جـــــــــــــکـــــــ جــــــــــالــــــــب

قدیما موقعی که بابام میخواست منو بزنه (حالا به هر دلیلی)

مادرم بغلم میکرد و میگفت:

نزنش مرد، گناه داره، بچست، نمیفهمه

بعد که بابام از خونه میرفت بیرون

مادرم میگرفت در حد سه تا خر بالغ منو میزد !

.
.
.

فکر کنم این یه نقشه ی شوم از طرف دوتاشون بود !
😂😂😂

خونه تکونی آخر سال شیرازیا
خو از کجا شرو کنم
مبلا که سنگینه
قالیو ام که پارسال شسم
تلوزیونو ام که اب میره توش خطر داره
آشپزخونو ام که میخوام رنگش بکنم
پرده هامم که میدم پرده شوری
وای خدا چقد خستم حالو یکم بخوابم10رو دیگه هنو وقت دارم

روش صحیح کمک گرفتن از مردها در امر خانه تکانی:

:عزیزم این مبل و باید عوض کنیم .لکه هاش پاک نمیشه. خیلی کثیفه!!!
.
.
.
.
:کی میگه لکه هاش پاک نمیشه ! برو یه دستمال و شامپو بیار خودم تمیزش میکنم

یه روز شهردار👤 یکی از شهرهای🌇 دنیا🌍 تصمیم میگیره یه برج🏢 زیبا تو شهرشون بسازه.
برای این کار از سرتاسر دنیا🌍 از سه مهندس
( یه مهندس چینی🎎، یه مهندس آمریکایی👷
و یه مهندس ايرانی🎅 ) میخواد که بیان تا در مورد ساخت برج باهاشون صحبت کنه.



مهندس چینی 🎎 میگه من این برج رو برات میسازم ولی قیمتش میشه 3 میلیون دلار💰.
1 میلیون هزینه کارگر و تجهیزات🚪⛏💡🚜،
1.5 میلیون هزینه مواد اولیه📦🚛
و 500 هزار هم دستمزد خودم💰.
شهردار با مهندس آمریکایی👷 صبحت میکنه.

مهندس آمریکایی میگه：
ساخت برج 5 میلیون دلار💰 هزینه داره؛
2 میلیون کارگر و تجهیزات،
2 میلیون مواد اولیه
و 1 میلیون هم خودم میگیرم.
شهردار سراغ مهندس ایرانی🎅 میاد.

مهندس ایرانی میگه：
ساخت این برج 9 میلیون دلار💰 هزینه برمیداره!
شهردار با تعجب میپرسه، چطور ممکنه 9 میلیون دلار هزینه داشته باشه؟
مهندس ایرانی میگه：
3 میلیون خودت برمیداری،
3 میلیون من برمیدارم،
3 میلیون هم میدیم به مهندس چینی🎎
که برج رو بسازه !!! :)))


شهردار می پذیره😭



و بدین سان بود که ما موفق شدیم تجربیاتمون رو صادر کنیم !

جناب سندی در یکی از شاهکارهایشان می فرمایند:
آی موخرمایی، چشم عسلی، دختر اهوازی!



سپس در انتهای این بند میفرمایند:
تموم هستی ام کردم فدایت، فدای اون دو چشمون سیاهت!
حال به نظر شما کدام گزینه صحیح است؟
1.ایشان دو دوست دختر با رنگ چشم های عسلی و سیاه داشته و در میان شعر گفتن این دو را باهم قاطی نموده اند!
2.خواسته یک تیر و دو نشان بزنه
3.طرف در حین شعر لنز مشکی گذاشته
4. ایشان به حدی از عرفان رسیده اند که برای ما قابل درک نیست!

ﺩﺧﺘﺮﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺑﺎﺑﺎﻡ
ﻧﯿﺴﺖ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﺪﺷﯿﺮ ﮔﺎﺯ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻤﺶ ﮐﻨﯿﻦ
ﻧﺸﺘﯽ ﻣﯿﺪﻩ..



ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺷﻪ
ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺏ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ
ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺩﺧﺘﺮﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭﺍﻡ ﺧﻨﮓ
ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﺧﻮﺏ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻟﻤﺎﻧﻪ ﺩﯾﮕﻪ،
ﺍﯾﻨﻘﺪﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻗﺎﻃﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﻫﻤﺶ ﻣﯿﭙﺮﺳﯿﺪ
ﮐﻨﺎﺭﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎ؟
ﻭﺳﻂ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ؟
ﺑﺎﻻﯼ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ؟

ژاپنیه باعصبانیت به زنش میگه :






هیین سا نو تیو کیشو چین شی...
زنش میگه : تو می سی ژانکو تو نوا..
مرده جواب میده :
شانکو ینسوووووو..
زنش میگه :
نامونووو شینساوا...
مرده میگه : شیجونهووو
.
.
.
.
خوشم میاد همچین با دقت میخونی
که انگار اصلیتت ژاپنیه
به تلاشت ادامه بده میتونی
😁😁😁

ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪﺭم ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﻟﻪ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﻢ ﻣﻮﻧﺪﻩ .

ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩﯾﻦ ﻭ
ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﭼﺎﯼ ﺁﻭﺭﺩ
ﺭﺩ ﻧﮑﻨﯿﻦ ،
ﺷﺎﯾﺪ
ﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯾﻪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ
ﺍﺯ ﻣﻬﻤﻮﻧﺶ ﺩﺍﺭﻩ
ﻭ ﺍﮔﻪ ﻧﺨﻮﺭﯾﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻪ ....
نزدیکه عیده!


ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ

طرف داشته نماز میخونده ...

یه هو یه پرنده با شدت میخوره تو پنجره


یارو میگه :

خدایا من دارم باهات حرف میزنم

تو داری Angry Birds بازی میکنی ؟؟؟

میگن هرچیزی نو باشه خوبه
ولی رفیق کهنه اش خوبه







فدای رفقای قراضه ام بشم✌️همه خسته ها ✌️همه داغونا ✌️ همه له ها ✌️ ✌️😂

. یعنی امکان نداره پیش مامان بابات یه آهنگ رو از حفظ بخونی برنگردن بگن:






کاش درساتو هم همینجوری حفظ بودی😂

میگما خدا نکنه واقعا🙄




بلا به دور😐

زبونتو گاز بگیر
.
.
.

.
.
.
.
.
میگم در آینده نزدیک واسه ازدواج

تست اعتیاد به اینترنت

نگیرن یه وقت 😂😅

ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪﺭم ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﻟﻪ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﻢ ﻣﻮﻧﺪﻩ .

ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩﯾﻦ ﻭ
ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﭼﺎﯼ ﺁﻭﺭﺩ
ﺭﺩ ﻧﮑﻨﯿﻦ ،
ﺷﺎﯾﺪ
ﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯾﻪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ
ﺍﺯ ﻣﻬﻤﻮﻧﺶ ﺩﺍﺭﻩ
ﻭ ﺍﮔﻪ ﻧﺨﻮﺭﯾﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻪ ....
نزدیکه عیده!


ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ

دیشب یه فیلم هندی دیدم
طرف طناب انداخت هلیکوپترو گرفت😧
حالا این هیچی!!!



هلیکوپتره میخواست بره این نمیذاشت😐😐😐😐😐

ﺁﺑﺮﯾﺰﺵ ﺑﯿﻨﻰ ﺩﺍﺭﻡ،

ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﻗﺮﺹ ﺿﺪﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ،

ﺗﻮ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺟﺎﻧﺒﯿﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ :

ﺳﺮ ﺩﺭﺩ، ﺳﺮ ﮔﯿﺠﻪ، ﺣﺎﻟﺖ ﺗﮭﻮﻉ، ﺍﺧﺘﻼﻝ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ، ﻧﺎﺭﺳﺎﯾﻰ ﮐﺒﺪ، ﺳﮑﺘﻪ ﻗﺒﻠﻰ، ﺳﮑﺘﻪ ﻯ ﻣﻐﺰﻯ، ﻣﺮﮒ ﻧﺎﮔﮭﺎﻧﻰ

ﮪﯿﭽﻰ ﺩﯾﮕﻪ … ﭘﺸﯿﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ، با آستینم پاکش میکنم, ﺍﻣﻨﯿﺘﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ😬

بعضیا رو پله برقی یه جوری ژست میگیرن میان پایین








انگار پروازشون همین الان مستقیم از نیویورک نشسته

گلابی بجمب بابا مترو رفت...!

با کلی شوق و ذوق رفتم خونه ، میگم پدر جان استادمون گفت



بین همه ی کلاس ها من بالاترین نمره رو گرفتم ! میگه : ببین دیگه بقیه چقدر خنگن !!!😂

دهــــــــــاتیا گوسفنداشونو میفروشــــــــــن ماشــــــــــین میخرن















الان شــــــــــهریا ماشیناشونو میفروشن اردک و سگ و خــــــــــر میخرن

گردن زرافه‌ها جوری درازه که فک کنم وقتی غذا رو قورت میدن...




غذائه تو راهِ معده واسه ناهار و نماز چند جا میزنه بقل
😜😜😜