خانه
1.18M

من شما را به چالش دعوت میکنم!

  • ۱۰:۵۲   ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    درود و سلام بر همه  دوستان و همراهان 

    من اينجا يه صفحه چالش ايجاد كردم تا دوستان رو به چالش هاي مختلف دعوت كنيم،تا هر روز برگ جديدي از پتانسيل هاي نهفته خود را رو كنيم و حس طنز و شوخ طبعي هميشگي دوستان گسترش پيدا كنه 

    فقط چند مورد :

    1- سعي كنيم چالش ها در حد عرف باشه و كسي معذب نشه براي انجام دادنش.

    2- هر كسي رو كه دوست داشتيد مي تونيد به اين چالش ها دعوت كنيد.

    3- سعي كنيم چالش ها ابتكاري و خلاق باشه تا لذت بيشتري ببريم.

    ویرایش شده توسط زیباکده در تاریخ ۱۶/۵/۱۳۹۸   ۱۸:۳۷
  • leftPublish
  • ۱۳:۴۷   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    fatemeh.g21
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست
    زیباکده
    arnina : 
    1 مینا هستم . (عین حقیقته )
    2 متولد 55
    3 کارمند
    4 متاهل
    5 دو فرزند دختر
    6 همسر نمایشگاه کامیون داره
    7 همسر و فرزندانم به شدت به من وابسته هستند
    8 تو امتحانهای دانشگاه خیلی تقلب کردم
    9 همه ی دوستام و اعضای خانواده خیلی به من اعتماد دارند و رازشون رو به من میگن
    10 خانواده ی شوهرم فکر میکنن اهل غیبت کردن نیستم . (زهی خیال باطل )
    11 معدل مدرک دانشگاهیم رو جعل کردم و تونستم استخدام بشم . (اینو فقط خواهرم میدونه )
    12 دوران دبستان دروغ گوی حرفه ای بودم .
    13 الان نیستم . خخخخخخخخخخخ
    14 پیش اومده که آرزوی مرگ کسی رو بکنم . اما فقط از دلم گذشته به زبون نیاوردم .
    15 معمولا به همه کمک میکنم .
    16 بیست میلیون تومن پس انداز مخفی دارم
    17 کارمند خوبی نیستم
    18 برعکس مامان و همسر خیلی خوبی هستم
    19 دیشب گریه کردم
    20 واسه ی وقت کشی میام سایت
    زیباکده

    چه صداقتی427

  • ۱۴:۰۷   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    لواشک پاستیل زاده
    یک ستاره ⋆|1707 |1793 پست
    زیباکده
    نوشان : 
    آفرین به خلاقیتت بهزاد من عکسمو گرفتم منتظرم برسه به دستم ( آخه از گوشی میل کردم به کامپیوتر) تا بفرستم
    زیباکده

    مردم از خنده دمت گرم😂😂😂😂😂

  • ۱۴:۰۸   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    با تشکر مجدد از بهزاد واسه خلاقیت بی مثالش و فرک عزیز
    من کلا خیلی به خودم افتخار میکنم نمی دونم چرا ولی اگه بخوام یه صحنه ای رو توصیف کنم که توش خیلی گوگولی مگولی وارانه از امتحان الهی سربلند بیرون اومدم : من تو یه کلاس تخصصی ثبت نام کرده بودم که 8 ماه به مدت 5 روز در هفته هر روز 5 ساعت ( خیلی فشرده) بود و در امتحان سراسری مربوطه جزو 3 نفری بودم که از کلاس 30 نفره معرفی شدم و تونستم رتبه خوبی بدست بیارم ولازم به ذکر است که تنها دختر کلاس بودم . البته مطمئنم اگه بازم زمان داشتم می تونستم ساعتها از محاسنم داد سخن بدم ولی همینجا تریبون به همکارم میسپرم و در میان جیغ و سوت حضار در اوج خداحافزی میکنم
  • ۱۴:۱۱   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    من بهزاد و به چالش دعوت میکنم:
    یه خصوصیت اخلاقی زنونه تو شخصیتت پیدا کن و واسه ما تشریحش کن ( میخوام ببینم با آنیما ی وجودت چقد آشنایی)
    آنیما : بخش زنانه شخصیت مردان
    آنیموس : بخش مردانه شخصیت زنان
  • ۱۴:۱۴   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    fatemeh.g21
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست
    زیباکده
    نوشان : 
    من بهزاد و به چالش دعوت میکنم:
    یه خصوصیت اخلاقی زنونه تو شخصیتت پیدا کن و واسه ما تشریحش کن ( میخوام ببینم با آنیما ی وجودت چقد آشنایی)
    آنیما : بخش زنانه شخصیت مردان
    آنیموس : بخش مردانه شخصیت زنان
    زیباکده

    18

  • leftPublish
  • ۱۴:۱۵   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    من همین الان یه چیز جالب یادم اومد در مورد خودم که لازم میدونم بگمش:
    جزو جالبترین افتخاراتمه که همه با شنیدنش انگشت تحیر به دهان تعجب میگیرند و در حوصله من متحیر میشن ( به جای حوصله میخواستم یه صفت دیگه بزارم ولی به خودم رحم کردم) من 8 بار مجموعه کتاب هری پاتر رو خوندم از اول تا آخر و کل 12 جلد و حفظم یعنی خود جی کی رولینگ ( نویسنده کتاب) در این حد طرفدار کتابش نیست
  • ۱۴:۱۹   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    fatemeh.g21
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست
    زیباکده
    نوشان : 
    من همین الان یه چیز جالب یادم اومد در مورد خودم که لازم میدونم بگمش:
    جزو جالبترین افتخاراتمه که همه با شنیدنش انگشت تحیر به دهان تعجب میگیرند و در حوصله من متحیر میشن ( به جای حوصله میخواستم یه صفت دیگه بزارم ولی به خودم رحم کردم) من 8 بار مجموعه کتاب هری پاتر رو خوندم از اول تا آخر و کل 12 جلد و حفظم یعنی خود جی کی رولینگ ( نویسنده کتاب) در این حد طرفدار کتابش نیست
    زیباکده

    خلاصه جلد سوم تعریف کن ببینم1

  • ۱۴:۲۹   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    نوشان من هم به نوبه خودم بهت افتخار می کنم. هم به خاطر تنها خانم در بین جمع آقایون. هم اون 8 بار هری پاتر که باعث شلی فک و آرواره ما شدید.
  • ۱۴:۳۱   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    جلد سوم ( هری پاتر و زندانی آزکابان) کتاب با عصبانیت هری ار مارج شروع میشه که بعد از تحقیر های مارج هری از عصبانیت اونو باد میکنه دیگه کاری بود که از دستش بر میومد هری با عصبانیت بار و بندیلشو بر میداره میاد از خونه دورسلی ها بیرون و یهو یه چیزی میبینه که باعث میشه از ترس چوبدستیشو بگیره جلوش همین حرکت باعث احضار اتوبوس شوالیه میشه که اونو به کافه خیابان دیاگون می بره اونجا تا شروع کلاس هاش یه اتاق میگیره و هر روز....
    ادامه بدم؟ یا بهم ایمان آوردی فاطمه ؟
  • ۱۴:۳۲   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) : 
    نوشان من هم به نوبه خودم بهت افتخار می کنم. هم به خاطر تنها خانم در بین جمع آقایون. هم اون 8 بار هری پاتر که باعث شلی فک و آرواره ما شدید.
    زیباکده

    41515

  • leftPublish
  • ۱۴:۳۳   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    خب البته منم باید بگم 12 جلد رو توی 1ماه و نیم خوندم. دلیل اینکه اینقدر هم طولانی شد دوستم بود که کتابا رو برام میاورد و بهم گفت که اگه از این تندتر بخونم مزه ش کمتر میشه و چون خودش برای رسیدن بعضی کتابا یه سال صبر کرده دلیل نمیشه من اینقد تند تند بخونم
    خلاصه مجوع زمان استراحت بین کتاب 5 رو حذف کنیم من در سه هفته 12 جلد رو خوندم.
    یه دلیل هم بیشتر نداره چون این مجموعه واقعا یه شاهکاره...
  • ۱۴:۳۴   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    نوشان : 
    جلد سوم ( هری پاتر و زندانی آزکابان) کتاب با عصبانیت هری ار مارج شروع میشه که بعد از تحقیر های مارج هری از عصبانیت اونو باد میکنه دیگه کاری بود که از دستش بر میومد هری با عصبانیت بار و بندیلشو بر میداره میاد از خونه دورسلی ها بیرون و یهو یه چیزی میبینه که باعث میشه از ترس چوبدستیشو بگیره جلوش همین حرکت باعث احضار اتوبوس شوالیه میشه که اونو به کافه خیابان دیاگون می بره اونجا تا شروع کلاس هاش یه اتاق میگیره و هر روز....
    ادامه بدم؟ یا بهم ایمان آوردی فاطمه ؟
    زیباکده

