۰۰:۵۰ ۱۳۹۴/۱۱/۵
هنوز صحبت های جک تموم نشده بود که پییر گفت :اگه طوری که جک میگه باشه ابادی اینجا وجود نداشته باشه مطمئنن پیدا کردن ما خیلی طول میکشه شاید تا اون موقع نتونیم دوام بیاریم یعنی باید ثابت یک جا بشینیم تا لحظه مرگمون فرا برسه من که نمیتونم نازنین هم با سر اشاره کرد منم با تو موافقم هرچه زودتر باید راه بیفتیم که تا دیر نشده حداقل چند کیلومتر تا یه شهر فاصله داشته باشیم
جک گفت من هیچ وقت به همچین تصمیم اشتباهی تن نمیدم.جک ادامه داد با این تصمیم اگه همه ی خطرات احتمالی در مسیر رو نادیده بگیریم از خستگی شدید و زخمی شدن پاها از پا در میاین
سلنا گفت دوستان امشب استراحت کنیم و فردا با خیال اسوده و بدون عجله تصمیم میگیریم اگر نظرتون فرق نکرد دو گروه میشیم
گروهی که منتظر امداد میمونن و گروهی که راهی میشن واسه پیدا کردن ابادی ...