
    ﺑﺮ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﮎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ، ﭼﺸﻤﯽ ﺑﯿﺎﻧﺪﺍﺯ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺗﻠﺦ ﻣﺎ ، ﺟﺎﻥ ﺭﺍ ﻏﻨﯿﻤﺖ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ
    ﺑﺮ ﭘﯿﮑﺮ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﻣﺎ ، ﺍﺷﮑﯽ ﺑﯿﺎﻓﺸﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﺍﯼ ﺟﺎﻥ ﺟﺎﻥ ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ، ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ ﺳﻮﺧﺘﻪ
    ﺗﻦ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻦ ، ﺟﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
    ﺍﺯ ﻣﺤﺸﺮ ﺭﺿﻮﺍﻧﯿﺖ ﺟﺎﻧﯽ ﺩﮔﺮ ﺩﺍﺭﻡ ﻃﻠﺐ
    ﺍﯾﻦ ﺟﺎﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﺷﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
  • ۰۹:۵۴   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    گاهی از در تو بیا، بنشین کنار ِ او که نیست
    زُل در آیینه سلامی کن نثار ِ او که نیست

    دربیاور از تن ات بارانی ِ خیسی که هست
    چتر آویزان کن از ابر ِ بهار ِ او که نیست

    حال و احوالی بپرس و از دل ِ تنگت بگو
    بیقراری کن اگر شد بیقرار ِ او که نیست

    از خودت حرفی بزن، چیزی بگو، شعری بخان
    گریه کن با گریه ی ِ بی اختیار ِ او که نیست

    او همان است آرزوی ِ سالهای ِ رفته ات
    تو همانی عاشق ِ دیوانه وار ِ او که نیست

    هیزم ِ نُت های ِ باران خورده و دود ِ اجاق
    شعله های ِ آتش و سوز ِ سه تار ِ او که نیست

    سایه بر دیوار ِ خانه غرق ِ نجوای ِ سکوت
    تو سراپا گوشی و در گیر و دار ِ او که نیست

    مهر و آبان رفت و آذر خسته از تقویم شد
    خسته تر از ساعت ِ شماطه دار ِ او که نیست

    می نشینی شانه بر موهای ِ یلدا میکشی
    عاشقانه با سرانگشت ِ انار ِ او که نیست

    یک دقیقه بیشتر می ایستد شب فالگوش
    تا شکایت می کنی از روزگار ِ او که نیست

    فرش ِ زیبای ِ هزار و یک شب ِ ایرانی است
    هر رج ِ ابریشم از نقش و نگار ِ او که نیست

    این غزل را ثبت کن در دفتر ِ تنهایی ات
    گریه کن این بیت ها را یادگار ِ او که نیست

    #شهراد_میدری
  • ۰۹:۵۴   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    از چه با من اینچنین ســــردی ؟ بگو
    تا بــه کی اینگــــونه نامــردی ؟ بگو

    مهـــربان بودی ولی ناگـــه چه شد ؟
    بر ســــــرِ قلبت چــــه آوردی ؟ بگو

    لحظـــــه ای حتی اگـــــر با درد من
    کـرده ای احســاس همـــدردی ، بگو

    با چنیـــــن پا در هــــوایی تا کجــــا
    منتظـــر باشم که برگــــردی ؟ بگو

    روی عقـــلم پا گــــذارم یا دلــــــم ؟
    جای من بودی چه می کردی ؟ بگو

    #پریناز_جهانگیر
  • ۰۹:۵۶   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    از مریضی که دلش در خطر تاراج است
    به طبیبی که به بیمار خودش محتاج است

    نامه از من به تو ای دوست که دشمن شده ای!
    کاتب نامه به "شبلی" نکند "حلاج" است:

    السّلام ای که به من سنگ زدی، طعنه زدی
    چوبه ی دار من آغاز شب معراج است

    آب و آتش به هم آمیخته در نامه ی من
    کاغذ نامه برافروخته و مواج است

    هر چه را او بپسندد به سر خوبش بنه!
    بندگی در گرو داشتن این تاج است

    عمر، یک دایره ی فرضی و سرگردان بود
    هر که از دایره بیرون نرود اخراج است
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان