من شما را به چالش دعوت میکنم!

درود و سلام بر همه  دوستان و همراهان 

من اينجا يه صفحه چالش ايجاد كردم تا دوستان رو به چالش هاي مختلف دعوت كنيم،تا هر روز برگ جديدي از پتانسيل هاي نهفته خود را رو كنيم و حس طنز و شوخ طبعي هميشگي دوستان گسترش پيدا كنه 

فقط چند مورد :

1- سعي كنيم چالش ها در حد عرف باشه و كسي معذب نشه براي انجام دادنش.

2- هر كسي رو كه دوست داشتيد مي تونيد به اين چالش ها دعوت كنيد.

3- سعي كنيم چالش ها ابتكاري و خلاق باشه تا لذت بيشتري ببريم.

ثناء جونی : 

چی شده؟

سلام.

قبلا هم گفتن کسی رو اجبار نکردن که عزاداری کنه.

قانون برای نظم و امنیت هم دارن،اما اون هایی که شما اسمش رو بی قانونی گذاشتی برای دهه اول محرم هست که همه گیره(رفتارهای اشتباه رو که برخی افراد انجام می دم مثل سر و صداها رو نمی گم)مثلا همین ترافیکی که می گید تمام سال همه به صورت کامل درگیرش هستن.حالا جاهایی هرکس حداقل یکبار چه عرض کنم چندین بار باهاش مواجه شدن اما کسی از قانون و رعایت قانون حرفی نمی زنه!!!!

هیچکس خصوصا افرادی که این ایام رو می پسندند نمی گه که باید اونایی که نمی خوان عزاداری کنن باید صرفا تو عزاداری شرکت کنن اما باید یه احترامی به این ایام گذاشته بشه(احترام به این ایام،ایام امام حسین(ع) تکیدا امام حسین(ع)نه به عزاداران،مثل ماه رمضان که تو جامعه کسی نباید روزه خوری کنه که بخواد خدایی نکرده قبح این ایام بشکنه)

آخه این قانون های نا نوشته کی گفته که بساط شادی و خنده جمع میشه(اگه منظور شما از بساط خنده و شادی جشن و عروسی و پایکوبی هاست بله اینها باعث بی احترامی به صاحب این ایام میشه)،این متعارفه که اگه کسی با سن بالای۸۰ ،۹۰ سال فوت می کنه همه اطرافیان حتی هفت پشت اونور تر تمام شادی ها و عروسی رو کنسل می کنن تایکسال حتی آرایشگاه رو بی احترامی و چی می دونن.حالا این دو ماه.....آخه کی میگه مغازه ها بسته هست اگه تو دو روز تاسوعا و عاشورا میگید بسته بودن به خاطر تعطیل رسمی این دو روز هست خیلی ها از مغازه دار ها هم دنبال عزاداریشونن شرمنده دیگه باید ببندند.خیلی از مغازه ها هم باز هستن در خدمت مردم هستن عزیزم.آخه این تعطیلی مغازه ها رو تو تعطیلات رسمی دیگه،چیزی نمی گید تو این ایام رو اعتراض می کنید؟؟!!  آرایشگاه ها هم همین طور دقیقا مثل مغازه هاست.حالا دقیقا تو همون دو روز عزیزان مورد آرایشگاهی براشون پیش میاد؟؟!!همین الآن برید زندگی مثل روزهای دیگه در جریان است.

بعد فکر می کنید اون تعداد افراد(به قول خودتون مثلا ۹۹ درصد عزاداران امام حسین(ع)شادی نمی کنن و دارن برای امام حسین(ع)گریه و ماتم می کنن خنده به لبشون نمیاد و...بابا جان اشتباه به عرضتون رسوندن اونها هم شادی دارن،انسان ذاتا دنبال شادی هست.مگر اینکه شما اسم شادی رو فقط بزن و بکوب و... بدونید.

گریه و عزاداری برای امام حسین(ع) در ظاهر یه ماتمی هست اما در عین حال شادی غیر قابل وصف روحی ای داره.

میدونی دقیقا قضیه اینه که یه سری از آدمها اگه بقیه مثل اونها فک نکنن و عمل نکنن کارهاشونو بی احترامی تلقی میکنن واقعیت اینه که شما شهروندانی که طبق عرف دوست دارید زندگی کنید زندگی برخلاف عرف رایج و بی احترامی میدونید  ولی این بی احترامی نیست همه جای دنیا هم هستند انسانهایی که برخلاف عرف جامعه زندگی میکنند و به بقیه بر نمیخوره

الان خود شما میگی :

" اگه منظور شما از بساط خنده و شادی جشن و عروسی و پایکوبی هاست بله اینها باعث بی احترامی به صاحب این ایام میشه" 

من دقیقا خواسته ام از شما اینه که لطفا به حق باقی انسانها برای انتخاب سبک زندگیشون احترام بزارید و اینا رو بی احترامی ندونید

" باید یه احترامی به این ایام گذاشته بشه" 

این باید و عرف تعیین میکنه و تو هرجامعه ای حقی برای انسانهایی که نمیخوان طبق عرف عمل کنن در نظر گرفته میشه الا جامعه ما

"این متعارفه که اگه کسی با سن بالای۸۰ ،۹۰ سال فوت می کنه همه اطرافیان حتی هفت پشت اونور تر تمام شادی ها و عروسی رو کنسل می کنن تایکسال حتی آرایشگاه رو بی احترامی و چی می دونن"

نه تو تهران حداقل میدونم که انقدر سختگیرانه به مقوله از دست دادن عزیز نگاه نمیکنن که تا هفت پشت اونورتر تمام شادیها رو تا یک سال کنسل کنن چیزی که من دارم میبینم اینه که اقوام درجه یک و دو به نسبت صمیمیت و سن متوفی ممکنه تا 40 روز این جوری که شما میگید این کار هارو نکنن و بعد از اونم انتخاب با خودشونه اگه بخوان می تونن برگردن به سبک زندگی عادی و ممکنه به احترام اقوام درجه یک متوفی ازشون اجازه بگیرند که کار خیلی پسندیده ای هم هست این کسب تکلیف ولی عرفش همون چهل روزه

بعد فکر می کنید اون تعداد افراد(به قول خودتون مثلا ۹۹ درصد عزاداران امام حسین(ع)شادی نمی کنن و دارن برای امام حسین(ع)گریه و ماتم می کنن خنده به لبشون نمیاد و...بابا جان اشتباه به عرضتون رسوندن اونها هم شادی دارن،انسان ذاتا دنبال شادی هست.مگر اینکه شما اسم شادی رو فقط بزن و بکوب و... بدونید.

کسی به عرض من چیزی نرسونده عزیزم من خودم عقل دارم چشم دارم سی سال از خدا عمر گرفتم و دارم طبق دیده ها شنیده ها و تجربیات خودم میگم بله من حق شادی ندارم منظورم از شادی در خفا و زندگی خصوصی خودم نیست منظورم تعطیلی برنامه های شادی بخش عمومیه خندوانه تعطیله برنامه های خنده دار و طنز رادیو تلویزیون تعطیله امکان گرفتن عروسی نیست تئاتر و فیلم طنز سینماها تعطیله ( حتی به غیر از اون دو روز و اون دهه) من حرفم اینه که تو برنامه ریزی های کلان من و امثال من دیده نمیشیم

دو روز و ده روز عروسی نرفتن و آرایشگاه نرفتن کسی رو نمیکشه ولی دو روز نیست و دو ماه این برنامه ها تعطیله 

لطفا نگید برنامه سازها خودشون دوست ندارن برنامه طنز بسازن چون اگه برنامه سازی هم بخواد بسازه اجازه پخش نخواهد داشت

خب دوستان ۱۵تاشو گفتم پنج تاش مونده.ببخشید تیکه تیکه مینویسم نی نی کوچولو ها زیادی اذیت میکنن نمیذارن گوشیو بردارم.

۱۶.عموم تازه کراوات خریده بود منم ادعا کردم گره کراوات بلدم کلی گره توهم توهم زدم بعدشم باسوزن چنتا کوک محکم زدم طفلک آینه نبود تو حیاط نیگا کنه همینطور نشست هی میگفت اشتباه نیست عموجان من می‌گفتم نه تو بلد نیستی ساکت باش وقتی تموم شد کلی فحش نثارم شد چون کراواتش کلا داغون وخراب شد هنوز یادگاری نیگهش داشته

۱۷.یه روز بابام از این شیرینی میکادو ها خریده بود گذاشته بود تو ماشین و پیاده رفته بود بیرون منم یه دونه ورداشتم رفتم تو خونه می خوردم همه گفتن از کجا گفتم سوپر محله آوده دونه پونصد تومن همه پول دادن منم  رفتم کل جعبه رو بهشون دونه دونه فروختم دوازده تومن جمع کردم اما دیگه آخرشبو تعریف نمی کنم چی شد وقتی همه فهمیدن

۱۸.توی زندگیم چون نتونستم درسم و تا مقاطع بالا ادامه بدم احساس پوچی میکنم.

۱۹.از مرگ شدیدا میترسم جوری که تمام زندگیم احاطه کرده ویه جورایی افسرده شدم

۲۰.اگه خدا فقط بهم یه فرصت بده ازش میخام منو به چندسال پیش برگردونه.ف قط همین

فرک (Ferak) : 
بچه ها خیلی باحال بود. دلم واسه برادر کوچیکه ماری خیلی سوخت. البته کلی به شیطنت ماری خندیدم
آیدا دلت واسه مامان یا هادی هم تنگ نمیشه؟ چقدر جالب

همچینم دلت نسوزونه فرک جان عوضش داداش بزرگتر م ده برابر این بلاهارو سرمن آورده بود منتها من بچه باجنبه ای بودم

فرک (Ferak) : 
بچه ها خیلی باحال بود. دلم واسه برادر کوچیکه ماری خیلی سوخت. البته کلی به شیطنت ماری خندیدم
آیدا دلت واسه مامان یا هادی هم تنگ نمیشه؟ چقدر جالب

ببین عزیزم من پارسال ۲.۳ماه شمال خونه عمم موندم و خییلی زود ب شرایطی ک هستم عادت میکنم.وقتی برگشتم خونه از دیدن خانوادم مخصوصا مادرم خیلی خوشحال شدم

Mari jon : 

بهزاد لابی : 
1- از بچگی خیلی به نقشه کشیدن و پلن و ... علاقه داشتم
2- اولین کتاب هایی که خودم انتخاب کردم، همگی جنایی بود
3- وقتی بچه بودم از تاریکی نمیترسیدم، اما اگه توی تاریکی تنها میشدم و در حال راه رفتن بودم، هی توهم میزدم یکی داره از پشت سر بهم نزدیک میشه
4- عاشق انواع غذا هستم، مخصوصا غذاهای گوشتی
5- یه پازل گمشده دارم
6- خیلی به موسیقی علاقه دارم
7- تجربه کارها و جاهای جدید برام جذابه
8- شوخ طبع هستم
9- کلا از انواع هنر خوشم میاد، کتاب، فیلم و ...
10 - هر کاری رو سخت شروع میکنم اما بعدش خیلی خوب تا تهش میرم
11- خوابیدن خیلی بهم حال میده
12- حیوونا رو خیلی دوست دارم اما سختمه تو آپارتمان ازشون مراثبت کنم
13- گل و گیاهم دوست دارم
14- عاشق فوتبال هستم
15 وقتی بچه بودم، با چندتا از فوتبالیست های محبوبم تو رویاهام دوست بودم و باهاشون حرف میزدم
16- خیلی در مورد روحیاتم فکر نمیکنم
17- حافظه کوتاه مدتم جدیدا داغون شده
18- خاک حاصلخیز
19- خداییش حقیقت اینه که دیگه هر چی فکر میکنم چیزی به ذهنم نمیرسه
20- قبله لابیستان هستم

با عرض پوزش میشه در مورد گزینه ۵وهجدهو بیست توضیح بدید.البت اگه فضولی نیست

خواهش میکنم. ببین 18 که چون کم آورده بودم الکی نوشتم. اگه یادت باشه جواب نصف سوالای جغرافی وقتی مدرسه میرفتیم یه خاک حاصلخیزی توش بود.

اما دو مورد دیگه مربوط میشه به شوخی هایی که اینجا با بچه ها میکنیم. همینطور که از مدال کنار اسمم مشخصه من بیشتر از 5 ساله که عضو این سایت هستم. بعد خیلی قدیما تعداد پسندیدمم از همه بیشتر شد توی یه برهه ای بخاطر لطفی که دوستان داشتن و هی لایک میکردن. این شد که خودشون به شوخی گفتن پس رییس تویی از الان. بعد دیگه من شوخی رو بسط دادمو گفتم من قبله عالم هستم(اگه سریال قهوه تلخ رو دیده باشی) و چون دوستام قدیما به دلیلی بهم میگفتن بهزاد لابی(اهل لابی کردن و ...) منم اینجا رو کردم لابیستان و خودمم شدم قبله عالم و از بین بچه ها وزیر اعظم و وزرای مختلف انتخاب کردم و با هم شوخی میکردیم. الان اکثرشون نمیان دیگه. ولی متالیک خودش یکی از وزیرام هست.

مورد 5 هم همه میگن که یه نیمه گم شده دارن که باید پیدا بشه. من ولی به شوخی گفتم که من یه پازل 1000 تیکه گم شده دارم که باید پیداشون کنم. خلاصه همینطوری بسط پیدا کرد تا اینکه الان یه پازل 4789 تیکه دارم که پیدا هم شدن! یعنی همه دخترهای نوگل نوشکفته از سراسر جهان هر روز با هم رقابت میکنن که دل منو بیشتر به دست بیارن. منم به کمک معاونینم امتیازدهی میکنم و هر سال اونایی که رتبه شون بین 1 تا 4789 میشه، میتونن بیان تو پازل من و در کنار من باشن 

نوشان:

میدونی دقیقا قضیه اینه که یه سری از آدمها اگه بقیه مثل اونها فک نکنن و عمل نکنن کارهاشونو بی احترامی تلقی میکنن واقعیت اینه که شما شهروندانی که طبق عرف دوست دارید زندگی کنید زندگی برخلاف عرف رایج و بی احترامی میدونید  ولی این بی احترامی نیست همه جای دنیا هم هستند انسانهایی که برخلاف عرف جامعه زندگی میکنند و به بقیه بر نمیخوره

الان خود شما میگی :

" اگه منظور شما از بساط خنده و شادی جشن و عروسی و پایکوبی هاست بله اینها باعث بی احترامی به صاحب این ایام میشه" 

من دقیقا خواسته ام از شما اینه که لطفا به حق باقی انسانها برای انتخاب سبک زندگیشون احترام بزارید و اینا رو بی احترامی ندونید

" باید یه احترامی به این ایام گذاشته بشه" 

این باید و عرف تعیین میکنه و تو هرجامعه ای حقی برای انسانهایی که نمیخوان طبق عرف عمل کنن در نظر گرفته میشه الا جامعه ما

"این متعارفه که اگه کسی با سن بالای۸۰ ،۹۰ سال فوت می کنه همه اطرافیان حتی هفت پشت اونور تر تمام شادی ها و عروسی رو کنسل می کنن تایکسال حتی آرایشگاه رو بی احترامی و چی می دونن"

نه تو تهران حداقل میدونم که انقدر سختگیرانه به مقوله از دست دادن عزیز نگاه نمیکنن که تا هفت پشت اونورتر تمام شادیها رو تا یک سال کنسل کنن چیزی که من دارم میبینم اینه که اقوام درجه یک و دو به نسبت صمیمیت و سن متوفی ممکنه تا 40 روز این جوری که شما میگید این کار هارو نکنن و بعد از اونم انتخاب با خودشونه اگه بخوان می تونن برگردن به سبک زندگی عادی و ممکنه به احترام اقوام درجه یک متوفی ازشون اجازه بگیرند که کار خیلی پسندیده ای هم هست این کسب تکلیف ولی عرفش همون چهل روزه

