بیاید با هم رمان های خوب ایرانی رو بخونیم و نقد کنیم

نازنین جون : 

در مورد شخصیت مهرداد

دیدم پسرایی که خیلی سر به سر یه دختر میذارن و اذیتش میکنن بعدا با همون دختر ازدواج میکنن

این قسمت داستان ، واقعیتو نشون میده

ولی مهرداد زمانی که با آنا نامزد شده بعد عشقش به شادی عمیق شده یکم هضمش سخته

و اینکه ابراز احساسات مهرداد کمی زنونه است ! چون مردا احساساتشون و ابرازش با خانوما فرق داره...

و اما قاتل ، هر شخصیتی که اضافه میشه به اون مشکوک میشم بریم جلو ببینیم قاتل کیه

ولی رمانش خیلی طولانیه ...

E L H A M ❦ : 

منم که به همه مشکوک بودم .از علیرضا گرفته تا رفعت و تک تک کارمندای شرکت .درمورد ابراز احساساتهای زنونه ی مهردادم باید بگم من اینجوری خیلی دوست دارم. اینجوری خیلی رمانتیک تره.

raz : 

توی شخصیت قاتل دچار دوگانگی شدم

الهام بهتر میدونه

مثلا قرار بود بدونم اما از اونجایی که پریسان راضی نبود حلال نشد واز گلوم پایین نرفت



عجله هم تقصیرخودمه چون وقتی بشینم ذهنم درگیرمیشه تا تموم نشه ول نمیکنم اینم که قربونش برم 1000صفحه بود

ASEMAN : 

چی بگم...... ولی خوب پسرهای سی ساله ای که من باهاشون برخورد دارم خیلی متفاوت تر ند

E L H A M ❦ : 

اره پریسان جون راضی نبود منم ب اشتباه اسم قاتل با فامیلیه یکی دیگه قاطی کردم گفتم. راز جونم هنگ کرده بوده

سارا صار  : 

من جنبه کتاب خوندنو ندارم اگه شروع کنم باید همون روز تا اخر بخونمش