۱۱:۳۵ ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
پریسا پرسید » یعنی به خاطر تو یا دوستت؟ اومده تنها نباشی یا به دوستت کمک کنه؟
کسری گفت : راستش نه من یه مشکلی برام پیش اومده بود و یه سری کارهای حقوقی باید انجام میدادیم ولی خوشبختانه یا متاسفانه البته تو همین دوره متوجه شدیم که دوستم هم سرطان داره. البته سرطان غدد لنفاوی میگن راحت تر قابل کنترل هست و مثل اینکه به جایی متازتاز هم نداده. راستی خانم شما خیلی گوش های تیزی دارینا من متوجه شما و عینک زدنت تو تاکسی شدم اما فکر میکردم تو عوالم خودت باشی.
پریسا گفت : توی عوالم که نه اما خوب راستش منم دارم با همین بیماری دست و پنجه نرم میکنم و وقتی دیدم دوست تو با اینکه خطر مرگ رو در کنارش حس میکنه انگار آزادتر و مسلط تر از هر کسی داره زندگی میکنه. خیلی تو فکر رفتم ...