بعد فکر می کنید اون تعداد افراد(به قول خودتون مثلا ۹۹ درصد عزاداران امام حسین(ع)شادی نمی کنن و دارن برای امام حسین(ع)گریه و ماتم می کنن خنده به لبشون نمیاد و...بابا جان اشتباه به عرضتون رسوندن اونها هم شادی دارن،انسان ذاتا دنبال شادی هست.مگر اینکه شما اسم شادی رو فقط بزن و بکوب و... بدونید.

کسی به عرض من چیزی نرسونده عزیزم من خودم عقل دارم چشم دارم سی سال از خدا عمر گرفتم و دارم طبق دیده ها شنیده ها و تجربیات خودم میگم بله من حق شادی ندارم منظورم از شادی در خفا و زندگی خصوصی خودم نیست منظورم تعطیلی برنامه های شادی بخش عمومیه خندوانه تعطیله برنامه های خنده دار و طنز رادیو تلویزیون تعطیله امکان گرفتن عروسی نیست تئاتر و فیلم طنز سینماها تعطیله ( حتی به غیر از اون دو روز و اون دهه) من حرفم اینه که تو برنامه ریزی های کلان من و امثال من دیده نمیشیم

دو روز و ده روز عروسی نرفتن و آرایشگاه نرفتن کسی رو نمیکشه ولی دو روز نیست و دو ماه این برنامه ها تعطیله 

لطفا نگید برنامه سازها خودشون دوست ندارن برنامه طنز بسازن چون اگه برنامه سازی هم بخواد بسازه اجازه پخش نخواهد داشت

سلام.

عرف ما بر اساس اهل بیت هست تو پست قبل هم گفته شد. باید این دوماه این گونه باشه از طرف اهل بیت وارد شده، آخه ما به دنیا چیکار داریم که دین و مذهب شون با ما کاملا فرق می کنه همش فرهنگ کشورهای دیگه رو می پسندید،(آخه با این حرف شما یعنی معتقدیم مرغ همسایه غازه).

ما به اونا چیکار داریم ما به کشور خودمون به فرهنگ خودمون به ایران به جمهوری اسلامی ایران کار داریم به اصل خودمون اصل خودمون اصل اصل اصل ریشه ریشه ریشه. این فقط مختص عرف جامعه ما نیست عرف جامعه اسلامی،اسلام ناب محمدی(ص) هست.اسلامی که تو هر کشوری کم یا زیاد ریشه داره حتی تو همون آمریکا،الحمدالله در کشور ما ایران بیشتر الحمدلله.مگه تو رسانه های خودمون مثل تلویزیون ندید که تو ایام محرم و صفر و اربعین کشور های دیگه چطوری عزاداری می کنن ندیدید؟؟؟

عزیزم ما عرف رو براساس دو تقویم عمل می کنیم تقویم شمسی،تقویم قمری.

اگر نمی دونید بدونید این ایام محرم و صفر و رمضان مربوط به تقویم قمری میشه ،طبق این تقویم ها روزهای شاد رو شادی داریم و روزهای حرمت دار رو حرمت نگه میداریم،ایام عروسی عزیزان رو هم داریم.دیگه ببخشید این دوازده ماه سال ۹ ماه برای شما عزیزان دنبال کسب شادی،شادی کنید و هر جور خواستید شاد باشید،به گفته خودتون خندوانه ببینید،ما هم مثل شما خندوانه می بینیم،رادیو طنز گوش بدید ما هم مثل شما رادیو طنز گوش می دیم.

و صدها و بلکه هزاران اعمال شاد و مفرح در فضایی شاد و دلنشین شرکت کنید......شاد باشید. 

در مورد این مقوله من منظورم اینکه این گونه متعارفه کسی هم اعتراضی نمی کنه.اصلا منظور به شخص شما یا شهر و شهرستان خاصی نیست،اصلا هم منظورم همون یکسال حرمت نگه داشتن برای درگذشته نیست(می خوام عمق این موضوع رو بگم تا چه حدی هست،چه بسا برخی جاها دقیقا همچین رسم و رسوم هست)،دقیقا منظورم همون چهل روزه عزیزم.بعد برای اما حسین(ع) این رو اعتراض می کنیم که چرا باید این حالتی باشه!!!!!

برنامه سازها هم اگر اعتراضی دارند تا به حال این رو علنی نگفتن،چون این عرف اسلام رو شاید کاملا نه،اما تا حدی قبول دارن اگه هم مخالفتی داشته باشن دیگه به عقیده خودشون برمی گرده.یک چیزی هم اگه دقت کرده باشید تو خندوانه همیشه رامبد جوان تاکید می کنه که برنامه رو تا قبل از محرم باید جمع کنیم،یه نمونه همین استند آپ تابستون،اینکه همیشه میگه ما تو محرم برنامه نداریم و برنامه بعد از ماه صفر شروع میشه.

