خانه
327K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۱۷:۰۶   ۱۳۹۴/۱۰/۲۸
    avatar
    کاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26995 |15954 پست
    در اون طرف داستان کتی داشت حالش بدتر و بدتر میشد. رنگ پوستش آبی کبود شده بود و رنگ موهاش کاملا سفید شد! اما هنوز کمی هوشیاری براش باقی مونده بود. مغزش بین هیولا شدن و انسان موندن مردد بود!
    توی همین حالت بود که یهو طناز با یک لباس شیک و رسمی به همراه یک مد مسن با کت و شلوار کرم و کفش های قهوه ای براق وارد شدن و مرد با فحش و بد دهنی به طناز گفت که سریع زخم این حییون رو ببند و دوباره بهش آمپول بزن. کتی خواست کاری بکنه که یک شوک برقی بهش زدن و افتاد روی زمین. زخمش رو بستن و یه آمپول دیگه بهش زدن ...
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان