۱۵:۵۲ ۱۳۹۲/۹/۱۷
nafas سه ستاره ⋆⋆⋆|5128 |3166 پست
ی ابادانی تو هوا پیما نشسته بود میبینه همه دورو وریاش باکلاسن یکی لب تاپداره یک پی اس پی یکی ام پی 4 میگه خدا چیکار کنم کم نیارم یهو ی فکری ب ذهنش میرسه ی تیکه کاغذ از لبه جیبش میذاره بیرون ک پیدا باشه مهماندار رد میشه میگه اقا کاغذتون داره میوفته بعد ابادانیه خیلی خونسرد ی نگاه ب جیبش میندازه میگه اِ کی فکس اومد