۱۰:۵۸ ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
اشکان نذاشت محکم روی زمین بیفته و وقتی دید با حرفاش چه فشاری به پریسا وارد کرده انگار صاعقه ای تو مغزش زده شد و ظرف چند دقیقه به حجم بالاتری از استقامت و توان فکریش دسترسی پیدا کرد.
کمک کرد پریسا رو توی ماشین نشوند و گفت باشه بابا خودتو لوس نکن هر چی بخوای مهمونت میکنم. یه جای جدید یا یه جای پر خاطره؟
پریسا فکری کرد و گفت هنووز خیلی وقت داریم پس امشب یه جای جدید ...