سرزمین جنوب : سرزمین بیابان و طوفان => بهزاد لابی
نام امپراطوری : Desert Land(دِزِرت لند)
خاندان اصلی : گودِریان ها. Guderian (s) Family
نام پادشاه : کینگ رومِل گودریان Romel Guderian
پرچم دزرت لند :
جادو : شیروز
جمله معرف امپراطوری : روح یا کوه، هر چیزی سایه خودشو داره.
پایتخت : دِیمانیا DayMania
*****************************************************************
** ملکه کاترینا گودریان همسر رومل گودریان : Catherina Guderian
ملکه نقش بالایی در مدیریت پایتخت بخصوص در مواقع صلح دارد که از او بیشتر خواهیم شنید
** پسر ارشد کینگ رومل گودریان : آندریاس گودریان Andreas Guderian
آندریاس جوانی حدودا 30 ساله بود. قوی و قابل در استفاده از شمشیر و با درایت و دسیپلین بالا. او برای پیش برد نقشه ها و خلق تاکتیک های جدید بسیار مناسب بود. پوستی آفتاب دیده ولی نه چندان سوخته داشت و موها و چشمان مشکیش به ملکه مادر رفته بود.
** پسر دوم کینگ رومل : برنارد گودریان Bernard Guderian
او 17 ساله است و مشغول تعلیم دیدن در همه زمینه هاست و از او بیشتر خواهیم شنید.
** مشاور اعظم : مارتین لودویک لیدمَن Martin Lodwick Leadman
مارتین لودویک لیدمن حدودا 60 ساله بود، مردی آرام اما با چهره ای عصبی و اخمو، موهای یکدست سفید و ابروهای خاکستری رنگ. قد بلند و لاغر اندام بود و ازینکه بخواهد افکارش را برای دیگران توضیح بدهد موذب میشد. با این حال در کمک به رومل گودریان هیچوقت کم نمیگذاشت و سختی مضاعفی را برای این موضوع تحمل میکرد.
** مشاور عملیاتی : اِروین مونتانا Ervin Montana
اِروین مونتانا مرد تقریبا 40 ساله، قد بلند و تنومندی با چشمان نافذ آبی رنگ بود. موهای مشکی خود را همیشه خیلی کوتاه نگه میداشت و وظیفه اصلیش هماهنگ کردن بخش های مختلف حکومت در خارج از کاخ بود. به همین دلیل ارتباطات وسیعی با بخش های مختلف از فرماندهان نظامی گرفته، تا نیروهای امنیتی، بزرگان بازار و بخش های دیگر داشت.
** فرمانده نیروهای اطلاعاتی : لرد آرتور ساگِشتا Arthur Sageshta
از او بعدا بیشتر خواهیم شنید
** فرمانده سابق کل ارتش که در جنگ با کولینزها کشته شد : کارشان شابین Karshan Shabine
کارشان شابین فرمانده کل ارتش دزرت لند، با موهای جوگندمی که کم کم رو به سپیدی میگذاشت. او معمولا مختصر و مفید حرف میزد. همه از این عادت او خبر داشتند که هرگز در جلسات رسمی چیزی نمیخورد یا نمی نوشید اما زمانی که مسئله مهمی را باید گوشزد میکرد جامش را در دست میگرفت.
** لوکاس شابین : پسر کوچک کارشان شابین که پس از مرگ پدر به همراه ماندا شابین مادرش به قصر نقل مکان کرده اند.
** فرمانده نیروی دریایی : بوریس سیدِنبرگ Boris Sidenburg
مردی پرقدرت با چهره و چشمانی نافذ، پرابهت و با هوشی سرشار بود. از زمانی که به فرماندهی نیروی دریایی رسیده بود، ظرف دو سال نیروی دریایی را متحول کرده بود.
** قائم مقام و فرمانده سواره نظام سابق و فرمانده کل ارتش بعد از مرگ کارشان شابین : نیکلاس بوردو Nicolas Bordeaux
از او بعدا بیشتر خواهیم شنید.
** سفیر امپراطوری دزرتلند در خاک ریورزلند : رابرت لیدمن : Robert Leadman
پسر مارتین لودویک لیدمن. رابرت جوانی حدودا 30 ساله بود که به نسبت پدر بسیار خوش رو و خوش مشرب مینمود. اما تا همین سن هم درک بالایی در کنار پدر از اقلیم ها و نحوه کارکرد سیاست پیدا کرده بود. او در اولین صحبت قابل اعتماد و جسور به نظر میرسید که هنوز صعه صدر پدر را نداشت ولی رفتار نبوغ آمیزی در ساده سازی بحران ها داشت.
