جراحی بینی - جراحی زیبایی

خانوم مینا و خانوم نسرین و سایر دوستان: ( داستان عمل بینی من البته اگر از حوصله دوستان خارج نباشه)

عرض کنم خدمتتون که بله، من هم قبل از عمل به دکتر علی اضغر پیوندی گفتم که ظاهر بینیم و چهرم رو
بسیار دوست دارم و کوچکترین مشکلی باهاش ندارم، اومدم ببینم بینیم انحراف داره یا نه،
10 ثانیه نگاه کرد گفت آره باید عمل بشی، نه عکس سیتی اسکنی نه چیزی،
به قوز نیمرخ من اشاره کردن، گفتم من باهاش مشکلی ندارم و به هیچ عنوان دنبال جراحی زیبایی بینی نیستم
که اگه بودم میرفتم پیش فوق تخصص جراحی پلاستیک نه شما که گوش و حلق و بینی هستی ( اون موقع نمیدونستم عنوان دقیق این دسته از پزشکان فقط و فقط متخصص بیماری های گوش و حلق و بینی و نهایتا جراح سر و گردن و آندوسکوپ و جمجمه و این هاست، ای کاش یک هزارم اطلاعات الانم رو قبل از عمل داشتم)

هی من گفتم من راضیم هی ایشون گفت قوز بینیت از نیمرخ، گفتم آقای دکتر  از روبرو که مشخص نیست بعدم من میدونم دست به این قوز بخوره ترکیب بینی میریزه به هم، ممکنه زیادی کوچیک بشه، ممکنه زیادی بافت بردارین قوس بشه، ممکنه ...
هی گفتم من واسه انحراف بینیمه که اومدم پیش شما، ممکنه قیافم تغییر کنه بینیم بد بشه ...
گفت نه، من کارمو بلدم، حساس نباش! دست به بینیت نمیزنم و چی و چی
تو گوشم خوند که ضمن عمل انحراف بینیت قوز نیمرخش رو هم برات درست کنم

گفتم به شرطها و شروطها، گفت چی؟
گفتم بینیم همین قدری که هست بمونه، به هیچ عنوان کوچیک نشه
گفت چشم خیالت راحت من اصلا بینیا رو کوچیک نمیکنم بافت خارج نمیکنم،
از جایی که زیاد داره بر میدارم میذارم جایی که کم داره (مثل مصاحبه هاش با روزنامه جام جم )

گفتم فقط همون یه ذره ای که قوز داره خیلی کم صاف بشه نسبت به همون شیبی که بینی داره، گفت متوجهم،
گفتم آقای دکتر بیشتر نری پایین بینیم قوس بشه ها، من پسرم، قوس واسه بینی یه پسر خجالت آوره
گفت میدونم چی میگی، چشم، خیالت راحت و تو پرونده پزشکیم یادداشت کرد "عقب بینی صاف باشد قوس دار نباشد"

گفتم آقای دکتر من نوک بینیم خودش به صورت طبیعی بالا هست،( اونموقع ها نمیدونستم N.L.A چیه)
دیگه از این بالاتر نره ها، سوراخ های بینی از روبرو معلوم نباشه ها بعد از عمل
گفت نه مطمئن باش و تو پرونده پزشکیم یادداشت کرد " نوک بینی بالا نرود"

گفتم به نوک بینی من و پره های بینیم کاری نداشته باش شما، باز نکنی پره های بینی رو ها، گفت چشم
گفتم من از بینی تابلو عمل شده متنفرم و نمیخوام هر کی منو دید بفهمه بینیم عمل شده
اصلا خود خود همین بینی فقط بدون انحراف و قوز، انگار که ضربه نخورده،میتونین؟ گفت بله، کاری نداره که، چشم

امروز پیشش ویزیت شدم واسه 5 روز بعد نوبت عمل داد، بدون اینکه هنوز عکسی گرفته باشم،
آزمایشی انجام داده باشم، گفت امروز میری عکس میگیری، فردا آزمایش میدی، پسفردا جوابشو میگیری، بعدشم عمل!!!
ترسیدم، گفتم عجله ای ندارم واسه عمل، تا الان یه بار هم بیهوش نشدم و از فکر اینکه 5 روز دیگه تو اتاق عمل ببینم خودمو میترسم، شما اولین پزشکی هستی که باهاش ویزیت میشم و هنوز هیچی از عمل بینی و خطراتش نمیدونم،
فقط خندید و گفت حساس نباش! هیچ توضیحی نداد
گفت پس برو هروقت خواستی عمل کنی خبر بده (فلان تاریخ به بعد)

از مطب اومدم بیرون، گفتم این چه دکتریه که امروز پیشش ویزیت شدم واسه 5 روز دیگه نوبت عمل میده،
چرا هیچکس تو مطبش نبود من ببینم بینیشو، چرا سعی نکرد منو از عمل منصرف کنه و هی عیب گذاشت رو بینیم؟
از اینکه بخوام با ایشون عمل کنم و کلا از عمل بینی پشیمون شدم،

خبر ندادم، منشیش زنگ زد گفت واسه آخر هفته وقت عمل بذارم؟!!! گفتم نمیخوام عمل کنم،
خودش زنگ زد که چرا نیومدی آقای فلانی جان، گفتم من اصلا از عمل بینی پشیمون شدم،
نمیخوام عمل کنم، میترسم بینیم دستکاری بشه، تغییر کنه، بد بشه
گفت نه خیالت راحت، بینیت خیلی کم کاره و بعد از عمل خیلی خوب میشه،
من دقیقا همون کارایی رو میکنم که شما میخوای، مطمئن باش،
گفت و گفت و گفت، اطمینان خاطر 100 درصد داد،
شد شیطون و رفت تو جلدم، اونقدر مطمئن صحبت میکرد که بد بین ترین آدم هم باورش میشد
انگار بنیان گذار جراحی بینی ایشون بوده اصلا

گفتم پس من یه کاری میکنم، فلان روز با خانوادم میام پیشتون جهت اتمام حجت،
یه 4 شنبه ای باز و این بار با خانوادم رفتم مطبش،
یه بار دیگه مفصل رو خواسته هام تاکید کردم، گفتم بینیم به هیچ عنوان کوچیک نشه، قوس نشه نوکش نره بالا،
پره هاش و پایینش دست نخوره و فقط و فقط انحراف و خیلی کم هم قوزش صاف بشه
و اگه اینا امکانش نیست به قوز بینی هم دست نزنید و فقط همون انحراف بینی رو درست کنید

گفت نه همه ی اینا میشه و چشم و آدرس کلینیک رو داد و کروکیش رو کشید
3 روز بعدش و تو یه روز جمعه، تو تاریخ 91/6/3 رفتم کلینیک مهر، کاش پام میشکست و نمیرفتم،
قرار بود من نفر اول یا نهایتا نفر دوم باشم که جراحی میشم،
یه نفر داخل اتاق عمل بود!!!

یه خانومی رو نیمکت جلوی پذیرش نشسته بود،
فرمو داده بودم به خواهرم که پر کنه چون من دستم یکم کنده و حوصله پر کردن فرمو نداشتم،
اون خانومه فکر کرده بود خواهرم اومده عمل کنه و تا فهمید من برای عمل اومدم شوکه شد!
گفت بینی به این خوبی اومدی چیشو عمل کنی؟

منو از روبرو میدید و گفت مگه قبلا عمل نکردی؟ چرا دوباره میخوای عمل کنی؟؟؟!
گفتم انحراف بینی دارم و نیمرخ شدم و گفتم این قوز رو هم قرار شده یکم صاف کنه دکتر
گفت به خدا اشتباهه و بینیت حرف نداره و هنوز هم دیر نشده، از همینجا برگرد.
یه اخطار دیگه از جانب خدا و من باز هم نادیده گرفتمش.

مشغول صحبت بودیم که یهو یه خانومی رو رو برانکار آوردن بیرون از آسانسور با بینی بانداژ شده و ...
داشتم آماده میشدم که من برم چون طبق قرار قبلیمون قرار بود من دیگه نهایتا نفر دوم جراحی بشم
که یهو خواهر دو قلوی همون خانوم اول رو صدا کردن و رفت سمت اتاق عمل!!!
بازم یه اخطار دیگه من تا الان نفر سوم بودم!!!

اون هم اومد و ایندفعه اون خانومی رو که با هم مشغول صحبت بودیم صدا کردن!
من شدم نفر 4 ام با وجود اینکه سر ساعتی که دکتر گفته بود تو کلینیک بودم!
بعدا فهمیدم ایشون از ساعت 7 صبح شروع کرده بودن به جراحی!!!
و همه مراجعین هم نمیدونم شب اون نزدیکی خوابیده بودن یا چی که از کله صبح اونجا بودن که زودتر عمل بشن

منی که از 8 صبح داخل کلینیک بودم و قرار بود نفر اول یا نهایتا دوم عمل بشم
تازه ساعت 2:30 اینطورا بود که نوبتم شد و رفتم سمت اتاق عمل
بعد از 3 تا جراحی که هر کدوم 2 ساعت 2 ساعت و نیم طول کشیده بود

خدا همه اخطار هاشو داده بود
من یه بار پشیمون شده بودم و دکتر پیوندی زنگ زده بود و شستشوی مغزی
نفر اول که شد نفر 4 ام
اون خانومی که گفت هنوز دیر نشده و برگرد از همینجا، بینی تو فوق العاده خوبه

ولی من هیچ کدوم رو ندیدم و رفتم تو اتاق عمل،
اونقدر مطمئن و خونسرد که حتی نمیخواستم قرص ارامبخش قبل از جراحی رو بخورم،
دکتر پیوندی ملعون اومد بالای سرم گفت حرفی توصیه ای سفارشی،
برای بار چندم گفتم فقط همونایی که قبلا گفته بودم،
بینیم کوچیک نشه و همینقدر بزرگ و مردونه بمونه، قوس نشه، نوکش نره بالا، پره هاش دست نخوره
گفت چشم خیالت راحت و الان 2 ساله که دیگه خیال من راحت نیست

به هوش که اومدم اومد بالا سرم و اولین چیزی که شنیدم این بود که :
شد همونی که خودت میخواستی و من دقیقا همون کارا رو کردم، بینیت عالی شد!!!

تا 6 ماه همین دروغا رو میگفت،
در حالی که از روز اول مشخص بود چه اتفاقی افتاده،
بینیم شده بود نصف چیزی که بود در حالی که قرار بود به هیچ عنوان کوچیک نشه
با یه قوس افتضاح و نوکی که هم در کار نبود هم رفته بود آسمون
بینیم تو صورتم فرو رفته بود و پره هاش بیش از حد پهن و باز شده بود
و از داخل مثل دمکنی مادربزرگم دور تا دور بخیه شده بود



ماه 6 گفت من میدونستم تو چی میخوای ولی این مدلی بیشتر بهت میاد به نظر من!!!
گفتم شاید بعدا نظرت عوض بشه و از این مدل بینی خوشت بیاد!!!
بینی باید یه جوری عمل بشه هر کسی دید بفهمه!!!!
من دیدم حیفه، تو که داری عمل میکنی، یدفعه برات زیبایی هم عمل کردم!!!
پشت بینی صاف باشه که قشنگ نیست آقای فلانی، باید قوس داشته باشه!!!
نوک بینیت خیلی رفته بالا بعد 18 ماه لبت رو باید هم از داخل پروانه ای برش داد و اونم کشید بالا!!!
که فاصله نوک بینیت با لبت کمتر بشه!!!
باید پره های بینیت رو هم از 2 طرف مثلثی برش بدم و جمعش کنم!!!!

و در جواب تمام اعتراضات من به این حرف ها و صحبت ها،
که شما به چه حقی برای جسم بیهوش من تصمیم گرفتی؟
برای من و چهر ه و ظاهری که من قرار بود 30 سال 40 سال دیگه باهاش زندگی کنم تصمیم گرفتی؟
مگه من 12 سالم بود که بعدا بخواد نظرم عوض بشه؟ من 24 سالم بود و فوق لیسانس عمران،
شخصیتم شکل گرفته بود و میدونستم از عمل بینی چی میخوام،
اگه قرار بود شما طبق نظر و سلیقه خودت عمل کنی چرا بار ها و بارها قول دادی دقیقا همون کارایی رو بکنی که مد نظر من هست و تو پرونده ی پزشکیم هم یاد داشت کرده بودین و من به اعتماد همون موارد پامو گذاشته بودم تو اتاق عمل و جسم بیهوش خودم رو به تیغ بی روح شما سپرده بودم
من تابلوی نقاشی بودم یا شما نقاش که هر کاری دلتون خواسته و دقیقا بر خلاف توافقاتمون بوده انجام دادین؟
چرا و به چه حقی وقتی من از عمل بینی پشیمون شده بودم شما خودت شخصا به من زنگ زدی و تو گوشم خوندی که بلند شو بیا عمل کن و من قول میدم و اطمینان 100 درصد دادین و ... به خاطر 4 ملیون تومن پول
 و قص علی هذا ...

فرمودن شده که شده، اصلا به چه حقی اعتراض میکنی و مگه از  پشت کوه اومدی که اعتراض میکنی،

فرمودن من 20 ساله دارم جراحی میکنم و تا الان حتی 1 مورد هم ناراضی نداشتم!!!
همین ایشون 5 دقیقه بعد گفتن بله اشتباه کردم من و قبلا سر همین قضیه فحش هم شنیدم و کتک هم خوردم!!!
خیلی از بینیا خراب میشه و فقط مخصوص من نیست و ...
و این چیزا خیلی طبیعیه!!! (میگن دروغگو فراموشکاره راست میگن)

چند تا از مراجعین شما بودن که از کرمانشاه و لرستان و کجا اومده بودن؟
اون پسر 18 ساله ای که یکی دو ماه بعد از من بینیشو نابود کرده بودی شما و هر بار با مادرش با گریه میومد و با گریه میرفت رو یادتون نیست؟
اون پسری که نزدیک 2 متر قدش بود و اون هیبت و به زور 4 سانت بینی رو صورتش جا گذاشته بودی رو یادت نیست؟
اون خانومی که بینیشو 3 سال 4 سال قبل عمل کرده بودینو تا به تا و کج و همه چی بود بنده خدا اومده بود تا دوباره خودتون عملش کنید و قبول نکردینش و با گریه رفت رو یادتون نیست؟ 
منو 6 ماه کشوندین مطبتون که فقط چسب بزنید رو بینیم تا نبینم و صدام در نیاد ولی من هر بار چند تا مثل خودم و بدتر از خودم میدیدم تو اون 6 ماه مراجعه مرتب به مطب
که همشون میگفتن چیکار کنیم و خودمون امضا کردیم که هر چی شد شد و دیگه دستمون به جایی بند نیست
که نمیدونستن و نمیدونن شما به لحاظ کیفری مصونیت داری نه به لحاظ مدنی

همین ایشون فرمودن من قبول دارم اشتباه کردم و حاضرم هرکاری در توانم باشه انجام بدم تا جبران کنم و هزینه عملت رو پس میدم و هزینه ترمیمت با هر پزشکی که مد نظرت باشه رو هم تمام و کمال تقبل میکنم به شرطی که من صدام در نیاد، که نرم مطبش، که ازش بد نگم، که عکسامو تو سایتا نزارم، که بتونه با خیال راحت سر 4 نفر دیگه بیاره همین بلا رو،  که من قبول نکردم و گفتم موضوع پول نیست جناب دکتر موضوع جونه، چهره ایه که تباه شد، خاطراتیه که سوخت، ارزوهاییه که نقش بر آب شد، چند سال درد و رنج من و خانوادمه، آتیشیه که به جون ما انداختی، کابوسیه که تمومی نداره، یه عمل مجدد با کلی ریسکه با یه بیهوشی طولانی با عوارض مشخص و نتیجه نا مشخص، اینا رو چه جوری میخوای جبران کنی؟

همین ایشون وقتی شدن رییس نظام پزشکی استان تهران و رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و پشتشون به قدرت گرم شد، پوزخند زدن و فرمودن حالا برو هر کاری دلت میخواد بکن! برو شکایت کن!!!

من از همین ایشون شکایت کردم به دادسرای جرایم پزشکی تهران و آقایون کمیسیون پزشکی فرمودن بله اشتباه کرده و چی و چی اونوقت رای دادن مبری از قصور!!!

به رای اعتراض کردم و فرمودن حق که کاملا با شماست و اشتباهات ایشون به قدری فاحش که جای حاشا و کتمان نداره، ولی خب چیکارش کنیم ایشون دکتر پیوندیه!!! که یعنی زورمون بهش نمیرسه! جناب رئیسه! مدیر مدیره!

کمیسیون پزشکی مجدد برگزار شد و جمعی از سران گوش و حلق وبینی،
گفتن بله اشتباه کرده و حالا که اشتباه کرده میخوای محکومش کنی؟ گوش مالیش بدی؟
ادبش کنی یا ازش پول بگیری؟!!!

گفتم پول عملمو بهم پس میداد و هزینه ترمیم بینیم رو هم تقبل میکرد که فقط ساکت بشم، صدام در نیاد،
پول میخواستم که همون موقع میگرفتم دیگه مزاحم شما نمیشدم!!!
من نه احتیاجی به اینجور پولا دارم نه اهل حق السکوت گرفتن هستم

اومدم شکایت کردم سر 4 نفر بینوای دیگه نیاد و الان هم هر چی قانون میگه

فرمودن تو که 2 سال صبر کردی 2 سال دیگه هم صبر کن و بعد برای ترمیم اقدام کن،
تا خدایی نکرده بینیت بدتر از اینی که هست نشه! چون الان شرایط ترمیم نداره

گفتم همکاراتون اونجوری گفتن که زورمون بهش نمیرسه، دکتر پیوندیه،
گفتم از رئیستون نترسین، ایشون امروز پشت میزه 2 روز دیگه نیست،
از رئیس رئیستون بترسین که همه ی ما 2 روز دیگه باید بهش جواب بدیم،

فرمودن نه و ما از کسی ترس نداریم و محکومش میکنیم و فلان میکنیم و ...

همون آدما دوباره حکم دادن مبری از قصور و حقی از جانب من بر گردن خودشون قرار دادن

و این تازه شروع ماجراست، به تخلف همین دوستان هم رسیدگی خواهد شد در جای خودش و بابت دروغگویی و دو روییشون هم خدا بزرگه و جای حق نشسته