۲۰:۴۶ ۱۳۹۳/۱۱/۱۱
ronak nپنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
تو مترو نشسته بودم یهووو یه دختره اومد نشست کنارم خودشو چسبوند بهم
تا اومدم حرف بزنم یه اخونده اومد جلو گفت ایشون چه نسبتی باهاتون دارن تا اومدم بگم هیچی دختره گفت نامزدمه داریم میریم عقد کنیم اخونده گفت نمیخواد برید همینجا عقدتون میکنم هیچی دفترو در اورد خوندو کل واگن دست زدن
کثافتا همه فامیل بودن .... کلک جديد دخترا