میهمان سوم برنامه اینترنتی دید در شب با اجرای رضا رشیدپور فوتبالیست بازیگر پژمان جمشیدی بود.
رضا رشیدپور: پژمان جمشیدی ادم خیلی شیکی است و یک ساعت ویژه دستش است و از وقتی وارد استودیو شده چند بار تلگرامش و چک کرده و دو هزار بار جلوی چشم ما باهاش پیامک فرستاده (خنده)!
پژمان جمشیدی: این ساعت به گوشی وصل است و چیز خاصی هم نیست
رضا رشیدپور: قیمت این ساعت ها چند است؟
پژمان جمشیدی: قیمت های متفاوتی دارد.از یک میلیون و پانصد هزار تومان هست به بالا، اما ساعت من چون اسپرت است ارزان ترهم هست.
رضا رشیدپور: شما با موبایلت نمی تونستی پیام بفرستی؟
چرا، ولی دوست داشتم این ساعت ها را امتحان کنم ولی کار خیلی ویژه ای نمی کند.
رضا رشیدپور: شما چقدر به برنامه دید در شب پول دادی تا بر روی صندلی مصاحبه بنشینی؟
پژمان جمشیدی: من که هر کاری میکنم پول دادم (خنده) اما بخشی از آمدنم به دوستی و اشنایی با شما برمیگردد و بخشی هم به سوال هایی که شما از من دارید و فکر می کنید مصاحبه چالشی خواهید داشت.
رضا رشیدپور: سوژه مناسبی برای مصاحبه هستی چون با بعضی از خبرنگارها که صحبت کردم میگفتند پژمان از همان زمان قدیم به خبرنگارها پول میداد تا عکسش روی جلد باشد، چرا این حرف ها را می زنند؟
پژمان جمشیدی: من نشنیده بودم الان از شما می شنوم. حتی در زمان فوتبالم خیلی کم شنیده بودم
رضا رشیدپور: چرا، در یک مصاحبه اعتراف کردی که اگر به یک بچه ۲۰ساله بگویید پول کارت به کارت کن تا روی جلد بروی این کار را می کند!
پژمان جشمیدی: چرا دروغ میگویند؟ اصلا مگه اون موقع کارت به کارت بوده؟
رضا رشیدپور: یعنی این مصاحبه رو تکذیب می کنی؟
پژمان جمشیدی: این کلمه ها مال من نیست. اگر گفتم هم الان یادم نیست.
رضا رشیدپور : کلا تا حالا پول دادی باهات مصاحبه کنند؟
پژمان جمشیدی: نه هیچ وقت.
رضا رشیدپور: رابطه ات با خبرنگارها چگونه ست؟
پژمان جمشیدی: ارتباط من همیشه بر پایه احترام متقابل بوده است. اینکه بگویند من پول داده ام که مصاحبه کنم اصلا شدنی نیست.
رضا رشیدپور: من از تو میپرسم چون ادمی هستی که همیشه در معرض مصاحبه بودی. تا حالا شده بهت بگن پول بده تا روی جلد بروی؟
پژمان جمشیدی: نه، اما درعالم فوتبال اگر بوده هم تا به حال به من پیشنهاد نشده است. حتی اینکه می گویند مربی ها پول میگیرند تا بازیکن ببرند هم تا به حال در مورد من پیش نیامده است. برای همین می گویم بعضی چیزها در فوتبال ما بزرگنمایی شده. نمی خواهم از بحث خارج شوم که متهم به فرافکنی نشوم.
رضا رشیدپور: آخه سوژه مشخص این است که پژمان خالی بسته بود، آلمان من را خواسته و..
آلمان رو که خودم گفتم. این موضوع مربوط به آلمان است؟ بذارید بحث پول رو تموم کنیم.
رضا رشیدپور: خب این مربوط به اون موضوع هم هست.میگویند خبرنگارها یک دفعه چتر زدند و.. بعضی هایشان البته. من جسارت نمی کنم.
پژمان جمشیدی: نه اجازه بدید من بگم. من یکی از معضلاتم در زمان فوتبال این بود که دانشجو بودم. هر بازیکنی که مطرح می شد یک مدیر برنامه داشت و اصلا اشکال ندارد مدیر برنامه کسی بود که با مطبوعات تعامل داشت و یک بازیکن که قابلیت دارد را مطرح و پررنگ کند.
