۱۱:۵۵ ۱۳۹۴/۱۱/۴
piacere di conoscerti
دست و پا شکسته گفت که انگلسیسیش اصلا خوب نیست و ایتالیاییه و اسمش آلبرت هست. البته خودش میگفت آلبرتو!
جک احساس امنیت بیشتری کرد و در عین حال یه عاقبت این روزها و نیاز به کار تیمی فکر میکرد.
فرداد از راه رسید و گفت سلام من فرداد هستم، بقیه رو که میشناسم اما شما؟
جک گفت : منم جک هستم و خوش وقتم البته کاش جای بهتری با شما آشنا شده بودم.
فرداد گفت : جک خیلی شانس آوردی. وقتی رسیدیم بالای سرت تقریبا نیمی از آب بدنت رو بالا آورده بودی. ممکن بود جونت رو از دست بدی. ازین به بعد هر چیزی رو که برای خوردن انتخاب میکنیم حتما باید آزمایشاتی روش انجام بدیم. آزمایش های طبیعی ...