كافه گفت وگو ...

الانم هرشهرستانی باشه خودم بدون شوهرم میرم چه کوهستانی چه مسطح یادشتی

ایول
شجاع ...
نترس ..

ما میتونیم

خيلي خوبه رها جون
نمي دونم چرا من اينجوري شدم باور كنيد من گواهينامه نداشتم پشت ماشين مينشستم حتي بيرون شهرم ميرفتم
اما الان پيش خودم ميگم من چجوري اين جاده ها رو ميو مدم

آره منم قبلش خیلی شجاعتر بودم

فعلاا
من برم خونه آجیم
خواهر زادم، ستایش جونم منتظرمه

باشه عزيز
روزخوبي داشته باشي

سارا جان كجايي خانم منتظرتون بودم گلم

سلام عزیزم منم دلم برات تنگ شده بود .
گفتم یکی دوتا تاپیک بزنم بعد بیام .
مرسی خیلی چسبید من که میدونم شما نمیخوری چشم منو دور میبینی فک کنم چای رو میریزی دور

سلام سارابانو
صبح تا حالا منتظرتون بودم گلم
خوبيد؟دختر گلت چطوره ؟
امروز خونس درسته ؟

فدات بشم اونم خوبه سلام میرسونه به خاله گلش
اره امروز خونست الان رفت خونه همسایمون با دوستش بره بازی به قول خودش .

نه عزيز
از چاي بدم كه نمياد فقط اهلش نيستم ولي كنار شما مي چسبه گلم

اي جانم
روي ماهش رو ببوس سارا جان
عزيز دل خاله

دیروز نبودی مونا جان سرت خلوت نشده ؟

ديروز عزيز مهندس كامپيوترمون اومده بود و داشت سيستمم رو درست ميكرد
آخه نمي دونم چرا پريروز سيستم مشكل پيدا كرد و يكسري سندهامون رو منتقل كرد به سال 92 كلي اعصابم بهم ريخت
مجبور شدم كلي سند رو حذف كنم و مجدد بزنم
و حالا هم مجبورم كل سندهامو يه كنترلي بكنم
شرمنده