خانه
2.85M

جـــــــــــــکـــــــ جــــــــــالــــــــب

  • ۲۳:۱۴   ۱۳۹۱/۱۱/۲۵
    avatar
    کاربر فعال|173 |612 پست
    لطفا هر چی جوک جالب، جک های خنده دار، جک جدید خلاصه انواع جک های خفن بلدید رو بذارید اینجا

    ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﺗﺎﯾﻠﻨﺪ ،ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ

    ﺑﺸﻪ؛ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪticket:

    please

    ﯾﺎﺭﻭ:ﭼﯽ ﭼﯽ؟

    ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ:your ticket

    ﯾﺎﺭﻭ:ﻣﻦ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﻣﺤﺾ

    ﺍﺣﺘﯿﺎﻁ ﮐﺮﻩ ﺧﺮ… !!

    ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ:ﻫﻮﯼ؛ﻣﻨﻮ ﻣﯿﮕﯽ؟؟ ﺁﺷﻐﺎﻝ

    ﻋﻮﺿﯽ….

    ﺷﺨﺺ ﺳﻮﻣﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﻭﻣﯿﮕﻪ:ﺁﻗﺎﯾﻮﻥ

    ﭼﺮﺍ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯿﮑﻨﯿﻦ؟ ﺧﻮﺑﯿﺖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻣﻤﻠﮑﺖ

    ﻏﺮﯾﺒﻪ!!!ﺻﻠﻮﺍﺕ بفرستین

    ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ:ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ محمد

  • leftPublish
  • ۱۵:۳۵   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    حتی اگه شاعربه صراحت میگفت:
    عزیزم دلم برات تنگ شده بیا بریم بیرون
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    باز معلم ادبیات میگفت:
    منظور شاعر عشق به خداوند است!
  • ۱۵:۳۵   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    بچه ها چطور ميشه left بدم از گروه ؟؟؟
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    بابا فقط یه سوال کردم !!!!!
    چرا یهو بغض کردین؟؟
    قربونتون برم شوخی کردم پاشین ی آب به دستو صورتتون بزنین حالتون جا بیاد
    یکی هم پاشه بیزحمت ی گالن آب قند درست کنه :|
    عجب شوخی بدی کردم اصلا فکرشو نمیکردم در این حد فدایی دارم :|
  • ۱۵:۳۶   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻋﺰﯾﺰ
    ﯾﻪ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺘﺘﻮﻥ
    ﺑﺎﺷﻢ ...
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﮔﺪﺍﻣﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ... ﻣﻮﺩﻣﺸﻮ
    ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ!!!!
    󾌴󾌴󾌴󾌴󾌴󾌴󾌴󾌴
  • ۱۵:۳۷   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    دارم پولامو جمع میکنم تا واسه خودم ولنتاین کادو بگیرم!!
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    فقط نمی دونم چی بگیرم خوشم بیاد :|
  • ۱۵:۳۸   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    عایا مفت خوانی کار درستیست!!?

    عایا لایک نکردن کار درستیست!?

    عایا زیرابی رفتن کار درستیست?
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    جواب همه پرسش ها امشب باحضور
    مدیر گروه در گفتگوی ویژه خبری
  • leftPublish
  • ۱۵:۳۹   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    گویش دختران در سال ۸۱:
    عزیزم، عشقم، چرا ناراحتی؟ قربونت برم
    گویش دختران در سال ۸۶:
    عزیزم، عشقم، چرا ناراحنی؟ قلبونت برم
    گویش دختران در سال ۹۱:
    عجیجم، عجقم، چلا نالاحتی؟ قلبونت بلم
    گویش دختران در سال۹۶:
    دیبیلم، عولوپولو، بیلی بولو ناتانوتو هلو؟
  • ۱۵:۳۹   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    همه براشون اس مياد:
    دوستت دارم
    عاشقتم
    نفسمي
    دلم تنگ شده واست
    ...
    بعد واسه من اس مياد:
    اگه تا پنج دقيقه ديگه اين پياموبه سي نفر نفرستي فلج ميشي!!!!!!
  • ۱۵:۴۱   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    دختره مشروب میخوره...
    سیگار میکشه ...
    لاتی حرف میزنه...
    بعد میگه چرا شوهر گیرم نمیاد...
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    لوطي تو خودت شوهری
  • ۱۵:۴۱   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    پسری که زن میخواد و روش نمیشه بگه
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    شروع میکنه سفره پاک کردن D:
    دیدم که میگما (funny)(funny)
  • ۱۵:۴۱   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    چرا پسرها دارای وجدان پاکی هستند؟؟؟
    ،
    ،
    ،
    ،
    ،
    ،
    ،
    ،
    ،
    به این دلیل که هیچ‌گاه از آن استفاده نمی‌کنند!!!!
    خخخخخخ(hahaha)(hahaha)(hahaha)(hahaha)
  • leftPublish
  • ۲۱:۵۹   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    بابام میگه:خجالت بکش ناپلئون به سن تو بود شاگرد اول کلاس بود.
    بعد من گفتم:بابا ناپلئون به سن شما بود امپراطور بود.
    هیچی دیگه منو از خونه انداخت بیرون
  • ۲۲:۰۰   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    یه روز آفتابی یه خانم انگلیسی روی عرشۀ کشتی در سواحل مکزیک به دریا نگاه میکرد که ناگهان انگشتر الماس گرانبهایش از انگشتش سر خورد و افتاد توی آب و زن با ناراحتی این سفر را سپری کرد.
    پس از 15 سال که به شهر مکزیکو سیتی رفته بود در یک رستوران کنار ساحل سفارش خوراک ماهی داد، وقتی داشت ماهی رو میخورد یه جسم سفت و سخت زیر دندونش حس کرد...
    و وقتی در آورد دید
    .
    .
    .
    .
    .
    استخوان ماهیه ...
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    نکنه فکر کردی انگشتره؟!
    بابا تو دیگه خیلی تخیلت قویه!
  • ۲۲:۰۰   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻭ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﮐﻨﻨﺪﻩ ﺗﺮﯾﻦ ﭼﺮﺍﻏﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ؛
    ﭼﺮﺍﻏﺎﯼ ﻣﻮﺩﻣﻤﻪ
    ﻧﺒﺎﺷﻦ ﺩِﻕ ﻣﯿﮑﻨﻢ:(
  • ۲۲:۰۱   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    خدایا به آنان که رفتن خوابیدن و یا بیدارن ولی پست های من رو لایک نمی کنند
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    یک هفته اسهال مکرر عنایت بفرما
  • ۲۲:۰۲   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻣﯿﮕﺸﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺪﯾﺪ ﮎ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻟﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮﺭﻭﺯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﺪﯾﺪ،ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺮﺍﺵ ﻋﺎﺩﯼ ﺷﺪ . ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﭘﺴﺮﻩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺎﺍﺩﺏ ﺑﻮﺩ ﺑﻄﻮﺭﯾﮑﻪ ﺣﺘﯽ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ ﻭﺳﺮﺵ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﻮﺩ .ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ،ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﻤﺎ" ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺍﻣﺪﻩ ،ﻫﺮﻭﻗﺖ ﻣﺎﺷﯿﻨﺸﻮ ﻣﯿﺪﯾﺪ ﻗﻠﺒﺶ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺗﭙﯿﺪﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﺮﭼﻪ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩ ... ﻣﺪﺗﯽ ﮔﺬﺷﺖ ...ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﺵ ﺳﺮﺍﻣﺪ ﭘﺴﺮﻫﻢ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ،ﻧﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ...! ﻧﻪ ﻋﻼﻣﺘﯽ ... ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﻼﮎ ﻭﺛﺮﻭﺕ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪ ﭘﺪﺭﺵ ﻫﻢ ﺍﻭﺭﺍ ﻧﭙﺬﯾﺮﺩ .ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺟﺮﺍﺕ ﺩﺍﺩﻭ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﭘﺴﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ . ﺍﻣﺎﻫﺮﭼﻪ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﻣﯿﺸﺪ ﺗﭙﺶ ﻗﻠﺒﺶ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺑﯿﺸﺘﺮﻣﯿﺸﺪ . ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭﺍﻭﺭﺍﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺪﯾﺪ . ﭘﺴﺮﻣﺘﻮﺳﻂ ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩ ،ﺍﻣﺎﺍﯾﻦ ﻣﻬﻢ ﻧﺒﻮﺩ .ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮﺷﺪ ﺩﯾﺪ ﭘﺴﺮﺳﺮﺵ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﯾﻠﮑﺲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﮐﻤﯽ ﺩﺳﺖ ﭘﺎﭼﻪ ﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺭﺳﺎ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺟﻮﺍﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﻣﻨﺰﻟﻤﺎﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ! ؟ ﭘﺴﺮﺟﻮﺍﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺎﺩﯼ ﻭﺑﺎ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﭼﻮﻥ "" ﻭﺍﯾﻔﺎﯼ "" ﺷﻤﺎ ﭘﺴﻮﺭﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ...!
  • ۲۲:۰۲   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    دغدغه های پسر جوان :
    کار ندارم ، پول ندارم ، سربازی نرفتم ، ماشین و خونه ندارم ، و ...
    دغدغه های دختر جوان :
    لاک ناخونم پاک شده ، مهری سرویس طلا خریده ، دختر خاله ام ماشین داره ، مامان غذای خوب نمی پزه ، عروسکمو هنوز نخوابوندم!
  • ۲۲:۰۲   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    ....لعنت به هرچی فاصله اس تو دنیا...!
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .چرا اتاق من باید اینقدر از یخچال دورباشه آخه...!

    چیه ?! فکر کردی پست شکست عشقیه..
    نه عزیزم از این قرتی بازیا نداریم..
  • ۲۲:۰۳   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    یارو گاو داری میزنه مامور بهداشت میاد میگه به گاوات چی میدی؟ میگه آت آشغال… مامور کلی جریمش میکنه.
    سال بعد میاد میگه به گاوات چی میدی؟ میگه جوجه کباب، پیتزا... باز یارو جریمش میکنه.
    سال بعد میاد میگه به گاوات چی میدی؟ میگه والا هر روز صبح بهشون 1000 تومن میدم هر چی دوست دارن بخرن بخورن!
  • ۲۲:۰۴   ۱۳۹۳/۱۰/۱
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    زن و شوهر بیش از ۶۰سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها در مورد همه چیز با هم صحبت میکردند. هیچ چیز را از هم مخفی نمیکردند. مگر یک چیز!
    یک جعبه کفش بالای کمد. زن از او خواسته بود هرگز آنرا باز نکند و هرگز چیزی نپرسد. بالاخره یکروز پیرزن در بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند. پیرمرد جعبه را نزد همسرش آورد و زن گفت: بله وقت آن رسیده که همه چیز را راجع جعبه بدانی. وقتی پیرمرد جعبه را باز کرد دو تا عروسک بافتنی و مبلغ بالغ بر ۹۵هزار دلار دید! متعجب شد. زن گفت: مادربزرگم گفت: راز موفقیت و خوشبختی زندگی مشترک این است که هیچوقت مشاجره نکنید و گفت: هروقت از دست همسرت عصبانی میشوی ساکت بمان و یک عروسک بباف. پیرمرد با دیدن تنها دو عروسک به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و خودش را کنترل کرد که اشکهایش جاری نشود. پس همسرش فقط دوبار در طول شصت سال از او رنجیده، از این بابت در دلش شادمان شد. سپس رو به همسرش کرد و گفت: خوب در مورد اینهمه پول، از کجا آمده؟ زن در پاسخ گفت: عزیزم این پولی است که از فروش عروسکها بدست آورده ام...
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان