خانه
× برای دیدن جدیدترین مطالب این تاپیک اینجا کلیک کنید و برای دیدن صفحه ابتدایی، این پنجره را ببندید.
برای دیدن صفحات دیگر، بر روی شماره صفحه در شمارنده بالا کلیک کنید.
مشاهده جدیدترین مطالب این تاپیک
24K

اتاق درد و دل

  • ۱۶:۱۸   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    امروز خیلی دلم گرفته ...همش به ای فکر میکنم یه کاریو شروع کنم اما شروع هرکاری سرمایه میخواد که من ندارم ...دلم میخواد ارایشگری انجام بدم هم خیلی علاقه دارم هم چندسال پیش دورشو دیدم اما همسری زیاد موافق نیست و میگه ارایشگری رو رو دوست نداره البته اگه تصمیم جدی بگیرم شاید بتونم راضیش کنم اونم امیدم به اینکه میتونم مغازه پدر همسری رو که 6متره کلا رو اجاره کنم و همونجا کار کنم هم دمه درمونه هم تو محل و خیابون خودمونم و نمیگه رفت وامد بیرون رو دوست نداره ...منتها باید برم یه دوره پیشرفته چند ماهه رو ببینم ...خسته شدم از خونه نشستن و جایی نرفتن اینهمه درس خوندم اخرشم بیکار و خونه دار و بدور از اجتماع ....دلم خیلی گرفته اینجا غریبم و نه دوستی و نه فامیلی واز طرفی همسرم همش سر کار شاید ماهی یبار جایی بریم...طول هفته شاید یبار دخترمو پارک ببرم و این وضعیت تکراری و کسل کننده شده ...چکار کنم بنظرتون ...

  • leftPublish
  • ۱۶:۳۴   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    shirin
    یک ستاره ⋆|1865 |1439 پست
    با همسرم منطقی حرف بزن بعد راضی اش کن بعد برو دوره پیش رفته رو ببین به خودت احترام بزار به دوست داشتن هات این خیلی مهم به خودت بها بده با دلیل ومنطق برو جلو اتفاقا الان آرایشگری پول خوبی هم توشه اگه واقعا دلی کار کنی عزیزم به دخترت هم بیشتر اهمیت بده بچه ها باید دوران بچه گی رو بچگی کنند من هرروز که نه اما یه روز در میون کوروش رو میبرم پارک وبا بچه های دیگه لذت میبره بزار بیتاناز منزوی نشه.قرار نیست چون تو فعالیتی نداری اونم خودش رو با تو وقف بده.
  • ۱۶:۳۷   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    صورتــــــــــــــــی
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|18882
    عزیزم کاری که علاقه داری رو انجام بده..
    اگه فکر میکنی استعدادشو داری برو یاد بگیر..
    اما از زندگیت غافل نشو
    ارایشگری خیلی سرگرم کننده اس و در امدشم خوبه...
    موفق باشی
  • ۱۶:۳۹   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    صورتــــــــــــــــی
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|18882
    نمیدونم چرا مردا ارایشگری رو دوس ندارن
    همسر منم دوس نداره
  • ۱۶:۴۶   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    صورتــــــــــــــــی
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|18882
    بچه ها فعلا خدافظ
    برم یه کم پیاده روی...خسته شدم از بس پشت سیستم نشستم...
  • ۱۶:۵۴   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    شیرین جون چون اینجا تنهام و حامی یا کسی نیست راهنماییم کنه شاید از حرفی که میزنم تعجب کنید اما اگه بخوام در هفته دوروز برم بیرون همسری ناراحت میشه همش از جامعه میترسه و میگه ادما خوب نیستند اما تو خودت خوبی میگه من به مردم بد بینم ....میگه چون خوش برو رویی مورد توجه قرار میگیری واسه همین خیلی تو حصارم و خیلی کم پیش میاد جایی تنهایی برم خسته شدم از این خونه نشستنها...مجردیام بیرون و تفریح و با دوستان اما حالا ....خیلی دلم گرفته ..
