خانه
2.85M

جـــــــــــــکـــــــ جــــــــــالــــــــب

  • ۲۳:۱۴   ۱۳۹۱/۱۱/۲۵
    avatar
    کاربر فعال|173 |612 پست
    لطفا هر چی جوک جالب، جک های خنده دار، جک جدید خلاصه انواع جک های خفن بلدید رو بذارید اینجا

    ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﺗﺎﯾﻠﻨﺪ ،ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ

    ﺑﺸﻪ؛ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪticket:

    please

    ﯾﺎﺭﻭ:ﭼﯽ ﭼﯽ؟

    ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ:your ticket

    ﯾﺎﺭﻭ:ﻣﻦ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﻣﺤﺾ

    ﺍﺣﺘﯿﺎﻁ ﮐﺮﻩ ﺧﺮ… !!

    ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ:ﻫﻮﯼ؛ﻣﻨﻮ ﻣﯿﮕﯽ؟؟ ﺁﺷﻐﺎﻝ

    ﻋﻮﺿﯽ….

    ﺷﺨﺺ ﺳﻮﻣﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﻭﻣﯿﮕﻪ:ﺁﻗﺎﯾﻮﻥ

    ﭼﺮﺍ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯿﮑﻨﯿﻦ؟ ﺧﻮﺑﯿﺖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻣﻤﻠﮑﺖ

    ﻏﺮﯾﺒﻪ!!!ﺻﻠﻮﺍﺕ بفرستین

    ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ:ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ محمد

  • leftPublish
  • ۲۳:۰۳   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    مشهدیه مِره بالای تپه داد مِزنه مِگه : خدایـــــــــــــاچرا پول نِمِدی ؟؟چرا خِنه نِمِدی؟؟
    بعد یهو از تپه پَرت مِشه پایین!
    مِگه: خدایا پول نِمِدی که نِمِدی ! خو چرا هول مِدی؟؟
  • ۲۳:۰۴   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    نحوه درس خواندن بچه مشهدی ها؟
    ایره که بِلدُم.....
    ایم که مهم نیس....
    ایم طولانیه نمیه.....
    اویم که ایشالله نمیه.....
    ایم که تقلب مُکنُم.....
    آخیش تموم رف............
  • ۲۳:۰۶   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    به مشهدیه میگن بیا منطقی حرف بزنیم میگه
    باشه ولی هرچی مُو گفتُم
  • ۲۳:۰۷   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    از مشدی مُپُرسَن 10 تا بچه  چٌغٌک  دِرِم گربه میه 6 تا شانه موخوره . چند تا ممانه ؟؟. ............مگه او دِگه جاشانه یاد گیریفته میه بقشانه هم موخوره
  • ۲۳:۰۷   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    ‎همش چار دانه دروم چیست؟:ترفند مشهدیها برای تخمه ندادن به دوستان خود
  • leftPublish
  • ۲۳:۰۸   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    جشنواره فیلم مشهدی
    ۱-علمی=مدنم نمگم
    ۲-جنایی=ناخن جله ی قیم
    ۳-ورزشی=توشله بازی
    ۴-تخیلی=گلشهر معتاد ندره
    ۵-خانوادگی=کاظم پای دیگ شله
    ۶عاطفی=برو یره از زندگیم
    ۷-جنگی=مو بروسلیم
    ۸-ترسناک=خنه کلپسه ها
  • ۲۳:۰۸   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    naziii khanoom
    دو ستاره ⋆⋆|4494 |2538 پست
    پسرک توی تاکسی یک شکلات درآورد و خورد و بعد یکی دیگه و پشت بندش یکی دیگه
    مردی که کنارش نشسته بود گفت : این همه شکلات بر دندونات مضره
    پسرک جواب داد : بابابزرگم ۱۳۵سال عمر کرد ، مرد گفت : باخوردن شکلات ؟
    گفت : نه بابابزرگم فقط سرش تو کار خودش بود نه دیگران !
  • ۲۳:۰۹   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    جرو بحث دو مشهدی هنگام پارک ماشین:نگاه کو یره!اگه بذری بذروم مذروم بذری ولی اگه نذری بذروم نه خودوم مذروم نه مذروم تو بذری
  • ۲۳:۰۹   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    naziii khanoom
    دو ستاره ⋆⋆|4494 |2538 پست
    خدا وقتی منو آفرید
    .
    .
    .
    .
    شیطون گفت اگه از اول اینو نشون من میدادی سجده میکردم
    از بس ناز و ملوسه!!!!!
  • ۲۳:۱۰   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    شاد و سلامت باشِن!
    خوشی هاتان اندازه چرخ و فلک پارک ملت بزرگ بشه و غم هاتان از انداره سولاخ قفل در خانتان کوچیک
    خداحافظتان تا بعدنااا
  • leftPublish
  • ۰۱:۱۹   ۱۳۹۳/۷/۸
    avatar
    من خودمم
    کاربر فعال|277 |206 پست
    زیباکده
    elham z : 

    امروز ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣُﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﻤﺶ ﭘﺎﺭﻣﯿﺪﺍﺑﻮﺩ

    ﻣﺪﺍﺣﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻌﺮﺍﯼ ﺳﺎﺳﯽ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﺭﻭ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪﻣﯿﺨﻮﻧﺪ :

    ﻭﺍﯼ ﻭﺍﯼ ﭘﺎﺭﻣﯿﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﮐﻮﺵ؟

    ﺯﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺟﯿﻎ ﻭﺯﺟﻪ ﻣﯽ ﺯﺩﻥ

    ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﺯﻧﻪ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﻓﺪﺍﺕ ﺑﺸﻢ ﺁﺭﻣﯿﺘﺎﺍﺍ

    ﻣﺪﺍﺣﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ ﺧﺎﻧﻢ ﺁﺭﻣﯿﺘﺎ ﻧﻪ ﭘﺎﺭﻣﯿﺪﺍ !!!.. |:

    ﺧﺪﺍ ﺑﯿﺎﻣﺮﺯﺩﺵ، ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺷﺎﺩﯼ ﺩﺍﺷت .
    زیباکده

  • ۱۱:۳۲   ۱۳۹۳/۷/۸
    avatar
    مهندس غریب
    سه ستاره ⋆⋆⋆|4418 |3052 پست
    مرخصی از همسر

    می گویند در دوران قبل که پاسگاه های ژاندارمری در مناطق مرزی و روستایی و دور از شهرها وجود داشته و اکثرا ماموران مستقر در آنها از نقاط دیگر برای خدمت منتقل می شدند باید مدت زیادی را دور از اقوام و بستگان سپری می کردند کما
    اینکه سفر و رفت وآمد به سهولت فعلی نبوده شاید بعضی مواقع حتی در طول سال هم امکانی برای مسافرت ماموران به شهر موطن خود پیش نمی آمد و به همین خاطر معدود خانه سازمانی در اختیار فرمانده پاسگاه و برخی ماموران دیگر قرار می گرفت.همسر یکی از فرماندهان پاسگاه که به تازگی هم ازدواج کرده و چندین ماه از زندگیشان ....

    دور از شهر و بستگان در منطقه خدمت همسرش می گذشت بدجوری دلتنگ خانواده پدری اش شده بود چندین بار از شوهرش درخواست می کند که برای دیدن پدر ومادرش به شهرشان به اتفاق هم یا به تنهایی مسافرت کند ولی هر بار شوهرش به بهانه ای از زیر بار موضوع شانه خالی می کند. زن که در این مدت با چگونگی برخورد ماموران زیر دست شوهرش و بعضا مکاتبات آنها برای گرفتن مرخصی و غیره هم کم و وبیش آشنا شده بود به فکر می افتد حالا که همسرش به خواسته وی اهمیتی قائل نمیشود او هم به صورت مکتوب و به مانند ماموران درخواست مرخصی برای رفتن و دیدن خانواده اش بکند پس دست به کار شده و در کاغذی درخواست کتبی به این شرح می نویسد:
    " جناب .....
    فرمانده محترم ...
    اینجانب .... همسر حضرتعالی که مدت چندین ماه است پس از ازدواج با شما دور از خانواده و بستگان خود هستم حال که شما بدلیل مشغله بیش از حد کاری فرصت سفر و دیدار بستگان را ندارید بدینوسیله درخواست دارم که با مرخصی اینجانب به مدت .... برای مسافرت و دیدن پدر ومادر واقوام موافقت فرمائید."
    " با احترام ..... همسر شما "
    و نامه را در پوشه مکاتبات همسرش می گذارد.
    چند وقت بعد جواب نامه به این مضمون بدستش میرسد:
    *"*سرکار خانم...
    عطف به درخواست مرخصی سرکار عالی جهت سفر برای دیدار اقوام *با درخواست شما به شرط تامین جانشین موافقت میشود."*
    فرمانده ...
    خودتان می توانید حدس بزنید که همسر بیچاره با دیدن این جواب قید مسافرت و
    دیدن پدرو مادر را زده ماندن در همان محل خدمت شوهر رضایت می دهد.

  • ۱۴:۲۳   ۱۳۹۳/۷/۸
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    من تا الان فکر میکردمBF مخفف بستنی فالوده ایه!






    یعنی تا این حد من پاک و معصومم!
    دوره زمونه بدی شده
    خدا حفظم كنه... :)))
  • ۱۸:۱۳   ۱۳۹۳/۷/۸
    avatar
    خانوم خانوما
    کاربر فعال|193 |177 پست
    بدک نبوووووووود شوخی کردم باحال بوووووود
  • ۰۰:۳۲   ۱۳۹۳/۷/۹
    avatar
    حسام صدریکاپ قدمت 
    دو ستاره ⋆⋆|1297 |2906 پست

  • ۰۵:۴۲   ۱۳۹۳/۷/۱۰
    avatar
    مریم الدوله
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|6484 |4222 پست
    لهجه مشدی رو خوب رفتی یره
  • ۰۷:۴۵   ۱۳۹۳/۷/۱۰
    avatar
    مهندس غریب
    سه ستاره ⋆⋆⋆|4418 |3052 پست
    مردی تعریف می کرد که با دو دوستش به جنگل های آمازون رفته بود و در آنجا گرفتار قبیله زنان وحشی شدند و آنها دو دوستش را کشتند.
    وقتی از او پرسیدند چرا تو زنده ماندی، گفت: زن های وحشی آمازون از هر یک از ما خواستند بعنوان آخرین خواسته و وصیت چیزی را از آنها بخواهیم تا برای هریک از ما انجام بدهند.

    هریک از دوستانم تقاضاهای خود را گفتند و آنان خواسته های دو دوستم را انجام دادند و سپس آنها را کشتند.

    وقتی نوبت به من رسید بسیار وحشت زده و ترسیده بودم....

    که ناگهان فکری به خاطرم رسید و به آنها گفتم:

    آخرین خواسته من در زندگی این است که لطفا زشت ترین شما مرا بکشد!

    نتیجه اخلاقی : زشت ترین زن دنیا وجود خارجی نداره بخصوص با تکنولوژیهای پزشکی امروزی که بعضا لولو تحویل گرفته و هلو ...

    ضمناً این بیشتر حکایت بود تا جوک
    ولی بخاطر ناراحت نشدن خانوما ، تو جوکا نوشتم که برداشت سوء نشه
    ویرایش شده توسط مهندس غریب در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۹۳   ۰۷:۴۷
  • ۰۹:۵۴   ۱۳۹۳/۷/۱۰
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    يارو ميره ثبت احوال اسم زنش که سيما بوده عوض کنه، ميگن چرا ميگه اخه من برق کارم، شاگردم دو دقیقه یبار میپرسه اوستا سيما رو لخت کنم.



    رو اعصابمه میفهمی.... رو اعصابه...(scream)
  • ۰۹:۵۶   ۱۳۹۳/۷/۱۰
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    به دختره میگم کیفت چقدر قشنگه??

    میگه چرم مشهده داداشم از فرانسه آورده!!!!!!!!


    خدایا اگه راه داره اینو تو اولویت قرار بده
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان