۰۰:۰۰ ۱۳۹۳/۳/۵

اوينا جان اينجا تبادل نظرِ و من هيچوقت هيچ جايي ب خودم اجازه ي توهين نميدم..
مثلا همون نوشته ي پشت وانت، اصلا جمله اش يا شعرش(!) درست نيست! فكر ميكنم هيجان اني رو هم همه دارن كسي با داشتن هيجان، "نفهم" تلقي نميشه ك در غير اين صورت يك خصيصه ي مهم بشري رو در خودش گم كرده، و آني بودنش بخاطر جوّ تاپيك بود!
مثلا من هيچوقت خدا رو ب چشم كسي ك فقط در فكر انتقام از بنده اش باشه نميبينم يا كسيكه اگه بنده اش عملي ك اونطور خودش خواسته انجام نداده پس ايگنورش كنه... بعد از اين شعري از فروغ ميذارم ك من از خوندنش بسي لذت بردم:)
من دوست دارم هر كسي بگه با چ معيارايي حجاب خودشو انتخاب كرده؟ چقد درموردش مطالعه داشته؟
منظورم از مطالعه داشتن يعني چقدر زمان صرف انتخابش كرده؟ ايا حجاب اديان مختلف رو هم راجع بهش خونديد و در نهايت ب اين انتخاب رسيديد؟
من بحثم اصلا مختص ب حجاب نميشه، ب تمام زواياي دين مربوط ميشه.. اينكه چقدر درمورد كيفيت نماز و خاصيتش علم داريم؟ علم داشتن ب معناي داناي كل يا عالم دهر بودن نيست مهم اينه تو ي مقطع زماني رفته باشي با جون و دل دنبالش.. فارغ از بهشت و جهنم (ك مثلا اينكارو ميكنم چون نرم جهنم).. فقط واسه خودت بري دنبالش.. من از اينكه از رو عادت باشه و يا ترس از جهنم نه حجاب هر چيزِ ديني و اعتقادي ديگه اصلا دوست ندارم. اينكه ميبينم از اديان ديگه وارد اين دين ميشن برام تلنگر سنگينيه.. و از اينكه خدا رو ب ي موجودي ك بعضي اوقات خوفناك ميشه تشبيه كنيم بيزارم.
اوينا جان من اگه "تو" يي بكار بردم تو اين پستم، منظورم ب شخصِ خودمِ و ب هيچ وجه نه شما و نه دوستِ ديگه اي مدّنظرم نيست:)
اميدوارم اين سوءتفاهم رفع شده باشه،
من پاسخگوي تمام پستام هستم..
شبتون خوش دوستان:)