** معاون ارشد خزانه داری در روابط بین الملل. پست جدید سفیر امپروطری دزرتلند در خاک سیلور پاین : شارلی درومانیک charlie Dromanic
شارلی درومانیک، معاون ارشد خزانه داری در روابط بین الملل هست. شارلی درومانیک، یک اشراف زاده اصیل از درومانی ست. پدر او سالها مشاور اصلی پادشاه قبلی دزرت لند در امور مالی بود. شارلی از معماران اصلی خرانه داری در دوران جدید و به شکل جدید آن است. زنی شجاع، خوش گذران، کنجکاو و با شناخت وسیعی از تمدن ها و مردم کشورهای دیگر، خوش صحبت و مستقل بود.
** سفیر امپروطوری دزرتلند در خاک اکسیموس : گَری وِگاس Garry Vegas
گری وگاس از خاندان وگاس حدودا 35 ساله بود. تجربه خوبی از حضور در بسیاری از جلسات در کنار لیدمن بدست آورده بود. او از مردم بزرگترین شهر مرزی شرق امپراطوری، وِگامانس بود که به دلیل سالها همسایگی با اکسیموس ها شناخت خوب شخصی نیز از آنها داشت.
** فرمانده زبده یک لشکر امنیت داخلی : سِر سالوادور Sir Salvador
** فرمانده یاغی هایی که به حکومت مرکزی پیوست : سالین دوسِل Saline Docell
** دختر کماندار، شجاع و باهوش درجنگ : لیندا کارمونسالی Linda Karmonsaly
او رابطه ای مثبت و نزدیک با لئونارد پودین، نابغه ارتش دزرتلند پیدا کرده است.
** رییس کتابخانه دزرتلند و بزرگترین دانشمند دوران دزرتلند : ماسین هابِر Masine Hauber
ماسین هابر که مردی حدودا 60 ساله اما کاملا سرحال و با موهای جوگندمی بود. دانشمندی بزرگ که رییس کتابخانه اصلی دزرتلند بود و اشراف زیادی بر اغلب علوم و تاریخ داشت. او شاگردان بزرگی نیز تربیت کرده و خودش هر روز به دنبال کشف نکته جدیدی دنیا را زیر پا میگذاشت.
** عقرب سرخ : پیرمرد مرموزی که کسی نامش را نمیدانست در جنوبی ترین شهر دزرتلند و گاهی در مناطق تایگستر و کولینز زندگی میکرد و متخصص تولید سم و سلاح شناس قهاری بود. او اعتقاد داشت که قوی ترین سم ها از مواد طبیعی به دست می آید و گه گداری به مناطق بیابانی مرکز کشور سفر میکرد و یا در مناطق وحشی حیوان های مختلف را مطالعه میکرد. او تاریخچه همه سلاح ها و تاثیر انواع مواد در کاربر هر سلاح را بهتر از هر کسی میشناخت.
** لئوناردو پودین : از سربازان جوان و بسیار با استعداد دزرتلند، که هوش و شناخت بالایی از جنگها و استراتژی های آن دارد. او پس از نمایش های فوق العاده در جنگ با اکسیموس در حال حاضر به معاونت برنارد در رهبری پیاده نظام ارتش درآمده است.
** موتانیشا : فرمانده وحشی ها در منطقه کولینز
** روسپی : یک روسپی در سرزمین اکسیموس که ناخواسته با لئونارد دیدار کرد و جان اون را نجات داد. ازو بیشتر خواهیم شنید.
****************************************************************
-- درومانی : یکی از شهرهای مرکزی دزرت لند که سالهاست یاغی ها در اطراف این محل حضور دارند و مشکلاتی با مردم شهر بوجود می آوردند.
-- ماستران : یکی از شهرهای مرزی دزرت لند با ریور لند که چند شورشی اجیر شده آنجا را به آتش کشیده بودند که خسارات زیادی زد اما شهر به خوبی باز سازی شده است.
-- کارمونسال : جنوبی ترین شهر دزرتلد چسبیده به دو همسایه وحشی و از جاهایی با آب و هوایی نسبتا جنگلی تر و کاملا وحشی با تراکم جمعیتی بسیار پایین.
-- وگامانس : بزرگترین شهر مرزی شرق امپراطوری دزرتلند
-- کرانه تاریکی : بخش ناشناخته تحت سلطه کولینزها که بخش اعظمی از آن به تصرف دزرتلند درآمده ست و تنها بخش جنوبی آن در اختیار کولینزهاست.
-- شابینیا : منطقه اصلی از بخش تصرف شده کولینزها(کرانه تاریکی) که به دستور رومل به نام کارشان شابین نامگذاری شده است.