رضا رشیدپور: پس حرف و حدیث ها برای این تعامل است؟
پژمان جمشیدی: من که مدیر برنامه نداشتم. چون تقریبا ۷۰ درصد عمر فوتبالم را در اون زمانی که به درد میخوردم دانشجو بودم وهیچ مدیر برنامه ای روی برنامه ریزی نمی کرد چون سربازی نرفته بودم و نمی توانستم از کشور خارج شوم.
رضا رشیدپور: کدوم تیم آلمان؟
پژمان جمشیدی: وولسبورگ ، آن زمان اقای مانوسی فر که هنوز هم فعال هستند و انشالله سلامت باشند این موضوع را مطرح کردند.ایشان درجریان همه امور هستند. واقعا چیز عجیبی نبود که بخواهم درباره اش دروغ بگویم
رضا رشیدپور: پس خالی بندی نبوده؟
پژمان جمشیدی: من در زندگی ام ادم بی ادعایی هستم. آلمان رفتن چیزعجیبی نیست. من در سایپا خیلی روزهای درخشانی داشتم وبهترین روزهای فوتبالم را تجربه کردم.
رضا رشیدپور: آدمی که می گوید من در فوتبال درخشان بودم. تیم ملی بودم و علی پروین برای یک فصل ۱۴ میلیون به او پول داده و….
پژمان جمشیدی: پس بگذارید اصلاح کنم. ادعای بیشتر از چیزی که بودم ندارم.
رضا رشیدپور: قبول، ادعای هرچیزی که داشتی و بودی…
پژمان جمشیدی: ادعا نیست مثلا اگر پرویز پرستویی بگوید من در اژانس شیشه ای خوب درخشیدم ادعا نیست.
رضا رشیدپور: الان خودت را با پرویز پرستویی در سینما مقایسه کردی؟
پژمان جمشیدی: (خنده) نه. هرچی من بگم شما جواب دیگه ای میدهی من درباره خودم حرف میزنم.من میگویم اغراق نکرده ام اگر بگویم پژمان جمشیدی در سایپا بازیکن خوبی بوده است. این ادعا نیست واقعیت است
رضا رشیدپور: عرضم همین است . من میخواهم تکمیل کنم و بگویم تنها کسی که سال ۸۲ پرسپولیس را در بازی با سپاهان از اون مهلکه نجات داد و بعدش دیگه پرسپولیس نتونست پژمان جمشیدی بوده..
پژمان جمشیدی: در پرسپولیس چون پستم را عوض کردند کمتر درخشیدم. چون در فوتبال کسی که گل میزند توی چشم است . من در سایپا گل زیاد میزدم. چون پستم فوروارد بود و هافبک چپ و راست هم بودم. وقتی آمدم پرسپولیس اقای پروین بیشتر خصوصیت تدافعی من را پسندید و تیم هم آن موقع به خصوصیت تدافعی من بیشتر نیازداشت با جرات می گویم در پرسپولیس همه پست ها را بازی کردم و از ته دل راضی ام که برای پرسپولیس توانستم این کار را انجام بدهم.
رضا رشیدپور: ولی این کارآینده فوتبالی ات را تغییر داد
پژمان جمشیدی: بله. تیم ملی به این صورت است که چهارتا دفاع وسط دعوت می کنند. دو تا دفاع راست. دو تا دفاع چپ. چهارتا هافبک وسط دفاعی. دو تا نفوذی . چهارتا بال چپ و راست و چهارتا فوروارد. این پکیچ کامل تیم ملی است. وقتی شما پست های مختلف بازی میکنی دعوت شدنت به تیم ملی سخت می شود.چون پست تخصصی بازی نکرده ای. البته این نگاه من است شاید بهانه باشد.مثلا وقتی دیشب برنامه نود اسم ۲۰ نفر دفاع راست ها را میگوید اسم من نیست و شاید به نوعی حق دارندکه نگویند. چون من همه پست ها را بازی کردم البته در پرسپولیس. چون در سایپا پست مشخصی داشتم.
رضا رشیدپور: از آمدن به پرسپولیس و این همه تداخل در پست های فوتبالی ات پشیمان نیستی؟
پژمان جمشیدی: نه. من اصلا از هیچ چیز زندگی ام پشیمان نیستم
رضا رشیدپور: روند زندگی ات کاملا برعکس نشان می دهد. فوتبال بازی کردی گذاشتی کنار، خوانندگی کردی گذاشتی کنار، رفتی بازیگری گذاشتی کنار و…!
پژمان جمشیدی: بازیگری را که کنار نگذاشتم
رضا رشیدپور: خب الان رفتی به سمت تئاتر..
پژمان جمشیدی: اجازه دهید دلایلش را بگویم. فوتبال و گذاشتم کنار چون سنم بالا رفته بود. وگرنه هیچ وقت این کار و نمیکردم
رضا رشیدپور: خیلی ها سنشان بالا رفت مثلا علی دایی، مگر هنوز در فوتبال نیست؟
پژمان جمشیدی: خب ایشان اسطوره بود و بلافاصله بعد از دوران بازیکنی سرمربی تیم های مطرح شد
رضا رشیدپور: خب شما هم مربی بودی.
پژمان جمشیدی: بله ، اما شاید اتفاق هایی که در زندگی من افتاد برای هر کس دیگری رخ میداد همین کار را میکرد.
رضا رشیدپور: مثلا چه اتفاق هایی؟
پژمان جمشیدی: پیشنهاداتی که درعالم هنر داشتم از پیشنهادات فوتبالی ام پررنگ تر است.اما من هیچ وقت خواننده نبودم.
رضا رشیدپور: پس با علی اوجی رفته بودی که مجوز بگیری!
پژمان جمشیدی: هیچ وقت. میخواستم این کار را بکنم اما سمتش نرفتم.
رضا رشیدپور: اما چند آهنگ از شما منتشر شد!
پژمان جمشیدی: بله
رضا رشیدپور: از خواننده بودن راضی هستی؟
پژمان جمشیدی: من کلا از اینکه کارهای مختلف را تجربه میکنم راضی ام.
رضا رشیدپور: یعنی خودت با شنیدن آهنگ هایت حالت خوب میشود؟
پژمان جمشیدی: خودم شخصا راضی ام. این را تعمیم ندهید به دیگران. بگذارید بحث سایپا را تمام کنیم.
رضا رشیدپور: حالت پشیمانی داری؟
پژمان جمشیدی: من مطمئنم در زندگی ام از مهدی مهدوی کیا بیشتر تمرین کرده ام مطمئنم.
من و حامد کاویانپور در یک دورانی صبح تیم ملی جوانان تمرین میکردیم، بعد از ظهر در همان اردو تمرین میکردیم. خانه ما گوهر دشت کرج بود. حامد هم نظام اباد تهران بود. حامد ماشین داشت، من نداشتم. حامد میرفت خونه دوش میگرفت عصرونه میخورد می امد گوهردشت کرج. روبروی خانه ما پارک بزرگی بود میرفتیم توی اون پارک می دویدیم و تمرین میکردیم دوباره دوش میگرفتیم میرفتیم تهران خانه حامد.
می خوابیدیم وصبح از خانه حامد میرفتیم سر تمرین تیم ملی جوانان. من به طرز عجیبی تمرین میکردم.
شاید باورتان نشود تمام سال هایی که درخانه کرج بودم تا ۱۰ دقیقه قبل از سال تحویل در همان پارک روبروی خانه مشغول دویدن بودم.
گذشته ها گذشته.. این ها حرف های دلی من است. من سنگ های اون پارک را میشناختم آنقدر که میدویدم میدانستم زیر کدام نیمکت سنگ هست. چون با عشق تمرین میکردم.
اما هیچ وقت گله ای به خدا و طبیعت و زندگی و تقدیر نکردم. مهدی مهدوی کیا را مثال میرنم چون هم پست من است. از من ادم محق تر مجاهد خذیراوی که در تاریخ فوتبال ما مثل او انگشت شمار است.
