او هميشه با ماست...
مردي از خدا شكايت مي كرد :
"خدايا من ازت خواستم در همه ي موارد دستمو بگيري و باهام باشي...اما تو فقط موقع شادي و خوشحالي
پيشم بودي.موقع سختي ها و مشكلات،من فقط دو تا پاهاي خودمو مي ديدم!پس تو اون موقع،كجا بودي؟؟؟!!!
خداوند در جواب او،فرمود :
"آن دو پا،پاهاي من بود كه تو را بر پشت خود سوار كرده و از سختي ها عبور مي دادم."
مدیر مجله جادوی کلمات
www.jadoykalamat.tk