بهزاد لابی : 

Mari jon : 

بهزاد لابی : 
1- از بچگی خیلی به نقشه کشیدن و پلن و ... علاقه داشتم
2- اولین کتاب هایی که خودم انتخاب کردم، همگی جنایی بود
3- وقتی بچه بودم از تاریکی نمیترسیدم، اما اگه توی تاریکی تنها میشدم و در حال راه رفتن بودم، هی توهم میزدم یکی داره از پشت سر بهم نزدیک میشه
4- عاشق انواع غذا هستم، مخصوصا غذاهای گوشتی
5- یه پازل گمشده دارم
6- خیلی به موسیقی علاقه دارم
7- تجربه کارها و جاهای جدید برام جذابه
8- شوخ طبع هستم
9- کلا از انواع هنر خوشم میاد، کتاب، فیلم و ...
10 - هر کاری رو سخت شروع میکنم اما بعدش خیلی خوب تا تهش میرم
11- خوابیدن خیلی بهم حال میده
12- حیوونا رو خیلی دوست دارم اما سختمه تو آپارتمان ازشون مراثبت کنم
13- گل و گیاهم دوست دارم
14- عاشق فوتبال هستم
15 وقتی بچه بودم، با چندتا از فوتبالیست های محبوبم تو رویاهام دوست بودم و باهاشون حرف میزدم
16- خیلی در مورد روحیاتم فکر نمیکنم
17- حافظه کوتاه مدتم جدیدا داغون شده
18- خاک حاصلخیز
19- خداییش حقیقت اینه که دیگه هر چی فکر میکنم چیزی به ذهنم نمیرسه
20- قبله لابیستان هستم

با عرض پوزش میشه در مورد گزینه ۵وهجدهو بیست توضیح بدید.البت اگه فضولی نیست

خواهش میکنم. ببین 18 که چون کم آورده بودم الکی نوشتم. اگه یادت باشه جواب نصف سوالای جغرافی وقتی مدرسه میرفتیم یه خاک حاصلخیزی توش بود.

اما دو مورد دیگه مربوط میشه به شوخی هایی که اینجا با بچه ها میکنیم. همینطور که از مدال کنار اسمم مشخصه من بیشتر از 5 ساله که عضو این سایت هستم. بعد خیلی قدیما تعداد پسندیدمم از همه بیشتر شد توی یه برهه ای بخاطر لطفی که دوستان داشتن و هی لایک میکردن. این شد که خودشون به شوخی گفتن پس رییس تویی از الان. بعد دیگه من شوخی رو بسط دادمو گفتم من قبله عالم هستم(اگه سریال قهوه تلخ رو دیده باشی) و چون دوستام قدیما به دلیلی بهم میگفتن بهزاد لابی(اهل لابی کردن و ...) منم اینجا رو کردم لابیستان و خودمم شدم قبله عالم و از بین بچه ها وزیر اعظم و وزرای مختلف انتخاب کردم و با هم شوخی میکردیم. الان اکثرشون نمیان دیگه. ولی متالیک خودش یکی از وزیرام هست.

مورد 5 هم همه میگن که یه نیمه گم شده دارن که باید پیدا بشه. من ولی به شوخی گفتم که من یه پازل 1000 تیکه گم شده دارم که باید پیداشون کنم. خلاصه همینطوری بسط پیدا کرد تا اینکه الان یه پازل 4789 تیکه دارم که پیدا هم شدن! یعنی همه دخترهای نوگل نوشکفته از سراسر جهان هر روز با هم رقابت میکنن که دل منو بیشتر به دست بیارن. منم به کمک معاونینم امتیازدهی میکنم و هر سال اونایی که رتبه شون بین 1 تا 4789 میشه، میتونن بیان تو پازل من و در کنار من باشن 

باحال بود قبله عالم پازلی.

بهزاد لابی : 

Mari jon : 

بهزاد لابی : 
1- از بچگی خیلی به نقشه کشیدن و پلن و ... علاقه داشتم
2- اولین کتاب هایی که خودم انتخاب کردم، همگی جنایی بود
3- وقتی بچه بودم از تاریکی نمیترسیدم، اما اگه توی تاریکی تنها میشدم و در حال راه رفتن بودم، هی توهم میزدم یکی داره از پشت سر بهم نزدیک میشه
4- عاشق انواع غذا هستم، مخصوصا غذاهای گوشتی
5- یه پازل گمشده دارم
6- خیلی به موسیقی علاقه دارم
7- تجربه کارها و جاهای جدید برام جذابه
8- شوخ طبع هستم
9- کلا از انواع هنر خوشم میاد، کتاب، فیلم و ...
10 - هر کاری رو سخت شروع میکنم اما بعدش خیلی خوب تا تهش میرم
11- خوابیدن خیلی بهم حال میده
12- حیوونا رو خیلی دوست دارم اما سختمه تو آپارتمان ازشون مراثبت کنم
13- گل و گیاهم دوست دارم
14- عاشق فوتبال هستم
15 وقتی بچه بودم، با چندتا از فوتبالیست های محبوبم تو رویاهام دوست بودم و باهاشون حرف میزدم
16- خیلی در مورد روحیاتم فکر نمیکنم
17- حافظه کوتاه مدتم جدیدا داغون شده
18- خاک حاصلخیز
19- خداییش حقیقت اینه که دیگه هر چی فکر میکنم چیزی به ذهنم نمیرسه
20- قبله لابیستان هستم

با عرض پوزش میشه در مورد گزینه ۵وهجدهو بیست توضیح بدید.البت اگه فضولی نیست

خواهش میکنم. ببین 18 که چون کم آورده بودم الکی نوشتم. اگه یادت باشه جواب نصف سوالای جغرافی وقتی مدرسه میرفتیم یه خاک حاصلخیزی توش بود.

اما دو مورد دیگه مربوط میشه به شوخی هایی که اینجا با بچه ها میکنیم. همینطور که از مدال کنار اسمم مشخصه من بیشتر از 5 ساله که عضو این سایت هستم. بعد خیلی قدیما تعداد پسندیدمم از همه بیشتر شد توی یه برهه ای بخاطر لطفی که دوستان داشتن و هی لایک میکردن. این شد که خودشون به شوخی گفتن پس رییس تویی از الان. بعد دیگه من شوخی رو بسط دادمو گفتم من قبله عالم هستم(اگه سریال قهوه تلخ رو دیده باشی) و چون دوستام قدیما به دلیلی بهم میگفتن بهزاد لابی(اهل لابی کردن و ...) منم اینجا رو کردم لابیستان و خودمم شدم قبله عالم و از بین بچه ها وزیر اعظم و وزرای مختلف انتخاب کردم و با هم شوخی میکردیم. الان اکثرشون نمیان دیگه. ولی متالیک خودش یکی از وزیرام هست.

مورد 5 هم همه میگن که یه نیمه گم شده دارن که باید پیدا بشه. من ولی به شوخی گفتم که من یه پازل 1000 تیکه گم شده دارم که باید پیداشون کنم. خلاصه همینطوری بسط پیدا کرد تا اینکه الان یه پازل 4789 تیکه دارم که پیدا هم شدن! یعنی همه دخترهای نوگل نوشکفته از سراسر جهان هر روز با هم رقابت میکنن که دل منو بیشتر به دست بیارن. منم به کمک معاونینم امتیازدهی میکنم و هر سال اونایی که رتبه شون بین 1 تا 4789 میشه، میتونن بیان تو پازل من و در کنار من باشن 

خوش به سعادت دخترا پس

دلداده : 

خوش به سعادت دخترا پس

آره دیگه خیلی خوش به حالشونه. من چه کنم دیگه متعلق به خودم نیستم. وظيفه ای هست که سرنوشت گردنم نهاده 

سلام من اولین باره که تو چالش شرکت میکنم۱)چند سال پیش قیمه درست کردم کشیدم تو ظرف خانوادمو صدا زدم که بیان هی نگاه قیمه کردم گفتم چرا اینطوری هست وقتی اومدن سر میز گفتن پس لپش کو !!!
۲)شب لب ساحل کنار دریا میترسم حالم بد میشه
۳)خیلی کم حرفم
۴)از تاریکی میترسم
۵)بچه بودم سوسک زنده میگرفتم دنبال خواهرا و دختر خاله هام میکردم ولی یه بار یه اتفاقی افتاد دیگه دست نگرفتم
۶)یکی اگه مستقیم تو صورتم نگاه کنه تند تند باهام حرف بزنه حالت تهوع بهم دست میده
۷)۴،۵سالم بود از اسم حمید خوشم میومد موهام فرفری بود بخاطر همین بهم میگفتن فری منم همش گریه میکردم مامانم منو برد ارایشگاه کچلم کرد تا موهام بلند بشه لباس پسرونه میپوشیدم اینا هم حمید صدام میکردن خدارو شکر موهام صاف صاف شد
۸)از گربه خیلی میترسم ثلث سوم بود امتحان زبان داشتم دبیرستانی بودم زبانم خیلی بهتر از عربی بود تو حیاط اماده نشسته بودم که برم امتحان بدم گربه بچه هاش تو انباری خونه ما بدنیا اومده بودن یه خورده بزرگ شده بودن اورده بودشون بیرون روی دیوار حیاط راه میرفتن بازی میکردن نمیدونم چرا بلند شدم شیلنک زدم به دیوار یکی از بچه ها پرت شد تو حیاط خونه همسایمون اونا هم ترسیدن فرار کردن مادره انگار جیع میزد رفت بچشو اورد بالا من زبانمو افتادم گفتم اه اینا بود بابا کلی دعوام کرد هنوز که بیست و اندی از اون ماجرا گزشته من عذاب وجدان دارم
۹)از بلندی میترسم یا بالی کوه میرم سرم گیج میره روی نردبون میرفتم سرم گیج میرفت چشمام سیاهی میرفت میافتادم پایین البته اون موقع الان نه هر وقتم که تو حیاط والیبال یا بدمینتون بازی میکردیم توپ میافتاد بالای سقف دستشوی من لبه دیوار میگرفتم خودمو میکشیدم بالا بابام میگفت دختر چرا مثل پسرا از دیوار میری بالا همسایه ها میبینن بدِ
۱۰)چنگال دست گرفتن بلد نیستم برادرم حسابی حرص میخوره میگه برات خواستگار بیاد بهش میگم خواهر کوجیکم ازدواج کرده میگه تورو خدا نگو بزار بره
۱۱)خیلی مهربونم
۱۲)عاشق گل وگیاهم یه ۵۰ تای گلدون دارم البته پارسال ۸۰ تای داشتم یا ردشون کردم یا بخاطر زانو دردم نتونستم بهشون برسم خراب شدن
۱۳)۱۰ماهس که بخاطر اینکه چشمم ضعیف شده عینک میزنم بازم فامیل اشنا منو میبینن میکن همینطوری میزنی
۱۴)عاشق پرنده هام یه طوطی سبز به مدت ۱۰ساله دارمش ولی حرف نمیزنه به طوطی برزیلی شهریور پارسال خریدم با دست و سرنگ بهش غذا میدادم بهم عادت کرده بود همش روی سر و شونم میشست وصورتم و میکرد رفتم رستوران غذا خوردم غذاش الوده بود چشمم عفونت کرد و ویروسی شد دکترا گفتن بخاطر غذای الوده بوده واگیرداره ویروسش خطرناک حواست باشه کسی نگیره اقا این طوطی منو ول نمیکرد همش تو صورتم بود داداشم مینداختش تو قفسش ابن چیکار میکرد بیاد پیش من خلاصه از من ویروس و گرفت ومرد به همه گفتم رفتم پسش دادم
۱۵)تو یه جم فامیلی باشم تا ازم چیزی نپرسن حرف نمیزنم کاری به کار هیچ کس ندارم تو بحثشونم شرکت نمیکنم
۱۶) غذاهام واقعا خوشمزس البته بغیر اون قیمه
۱۷)روی تمیزی خونه خیلی حساس بودم
۱۸)دبیرستان سر زنگ حرفه بود حالم اصلا خوب نبود دستم که میز جلو میشست خیلی شیطون بود هی حرف میزدبهش گفتم حوصلتو ندارم اینقدر حرف نزن همین که بلند شد منم سوزنی که دستم بود رو بردم طرف صندلی پروانه همین که نشست جیع زد پرید منم صاف نشستم بنده خدا نفهمید چی شد معلم هم پرسید چی شد گفت نمیدونم چی بود منو بعل دستیم هم ریز ریز میخندیدیم ولی دیگه ساکت نشست
۱۹)اهل تلویزیون نیستم یه برنامه خاصی مثل خندوانه رو میبینم قدیم هم فوتبال الان نه نمیبینم
۲۰)قبلا کتاب خیلی میخوندم الان خیلی کمتر شده ۲۱)راستی رانندگی هم بلد نیستم خیلی میترسم

