۰۱:۰۲ ۱۳۹۴/۶/۱
تو مجلسي بودم اخونده گفت هركي گريه كنه بخشيده ميشه .
من گريه ام نمي يومد ، هي زور زدم هي فشار اوردم .
.
.
.
.
.
.
يهو بغل دستيم با چشم گريون زد رو شونه ام گفت : داداش من برات دعا مي كنم بخشيده شي ، انقدر چوسيدي چشمام داره مي سوزه ، ول كن جون مادرت!!!!!!