۰۹:۵۰ ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
ساده بگویم
نگاه زادهی علاقه است
وقتی دو چشم روشن عشق
به تو نگاه میكند
تو دیگر از آن خود نیستی
كودك میشوی ، جوان هستی و جوانی نمیكنی
رد میشوی ، پیر هستی ، میمانی
همیشه در پی آن گمشدهای هستی كه با تو هست و نیست
باز در پی آن علاقهی پنهان
آن نگاه همیشه تازه هستی
از آن دو چشم روشن عشق را
در غبار بیامان زمان ، جستجو میكنی
غافل از اینكه
او دیگر تكهای از تو شده است
سایهای خوش بر دل تو
گوشه گوشه این خراب
سرشار از عطر نگاه توست ، عزیز
((محمد علی بهمنی))