یادتونه؟؟؟؟؟؟؟

یادتونه ، پاکن های دو رنگ که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی، بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد .

یادتونه ، از جلو نظااااااااااااااااام … شما یادتون نمیاد، اون قدیما هر روزی که ورزش داشتیم با لباس ورزشی می رفتیم مدرسه… احساس پادشاهی می کردیم که ما امروز ورزش داریم، دلتون بسوزه .

یادتونه ، آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست، اونا یه درس از ما عقب تر باشن تا ما عشق کنیم .

یادتونه ، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از کازرون برن نیشابور ، تو کتاب تعلیمات اجتماعی .

یادتونه ، یهو یکی تو کلاس در می اومد که : همه در مجلس ساکت نشسته بودند ناگهان خری گفت . و اونی که از همه فضولتر بود می گفت : گوینده خر است .

یادتونه تو نیمکت باید سه نفری می شستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید می رفت پایین زیر میز.

یادتونه شبا بیشتر از ساعت 12 تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت

12سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران!

یادتونه سرمونو میگرفتیم جلو پنکه می گفتیم:آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ

اشتباه گفتی پپر
سرزد از افق زمانی میداد که برنامه ها بیشتر بود
سرود این بود انموقعهاااااااا: شد جمهوریه اسلامی به پا .......که هم دین دهد هم نیا به ما و..........

وااااااااااااااااااااای پپر یادش بخیر .... اره همش عین حقیقته

یادش بخیر ...

چقدر خندیدم به این  از دست تو پپر

یادتونه وقتی تلوزیونمون برفکی می شد با کف دست یکی میزدیم روش ، درست می شد ، بعد یکیمون پاش می خوابیدیم تا با پامون کانال رو عوض کنیم آخه هنوز کنترل نیومده بود

تازه از اون پایین هی سیخونک میزدیم به بغلیمون که بهمون برسونه

پپر بهت نمیاد بچه درس نخون باشی...
فک کن رو میز کلی تقلب مینوشتیم اخر سرهم میرفتیم پایین وکتاب باز میکردیم...ههههه

من هیچ وقت درس نمی خوندم ولی همیشه نمره هام خوب بود و شاگرد اول بودم