  • leftPublish
  • ۱۶:۵۴   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    shirin
    یک ستاره ⋆|1865 |1439 پست
    مردا دوست ندارند به خاطر پوشش بعضی از خانمهای آرایشگر که از در آرایشگاه میان بیرون مشخصه ارایشگر هستند اما من خانمهایی ارایشگری رو دیدم که یه کرم هم به صورت نمیزنند موقع خارج شدن از ارایشگاه خیلی تمیز وشیک متاسفانه اسمشون بد در رفته دیگه اما آدم باید خودش عاقل باشه خواهر
  • ۱۷:۰۰   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    shirin
    یک ستاره ⋆|1865 |1439 پست
    عزیزم شاید باورت نشه دقیقا شوهر منم اوایل ازدواج به بیرون رفتن من حساس بود چون میگفت خوش برو رویی البته به قول خودش کسی بهت چیزی میگه من دیوونه میشم .منم حساسیتی نشون نمیدادم .من مثل تو دوران مجردی با دوستان تفریح میکردم اما بعد ازدواج یه کم محدودتر شدم.البته بعد ازدواج یه چند ماه اول بود الان دیگه خودم میرم بیرون البته با اجازه اشدرست میشه صبور باش.تو همون بحث آرایشگری که گفتی رو بهش بگوتو یه فرصت مناسب که شارژه جلوی افرادی که میدونی رو حرفاشون دقیق امتحان کن.از خانواده همسرت کمک بگیر؟
    ویرایش شده توسط shirin در تاریخ ۱۲/۳/۱۳۹۳   ۱۷:۰۱
  • ۱۷:۱۱   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    مادر شوهرم باهام موافق میگه میتونی چون ذوقشو داری و اکثرا موهاشو رنگ و کوتاه میکنم و بند وابرو ...من اهل ارایش نیستم شاید گاهی ریمل و کمی رژ کمرنگ بزنم بد نمیدونماااااا اما بدون ارایش راحترم ....همین دیگه اسم بعضی ارایشگرا بد در رفته اما هستند خانمهای محترمی که با همین ارایشگری زندگیشونو تامین میکنند و خیلی هم خانم و موفق هستند اما نمیدونم چرا همسری اینارو مثال نمیزنه همش میگه من مرد بیرونم و میبینم چه اتفاقایی میافته و یک خانم باید کدبانو و به زندگی و همسرش و بچش برسه والان امیدی که دارم ته دلم اینه که ارایشگاهی که بزنم چسبیده به خونمونه والا محال بود این فکر بسرم بزنه منتها میمونه کلاس رفتن و دوره جدید دیدن....یعنی خدا کمکم میکنه یعنی شروع کنم از پسش بر میام و ابروم نره که نتونستم و این حرفها ...اول بخاطر اینکه از یکنواختی در بیام و بعدش استقلال مالی...هرچند همسرم کم نمیذاره اما بنظرم این زمونه یه دست صدا نداره
  • ۱۷:۱۱   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    shirin
    یک ستاره ⋆|1865 |1439 پست
    یه مسئله ای هم که هست امسال ما که دوران مجردی یا شاغل بودن یا با دوستاشون بیرون میرفتم طبیعیه بعد ازدواج که همسرشون انچنان تمایلی به بیرون رفتن شون نداشته باشند حساس باشند.البت بازم میگم بزار روحساب علاقه زیاد اگه براش اهمیتی نداشتی روت انقدر حساس نبود.یه دورانی داره برای من که چند ماه اول ازدواج بود الان با پسرم همه جا میریم.بعضی وقتا دیگه اون به من میگه چقدر میشینی خونه پاشو برو بیرون یه چرخی بزن
  • ۱۷:۱۴   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    shirin
    یک ستاره ⋆|1865 |1439 پست
    ببین همسرت از کی بعد خودت حرف شنوی داره رو مخ اون کار کن مادر شوهرت!
  • leftPublish
  • ۱۷:۲۸   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    حرف مادرشو هم گوش میده اما تو این مسایل حرف حرف خودشه...من که دیگه با این مساله که دیگه مث مجردیام نیستم کنار اومدم اما از یکجا نشینی دیگه خسته شدم اینقد دلم میخواست اینجا مادرم بود حداقل هفته ای یبار میرفتیم اونجا اونا میاومدند اما اینم که کاریش نمیشه کرد و از هم جداییم ..با مادر همسری تو یه ساختمونیم اصولا هر روز همو میبینیم و اونم با دختر ودومادش خوشه ...میان و میرن اما من باید هر 2یا سه ماه برم خونه مادرم ..امروز کلی اشک ریختم و کاشکی کاشکی گفتم وووعزیزم نمیخوام ناراحتت کنم اخه بعضیا خوششون نمیاد پای درد دل کسی بشینند و میگند انرژی منفی میاره اما خواستم حداقل تو دنیای مجازی سبک بشم و کسیم منو نمیشناسه و فردا حرفم دهن به دهن نمیچرخه...
  • ۱۷:۳۹   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    میرم ماست خودم درستیدمو بگیرم بذارم یخچال....یه دوشی بگیرم...بفکر شامم باشم شاید ماکارونی بدرستم و تو مسابقه شرکت کنم البته با وجود این دخملی و مامان اینو بده اونو بیار و..........فکر نمیکنم بتونم چیز خوشکلی درست کنم اما باید شام رو حاضر کرد دیگه...ممنونم که کمکم کردی و راهنماییم کردی دوست دارم خانمییییی تا دوباره بای
  • ۱۸:۰۲   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    فریاد
    کاربر فعال|1018 |730 پست
    عزیزم شوهر منم دقیقا همین حرفا رو میزنه و خیلی محدودم میکنه منم بخاطر همین تو خونه خودمو با کارای هنری سرگرم میکنم.ولی سعی کن راضیش کنی که کاری که دوست داری رو انجام بدی.توی اصفهان که آرایشگری خیلی درآمد داره.به قول تو هم بعضی ها کاری کردن که مردم به آرایشگرا جور دیگه نگاه میکنن.امیدوارم شوهرت موافقت کنه چون من واقعا درکت میکنم.
  • ۱۹:۰۰   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    صورتــــــــــــــــی
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|18882
    ازیناز جون خیلی رو موضوع حساسیت نشون نده...خودت اذیت میشی
    بهش بگو با هر شرایطی که تو بگی ارایشگاه میزنم..
    از دلتنگی ها و خستگیهات براش بگو...
    کم کم نرمش کن..با دعوا ودادو بیداد کاری از پیش نمیبری..
    موفق باشی عزیزم
  • ۲۳:۱۷   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    مرسی دوستانم صورتی و پرستش جان
  • ۲۳:۲۰   ۱۳۹۳/۳/۱۲
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    دوستان میخوام این اتاق همیشگی باشه و هرکی درد و دلی داره بیاد تو و باهم حرف بزنیم
  • ۰۱:۱۵   ۱۳۹۳/۳/۱۳
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    شب همگیتون خوش
  • ۱۱:۴۰   ۱۳۹۳/۳/۱۳
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    دیشب اومدم باهاش حرف بزنم اول صحبتم تا درباره کار و ارایشگری حرف زدم گفت عزیزم دارم بازی میکنم (کلش)تمرکز منو با کلمه کار و ارایشگری بهم نریز اگه حرف دیگه ایه هست بگ. فقط درباره ارایشگری حرف نزنیم که به صلاحمون نیست ...حالا من چطوری حرفمو بزنم کاش این بازی کلش نبود خدا بگم چکار کنه مخترعشو همسری همش سرش تو کلشه
  • ۱۵:۵۴   ۱۳۹۳/۳/۱۸
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
    حالم گرفته شد اول مادر همسری گفت برو دوره تکمیلی ببین و همسرتو راضی کن من این مغازه رو بهت میدم توش کارتو شروع کنی و من بعد ده روزی تونستم همسرم رو راضی کنم تا بذاره برم کلاس....
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان