۱۶:۰۸ ۱۳۹۴/۳/۱۲
ronak nپنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
از حمام نمره اومديم بيرون.
توي برف خانومي محجبه بساط كيسه و ليف و.. دستش گرفته بود .
رفت جلو و نصف ليف و كيسه و جورابهاي اون رو خريد...
تعجب كردم گفتم: واسه كي ميخري!؟ ما كه تازه از حمام اومديم بيرون، اونوقت چرا اينهمه زياد....!؟؟
گفت: اگه من و تو ازش نخريم كي ازش بخره.؟ اون توي اين سرما واسه حفظ شرافتش و ناموسش ايستاده وگرنه ميتونست توي بغل يكي توي جاي گرم و نرم فاحشگي كنه...!
پس بخر و بخريم تا اونهم با شرافت زندگي كنه.!
برگشت و كل خريدش را گذاشت توي حمام و گفت: نُصرت، اينها رو بزار دمه دست مردم بگو صلواتي...!
روحش شاد، جهان پهلوان تختي.