    وقتی منتظر اتوبوس شوالیه هست یه سگ سیاه رو می بینه....

  • ۱۴:۳۷   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    رااااستی یادم نبود توام این کتاب و خوندی خوشبه حالت که انقد زود خوندی چون من واقعا برای هر کتاب 1 سال صبر کردم
    حالا خدایی چیزی از ریزه کاریهاش یادت هست؟ مثلا یادته کی و چرا تابلویه بانوی چاق و عوض کردن؟ یا هری اولین بار کی اتاق ضروریات و دید؟ یا اولین بار کی هری به علاقه رون و هرماینی پی برد؟
  • ۱۴:۴۰   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) : 

    وقتی منتظر اتوبوس شوالیه هست یه سگ سیاه رو می بینه....

    زیباکده

    هری اصلا نمی دونست چیزی به اسم اتوبوس شوالیه وجود داره دو تا چشم اول دید ترسید ترجیح داد چوبدستیشو در بیاره فک کرد اخراج شده از مدرسه که اتوبوس شوالیه اومد

    اصلا رمز احضار اتوبوس شوالیه همینه باید چوبدستیتو بگیری جلوت و واقعا دلت بخواد از اونجا بری

    در ضمن کتاب 8 ام امروز میره به شهر کتابها نمیخریش؟

  • ۱۴:۴۱   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    fatemeh.g21
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست
    زیباکده
    نوشان : 
    جلد سوم ( هری پاتر و زندانی آزکابان) کتاب با عصبانیت هری ار مارج شروع میشه که بعد از تحقیر های مارج هری از عصبانیت اونو باد میکنه دیگه کاری بود که از دستش بر میومد هری با عصبانیت بار و بندیلشو بر میداره میاد از خونه دورسلی ها بیرون و یهو یه چیزی میبینه که باعث میشه از ترس چوبدستیشو بگیره جلوش همین حرکت باعث احضار اتوبوس شوالیه میشه که اونو به کافه خیابان دیاگون می بره اونجا تا شروع کلاس هاش یه اتاق میگیره و هر روز....
    ادامه بدم؟ یا بهم ایمان آوردی فاطمه ؟
    زیباکده

    36

  • ۱۴:۴۲   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    elham khajoi
    دو ستاره ⋆⋆|3355 |2818 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) : 
    زیباکده
    نوشان : 

    کوچیک نیست متوسطه من میخوام فرک رو به چالش دعوت کنم چالش من اینه فک کن میتونی به زمان سفر کنی و به عقب برگردی و یه چیزی رو تغییر بدی ( از اتفاقت زندگی خودت و تصمیماتت) ولی این انتخاب تاوان داره تاوانشم اینه کهیه خاطره قشنگ زندگیتو فراموش میکنی ( مثلا اگه شب عروسیت بهترین خاطره زندگیت بوده هیچی از اون شب یادت نمیمونه) اینجوری میتونی یه خاطره خوبو بدی ولی جلوی یه تصمیم اشتباه و بگیری
    خب حالا حاضری تن به این انتخاب بدی یا نه؟ با رسم شکل توضیح دهید

    زیباکده

    مرسی نوشان

    نوشان اتفاق خوبی که برام افتاده و خاطره شده یه واقعیت هست می دونم طعم واقعیش چیه.

    دست بردن توی گذشته واقعا برای من ترسناکه چون اصلا نمی دونم چه عواقبی داره شاید فکر کنم بهتر بود فلان کار رو نمی کردم یا جلوی فلان اتفاق رو می گرفتم اما تفاوتش با چیزی که در بالا گفتم اینه که نتیجه اش نمی دونم چیه، آیا با تغییر دادن یه چیز توی گذشته حالم(امروزم) چقدر عوض میشه. شاید اتفاقای به ظاهر بد نتیجه خوبی داشته باشن.