بهزاد لابی : 

دلداده : 

خوش به سعادت دخترا پس

آره دیگه خیلی خوش به حالشونه. من چه کنم دیگه متعلق به خودم نیستم. وظيفه ای هست که سرنوشت گردنم نهاده 

آخی الهی بگردم

چی میکشی با این همه خاطر خواه 

1-معمولا آدم لج باز دیوونه، کله خر، مغروری هستم

2_به سرعت جذب یه چیز میشم وبه اصطلاح معتادش میشم

3_ یکی از آرزوهام اینه که وقتی به سن قانونی رسیدم درسو ول کنمو تویه یه خونه مستقل زندگی کنمو خودم کار کنم 

4_با اینکه واسه حماقتام اسم نمیزارم ولی عاشق شدم

5_ عاشق تنهاییم

6_درحال حاظر باید 12تا طراحی وچند عدد الگو را تا فرداآماده نموده و2 امتحان هم دارم و که لی حسش نیست

7_همین الان از ته ته ته دلم آرزوی بد بختی یه نفرو کردم البته تا هفته بعد مطمئنم که پشیمون شدم

8_ مادرم معتقده کله هیچ پسریوخر گاز نگرفته تا بیادو زندگیشو بامن خراب کنه چون معتقده من هیچ وقت بزرگ نمیشم پسری که مورد تایید مامانم باشه باید دوترم بچه داری گذرونده باشه

9_ 40 تومن پولی که بای به مدرسه میدادمو گم کردمو هیچکی هنوز نمیدونه

10_دوماه پیش جوگیر شدمو 50 سانت از موهامو زدم اونم فقط به خاطر اینکه خواهرم منصرف شده بودم نمیخواست موهاشوبزنه به خاطر اینکه وقت آرایشگاه داشت منم طی یک اقدام ضربتی رفتم موهامو کوتاه کردم

11_ یه هفته آخر قبل مدرسه فقط داشتم زور میزدم ابروهام درآد

12_یه عالمه شیرینی بلدم با کلی غذا ولی بلد نیستم نیمرو بزنم

13_شاسخین میخوام

14_نیم ساعته دارم از تشنگی حلاک میشم ولی حال ندارم برم دوساعتم هست که تلوزیون روشبکه خبره ولی بازم حال ندارم برم

15_ همه میگن شبیه بقیه دهه هشتادیا نیستی

16_معمولا وقتی مطمئنم کسی ویکی دوباربیشتر نمیبینم  میگم 22 سالمه البته متاسفانه یه نفره 1 ساله از آشناییمون میگذره فک میکنه 23 سالمه

17_از هفت دولت ازادم وبه شدت لوسم

18_ هر نیم ساعت بامامانم حرفم میشه وهر دوروز یه بارقهر میکنم

19-غیر قابل پیش بینی ام

20_باصمیمی ترین رفیقم 9 ساله دوستم ولی .....

1- بعد از این همه سال درس و زندگی تازه به علایق درسیم پی بردم و فهمیدم اگر ریاضی نمیخوندم و میرفتم انسانی موفق تر میشدم خودم کف کردم از این کشف آخه همیشه عاشق ریاضی بودم الان عاشق علوم انسانی شدم
2- خیلی دلم میخواد حتی واسه مدت کوتاهی هم شده زندگی در یه کشور جهان اولی رو تجربه کنم
3- استعداد خیلی از کارها رو دارم علاقه شو هم دارم ولی خسته ام میفهمی خسسسسسته واسه همین اصولا هیچ کاری نمیکنم
4- خیلی ز گهواره تا گور دانش بجوی ام یعنی اگر شرایطشو داشتم دلم میخواست همش دانشجو بودم و درحال تحقیق
5- با اینکه روابط اجتماعی ام بالاست و مردم اصولا از تعامل با من لذت میبرن اما تا مجبور نشم وارد هیچ رابطه ای نمیشم یعنی تو اداره تلفنو هم حتی با زور جواب میدم ترجیح میدم خودم باشم و خودم
6- خاک حاصلخیز
7- دوست داشتم تو قرن 18 تو اروپا به دنیا میومدم
8- بچه بودم دوست داشتم خواننده بشم
9- شغل دومی که انتخاب کردم خلبانی بود
10- ایمان تقوا عمل صالح
11- اگر قدرت انتخاب داشتم که کی کجا به دنیا بیام احتمال دهه شصت در ایران جز گزینه های آخرم بود
12- شغل سوم انتخابیم نویسندگی بود
13- انقدر کتاب هری پاتر و خوندم کلشو حفظم
14- خاک حاصلخیز
15- همیشه از همسنهام کمتر از مسائل روز خبر داشتم و به قول معروف یه پله عقب بودم به جاش همیشه از همسنهام بیشتر مطالعه کرده بودم و اطلاعات عمومیم بالاتر بود
16-خطم افتضاحه انقدر که مطمئنم همیشه به خاطر خطم یکی دو نمره از دست داده ام
17- عاشق تنهایی ام
18- دوست دارم هر کاری رو تنها انجام بدم از پارتنر خوشم نمیاد
19- شغل انتخابی چهارمم آرایشگری بود
20- از نوجوونی تصمیم داشتم 30 سالم شد ازدواج کنم تولد 29 سالگیم استرسم شروع شد که اگر تا یک سال دیگه ازدواج نکنم برنامه هام به هم میریزه آقا زد و نیمه گم شده ام 25 روز قبل از تولد سی سالگیم پیدا شد. میخواستم بزنمش بگم آدم خوب نیست انقد دقیقه نودی باشه

نوشان : 

1- بعد از این همه سال درس و زندگی تازه به علایق درسیم پی بردم و فهمیدماگر ریاضی نمیخوندم و میرفتم انسانی موفق تر میشدم خودم کف کردم از این کشف آخه همیشه عاشق ریاضی بودم الان عاشق علوم انسانی شدم
2- خیلی دلم میخواد حتی واسه مدت کوتاهی هم شده زندگی در یه کشور جهان اولی رو تجربه کنم
3- استعداد خیلی از کارها رو دارم علاقه شو هم دارم ولی خسته ام میفهمی خسسسسسته واسه همین اصولا هیچ کاری نمیکنم
4- خیلی ز گهواره تا گور دانش بجوی ام یعنی اگر شرایطشو داشتم دلم میخواست همش دانشجو بودم و درحال تحقیق
5- با اینکه روابط اجتماعی ام بالاست و مردم اصولا از تعامل با من لذت میبرن اما تا مجبور نشم وارد هیچ رابطه ای نمیشم یعنی تو اداره تلفنو هم حتی با زور جواب میدم ترجیح میدم خودم باشم و خودم
6- خاک حاصلخیز
7- دوست داشتم تو قرن 18 تو اروپا به دنیا میومدم
8- بچه بودم دوست داشتم خواننده بشم
9- شغل دومی که انتخاب کردم خلبانی بود
10- ایمان تقوا عمل صالح
11- اگر قدرت انتخاب داشتم که کی کجا به دنیا بیام احتمال دهه شصت در ایران جز گزینه های آخرم بود
12- شغل سوم انتخابیم نویسندگی بود
13- انقدر کتاب هری پاتر و خوندم کلشو حفظم
14- خاک حاصلخیز
15- همیشه از همسنهام کمتر از مسائل روز خبر داشتم و به قول معروف یه پله عقب بودم به جاش همیشه از همسنهام بیشتر مطالعه کرده بودم و اطلاعات عمومیم بالاتر بود
16-خطم افتضاحه انقدر که مطمئنم همیشه به خاطر خطم یکی دو نمره از دست داده ام
17- عاشق تنهایی ام
18- دوست دارم هر کاری رو تنها انجام بدم از پارتنر خوشم نمیاد
19- شغل انتخابی چهرمم آرایشگری بود
20- از نوجوونی تصمیم داشتم 30 سالم شد ازدواج کنم تولد 29 سالگیم استرسم شروع شد که اگر تا یک سال دیگه ازدواج نکنم برنامه هام به هم میریزه آقا زد و نیمه گم شده ام 25 روز قبل از تولد سی سالگیم پیدا شد. میخواستم بزنمش بگم آدم خوب نیست انقد دقیقه نودی باشه

قطعا ویقینا خیلیاباگزینه ۱۱ موافقت الخصوص خودم