رضا رشیدپور: من نمی خواهم خیلی فوتبالی حرف بزنم چون بهتر از نود برنامه فوتبالی نداریم، میخواهم درباره خود پژمان حرف بزنم. ایا شما به پیمان قاسمخانی اصرار کردید که سریال پژمان ساخته شود یا پیمان به تو گفت خاطراتت را بیاور. من روایت دارم که تو پیگیر این ماجرا بوده ای.؟
پژمان جمشیدی: کسانی که میگویند روایت داریم به هیچ صراطی مستقیم نیستند. مثل کسانی که اعتقاد سختی دارند.
رضا رشیدپور: شما منطقی جواب دهید من متقاعد میشوم
پژمان جمشیدی: منطقی نیست،خدارو شکر پیمان خودش زنده ست و انشالله سالم باشد.
دوستی من و پیمان قاسمخانی به ۱۳ سال پیش برمیگردد. من ان موقع پرسپولیس بودم. من همیشه دوست داشتم درباره زندگی خصوصی دو نفر از هنرمندان بدانم. یکی پیمان قاسمخانی و یکی هدیه تهرانی. درباره هدیه تهرانی بگویم که تا به حال ایشان را از نزدیک ندیده ام خیلی برای خودم هم جالب است. ما خیلی از مراسم ها و جاهای مختلف رفته ایم ادم های زیادی دیده ام اما ایشان را ندیده ام هنوز.
رضا رشیدپور: مثلا چه چیزهای خصوصی درباره زندگی شان دوست داشتی بدانی؟
پژمان جمشیدی: کلا دوست داشتم درباره زندگی و بازیگر شدنشان بدانم. اینکه چگونه یک آدم می تواند کاریزماتیک باشد و به معنای واقعی سوپر استار می شود.
رضا رشیدپور: پس برای شما هدیه تهرانی یک سوپر استار هست؟
پژمان جمشیدی: بله بله.
رضا رشیدپور: و دوست داشتی که از زندگی خصوصی این سوپر استار مطلع باشی؟
پژمان جمشیدی: دوست داشتم که بدانم این خاص بودن از چه شخصیتی هست
رضا رشیدپور: دومی پیمان قاسم خانی هست؟
پژمان جمشیدی : بله البته این مربوط به دوران بیست سالگی من هست
رضا رشیدپور: خب حالا بعد از ساخت سریال پژمان الان به فکر ساخت فیلم های مختلف و پارو کردن میلیارد میلیارد پول هستید؟
پژمان جمشیدی: چقدر هم سینما پول دارد.
رضا رشیدپور: چه کسی فیلم را می سازد؟
پژمان جمشیدی: پیمان قاسم خانی، که اولین تجربه اش هم هست و فیلم سختی هم هست اما پر از صحنه های اکشن هست.
رضا رشیدپور: حالا یک مقدار از قسمت های فیلم را بگو تا برای دید در شب اختصاصی باشد.
پژمان جمشیدی: داستان پژمان جمشیدی هست که بازیگر شده و انتخاب های بد او در سینما هم او را به فلاکت رسانده و یکباره یک پیشنهادی از یک کارگردان سرشناس( احتمالا مانی حقیقی) به او می رسد که بدنبال ساخت فیلم پلیسی هست. احتمالا آقای فرخ نژاد و خانم ویشکا آسایش هم از بازیگران این فیلم هستند.
رضا رشیدپور: چقدر از اینستاگرام دلت خون شده!
پژمان جمشیدی: نه، چیزی که همه داریم میبینیم. مطمئنم اگر یکی از اسطوره ها و بزرگان عرصه هنر و ورزش هم زنده بودند و اینستاگرام داشتند به انها هم در کامنت ها کم لطفی می شد.
رضا رشیدپور: قبل از برنامه گفتی رفیقی ۱٫۴ میلیون فالوئر در اینستاگرام دارد و ۱٫۲ میلیون از انها را خریده است.
پژمان جمشیدی: نه من نگفتم.
رضا رشیدپور: پژمان به خود من گفتی. تو چشماهای من نگاه کن.
پژمان جمشیدی: اشکالی ندارد من گفتم فکر کنم می شود چنین کاری کرد. از تعداد لایک ها می شود فهمید چه تعداد هواداران واقعی است. هر کسی هر جور دوست دارد زندگی می کند.
رضا رشیدپور: برای سریال پژمان چقدر می گرفتی؟
پژمان جمشیدی: ماهی ۵ میلیون تومان
رضا رشیدپور: چند ماه طول کشید؟
۴ ماه
یعنی ۲۰ میلیون تومان دستمزد تو برای سریال پژمان بود؟
بله و این رقمی بود که پیمان برای من تعیین کرد و چون اولین تجربه من بود هیچ اعتراضی هم نداشتم. بعد شرف خانواده فاضل را بازی کردم که رقم قرار داد من آنجا ۱۵ میلیون تومان بود که ۱۰ میلیون گرفتم و دنبال بقیه را هم نگرفتم.
رضا رشیدپور: گفته شده که در تاتر اخری که بازی کردی (پپرونی…) ۵۵ میلیون تومان گرفتی آیا این درست هست؟
پزمان جمشیدی: کل فروش یک تئاتر پربیننده حدود ۲۰۰ میلیون هست که یک گروه ۲۰ نفره برای اینکار تلاش می کنند و۲۰ تا ۳۰ درصد را سالن بر می دارد حدود ۲۰ میلیون دکور هزینه دارد و کارگردان و تهیه کننده و بازیگر دارد که درآمد باید بین همه اینها تقسیم شود و پپرونی حدود ۱۸۰ میلیون فروخت.
رضا رشیدپور: چقدر برای این کار گرفتی؟
پژمان جمشیدی: من معمولا در کار تئاتر سعی می کنم از افراد کم تجربه کمتر رقمی بگیرم.
رضا رشیدپور: چرا اهالی تاتر اعتراض کردند و مشخصا گفتند مگر بازیگر قحطی هست که پژمان جمشیدی تئاتر بازی می کند؟
پژمان جمشیدی: من در این مورد جوابی ندارم و سعی می کنم راهی که در پیش گرفتم را ادامه دهم و البته که به این افراد احترام می گذارم و بخشی هم درست هست . استثنا دو معنی دارد یکی به معنای یک انسان خارق العاده بودن هست و دیگری به معنای یک اتفاق نادر هست؛ من خودم را با کسی مقایسه نمی کنم اما در مورد شخص من اتفاق نادری بود و می توانست سریال پژمان دیده نشود و پژمان جمشیدی از آن چیزی که هست پایین تر برود اما دیده شد و بعد هم پیشنهادات دیگر آمد.شاید بگویند که پژمان جمشیدی پول داده تا سریال بازی کند اما من که نمی توانم پول بدهم تا مردم هم پای تلویزیون بنشینند و سریال تماشا کنند.
و من پیشنهادات تاتری داشتم و من عاشقانه تئاتر را دنبال می کنم به شهادت همه اهالی تئاتری که شاید هم منتقد من باشند. من از سالها قبل به شکل خیلی حرفه ای تاتر می دیدم شاید یک کار را بارها و بارها می دیدم.
رضا رشیدپور: خب همین مطرح می شود که پول می دهی و بازی می کنی؟
پژمان جمشیدی: آخه قیمت ژاله صامتی، تهمینه میلانی ، مانی حقیقی قیمت اینها چقدر هست که من چقدر باید پول داشته باشم که بتوانم بخرم.
رضا رشیدپور: ما برای یکی از تیاترها اسپانسر برده بودی؟
پژمان جمشیدی : در یکی از تاترها بخاطر حضور من آمده بود.
رضا رشیدپور: و ۸۰ میلیون تومان پول داده بود؟
پژمان جمشیدی: بیشترین اسپانسری که من در تاتر دیدم و یکی دوتا راهم خودم بردم ۱۵ میلیون بوده است. تاتر متاسفانه مظلوم هست و کم دیده می شود.
صحبت های پایانی ؟
من روند زندگی ام حاشیه ایجاد می کند، خودم برایش تلاشی نمی کنم. الان اقای مانی حقیقی به من پیشنهاد نقش اول فیلمش را داده است. هر کس جای من باشد این پیشنهاد را قبول می کند. مطلبی در روزنامه ای چاپ شده بود و از قول من نوشته بود من همیشه دوست داشته ام با مانی حقیقی کار کنم. این جمله برای کسی ست که ۳۰ سال در سینما فعالیت کرده. من گفتم اگر میخواستم در این سه سال فعالیتم در سینما چند کارگردان را انتخاب کنم تا با انها کار کنم قطعا یکی از آنها مانی حقیقی است.