    پاسخ من منفی است من گذشته رو دستکاری نمی کنم.

    دعوت می کنم از نوشان، الهام خواجویی:

    مهمترین یا جالبترین کاری که کردی و به خاطرش به خودت افتخار می کنی و از خودت راضی هستی

    زیباکده

    عزیزم من از این سنم به بعد که کم کم دارم خود واقعیمو میشناسم واقعا یکی ازافتخاراتم اینه که دورنگیو دوست ندارم و از قال گذاشتن دیگران وپایمال کردن حق کسی کامل دوری میکنم ... خوب شاید بگی این کار نیست که ولی عزیزم به نظرم هر آدمی در درونش یک خاصیتی داره که منحصر به فرده . یکی از این ویژگیای من که منحصر به فرده اینه که آدم بدخواهی نیستم هیچ بر عکس خیلی از آدما ( که گول ظاهرشونو میخوریم خیلی وقتا)  خیرخواهم البته انکار نمیکنم که معتقدم باید در مقابل بعضی چیزا محکم برخورد کرد. تا حال خیلی شده با کسانی در ارتباط بودم و واقعا از جون و دل براشون مایه گذاشتم ولی به حرفی یا  با عملی سنگین گذاشتنو رفتن شاید نبخشیدمشون یا نظرم نسبت بهشون عوض شده باشه اما از اینکه من انسانیت به خرج دادمو خودم از اون دسته از آدمای نرخ روزی نبودم همیشه به خودم افتخار کردم. دیگری این که هر چیزیو که بخوام به دست بیارم به بهترین نحو ممکن به دستش میارم چون که توی مواردی که واقعا میخوام عزمم راسخه و این جمله شامل خیلی از موارد درسی و شخصی رو هم شامل بوده .

    ویرایش شده توسط elham khajoi در تاریخ ۳۰/۵/۱۳۹۵   ۱۵:۱۱
  • ۱۴:۴۲   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    زیباکده
    fatemeh.g21 : 
    زیباکده
    نوشان : 
    جلد سوم ( هری پاتر و زندانی آزکابان) کتاب با عصبانیت هری ار مارج شروع میشه که بعد از تحقیر های مارج هری از عصبانیت اونو باد میکنه دیگه کاری بود که از دستش بر میومد هری با عصبانیت بار و بندیلشو بر میداره میاد از خونه دورسلی ها بیرون و یهو یه چیزی میبینه که باعث میشه از ترس چوبدستیشو بگیره جلوش همین حرکت باعث احضار اتوبوس شوالیه میشه که اونو به کافه خیابان دیاگون می بره اونجا تا شروع کلاس هاش یه اتاق میگیره و هر روز....
    ادامه بدم؟ یا بهم ایمان آوردی فاطمه ؟
    زیباکده

    36

    زیباکده

    343434

  • ۱۴:۴۸   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    پس تو هم مثل دوست من سال به سال کتابو خوندی.
    تابلوی بانوی چاق رو پاره کرده بودن و اون فرار کرده بود پیش شوالیه
    فکر کنم اولین بار برای مخفی کردن کتاب معجون سازی اونجا رفت و یادمه دامبلدور اولین بار وقتی می خواست بره دستشویی دیدش بعدا هم برای کلاس های ارتش دامبلدور ازش استفاده شد.
    فکر کنم توی اون مهمونی که هرماینی با ویکتور کرام بود.
    درست گفتم؟
  • ۱۴:۵۱   ۱۳۹۵/۵/۳۰
    avatar
    NE DAکاپ عکاس برتر 
    دو ستاره ⋆⋆|2582 |2251 پست
    زیباکده
    arnina : 
    زیباکده
    NE DA : 
    زیباکده
    مرمری : 
    ندا جون رو به چالش دعوت میکنم
    چون دنیا بدون ندا خر است
    زیباکده

    قلبونت برم دوست جون 

    زندگی بدون مرمری هم خر استتتتت

    زیباکده

    دیگه بدون کی خر است ؟ 39

    55

    زیباکده

    عزیزمم بدون شما هم خر استتتتتتت11

  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان