خانه
327K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۱۷:۱۱   ۱۳۹۴/۱۱/۳
    avatar
    دو ستاره ⋆⋆|5084 |2953 پست
    تنها راه زنده موندن این بود که شکم خودشو سیر کنه و واسه شب یه سر پناه درست کنه تا از خطراتی که وجود داشت به دور باشه.به راه افتاد درخت های میوه و خوش اب و رنگ سرتاسر جزیره بود.از همشون خورد و احساس ضعف از بدنش داشت دور میشد یکمم جمع کرد که شب اگه از اینجا دور شد همراهش چیزی واسه خوردن داشته باشه
    نمیدونست تو این جزیره ی دور افتاده چه خطراتی وجود داره و اصلا اینجا کجاست؟داشت دنبال یه جایی واسه خواب میگشت که ...
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان