رضا چرچیل قسمت پانزدهم پست اول فرک در روز چهارم
شهرام طبق نقشه پیش رفته بود. به عنوان یک بازرگان بین المللی سراغ مینا رفته و یک دردسر گمرکی را بهانه کرده بود.
از آنجا که رضا نقطه ضعف مینا را می دانست، شهرام خیلی زود توانسته بود او را تحت تاثیر شرایط مالی ساختگیش قرار دهد و مینا اولین پیشنهاد قرار شام دو نفره را پذیرفته بود. سر شام از هر دری سختی رفت و شهرام راه را برای دیدارهای مجدد گشود.
....
فرهاد حسابی توی دردسر افتاده بود. چند دقیقه بعد نگهبانان زندان آمدند و او را هم بردند. رضا روی تختش نشسته بود و رفتن فرهاد را نگاه می کرد. رضا علاقه مند نبود از نفوذش در زندان استفاده کند ولی خواسته یا ناخواسته فرهاد را او به دردسر انداخته بود.
..